جمعه ۹ آبان ۱۴۰۴ - ۱۸:۵۶
کد مطلب : 134817

دولت چهاردهم؛ شیره را خورد و گفت شیرین است!

بیش از یکسال از حضور دولت سرگردان چهاردهم در انجام وظایف خود می‌گذرد که قرار بوده شروع آن با جراحی اقتصادی کم عارضه باشد اما تا این لحظه تبدیل به بزرگترین عمل پرهزینه شده که با هیچ کدام از وعده‌های رئیس جمهور منتخب آن با رمز وفاق همخوانی ندارد!
اگرچه در اوج تبلیغات زمان انتخابات  پیرامون برنامه هفتم توسعه؛ پاراپاگانداهای بسیار از سوی دستجات و و احزاب با تاریخ مصرف یک روزه شده بود! دکتر پزشکیان بر اساس اسناد موجود سرفصل برنامه کاری دولتش را در آغاز نامزدی انتخابات؛ اجرای بی‌چون و چرای برنامه هفتم پیشرفت و توسعه اعلام نمود و حالا این همان دولت است که ادعا می‌کند؛عمده احکام این برنامه قابل اجرا نمی‌باشد بنابر این به تغییراتی در آن به شرح زیر می‌پردازد تا ایجاد شغل سالانه مصوب در این برنامه از یک میلیون به 300 هزار نفر تقلیل یابد و رشد صادرات غیر نفتی نیز از 23 درصد به 8/8 درصد کاهش پیدا کند و ایضاً رشد اقتصادی هم از 8 درصد به 2/5 درصد رضایت دهد  و سهم بودجه عمرانی از 25 درصد به 12 درصد نزول پیدا کند و کاهش بهره‌وری از 2/8 درصد به نیم درصد سقوط نماید! 
 آن زمان هدف اصلی و نهایی انتخاب شدن با هر ترفندی بود بنابر این چون حرفی مستند برای گفتن پیدا نمی‌شد به ناچار مطالب قبلی تکرار مکرراتی می‌گردید که از متون برنامه  هفتم توسعه گرفته شده بود؛ بنابر این نمونه افاضات رئیس جمهور طی یکساله گذشته اینگونه است؛« شنیده‌ام یکی گفته این آقا برنامه ندارد؛ کسانی که برنامه را شنیده و برنامه توسعه را کنار گذاشتند و مملکت را به این روز(یعنی آن روز نه امروز!) انداختند باید پاسخگو باشند؛ من تنها کاندیدایی پس از ثبت نام بودم که گفتم سیاست‌های قانون برنامه هفتم را اجرا خواهم کرد؛ من در روز ثبت نام انتخاب ریاست جمهوری و در پنج دقیقه زمانی که برای تبیین برنامه خودم داشتم تصریح کردم که ما قرار نیست برنامه جدیدی بنویسیم و سیاست جدیدی را در کشور اعلام کنیم؛ طبیعتاً باید هر دولتی که روی کار می‌آید برنامه توسعه را بر مبنای سیاست‌های کلی ابلاغی از سوی رهبر انقلاب اجرایی کند. 
یکی از دلایل تحقق  تنها 25 تا 30 درصد برنامه ششم توسعه این بود که افرادی اجرای کار را بر عهده داشتند که اصلاً از برنامه خبر نداشتند و هدف و سیاست را پیگیری نمی‌کردند و مهارت و علم اجرای کار را نداشتند؛ خیلی وقت‌ها وقتی با این آدم‌ها صحبت می‌کنیم و می‌خواهیم برنامه‌ای بنویسیم که سیاست های کلی اجرایی و محقق شود؛ می گویند خب این  که نمی‌تواند اجرا کند؛ در حالی که باید آدمی را مسئول کار کنیم که آن راه درست و رو به عملی شدن برنامه را بتواند طی کند و کار را به سرانجام برساند؛ ما افرادی را می‌گذاریم که نمی‌توانند آن راه را بروند و نتیجه‌اش هم مشکلاتی است که به وجود می‌آید. اصل سوء مدیریت همین است؛ من می‌گویم آدمی که تجربه؛ علم و مهارت کافی برای اجرایی کردن اهداف برنامه را ندارد؛ اصولاً نباید مسئولیت بپذیرد و نباید چنین آدمی را بگذارند؛ ولی اوضاع  و احوال همچنان ادامه دارد. 
نقاط ضعف احمدی نژاد بی‌قانونی است. راحت در دوره اول گفت من قانون برنامه چهارم را قبول ندارم؛ دوره دوم هم همان قانونی که خودشان آورده بودند در رابطه با بهداشت و درمان اجرا نکردند؛ بقیه چیزها را نمی‌دانم این‌ها را یقین دارم که 10 درصد خالص هدفمندی را اجرا نکردند؛ در صورتی که خودشان آورده بودند؛ قانون اول را اجرا نکردند؛ قانون دوم را هم که خودش آورده بود اجرا نکرد؛ نمی‌شود کسی که مجری قانون است؛ قانون را زیر پا بگذارد هر چقدر هم خراب باشد؛ نمی‌دانیم از خوبی چه بگوییم هرکسی که بی‌قانونی می‌کند هر چیز خوبی وقتی در جهت قانون نیست یعنی بد است.»
 حالا و با همه این تفاصیل و مسیر یکساله‌ای که سپری شده و از آنچه اول کار گفته شده، اتفاقات عجیبی رخ می‌دهد و آمارهای اجرایی همراه با نمودارها؛ سیر نزولی را پیش می‌گیرد؛ که بهترین دلیل برای ناموفقیت‌های هرچند اندک باشد زیرا نتوانسته‌اند حتی گوشه‌ای از وعده‌ها و قول‌هایی که داده بودند در طول یک چهارم نهایی دولت چهاردهم عملیاتی کنند!
 اگرچه با کسب موفقیت در انتخابات  و در طول یک سالی که گذشت با استفاده از کرامات خود «شیره را خورده‌اند و اقرار کرده‌اند؛ شیرین است!»    
 
حسن روانشید - روزنامه‌نگار پیشکسوت
https://siasatrooz.ir/vdcb8ab8zrhbfwp.uiur.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی