نوروز ۱۴۰۴ با اتفاقی خوشایند برای بسیاری از مخاطبان تلویزیون آغاز شد؛ بازگشت سریال محبوب «پایتخت» در فصل هفتم به آنتن رسانه ملی. سریالی که طی بیش از یک دهه گذشته توانسته با طنز اجتماعی، روایتهای انسانی و شخصیتپردازیهای ماندگار، جایگاه خاصی در ذهن و دل مخاطبان ایرانی پیدا کند، این بار نیز با استقبال گرم و پربینندهای روبرو شد.
بازتاب مثبت این مجموعه در فضای عمومی جامعه و شبکههای اجتماعی نشان از عطش مخاطب برای آثار با کیفیت و مردمپسند دارد؛ آثاری که ضمن سرگرمسازی، به دغدغهها، مناسبات خانوادگی و مسائل روزمره مردم نیز میپردازد. اما در میانه این موفقیت، جریانی در فضای مجازی آغاز شد که بیشتر از آنکه ناظر بر نقدی سازنده یا تحلیلی منصفانه باشد، بوی تخریب و شایعهپراکنی میدهد. شایعاتی بیاساس درباره دستمزد بازیگران سریال پایتخت، با هدفی مشخص در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود، زیر سوال بردن محبوبیت و کاهش میزان تماشای این سریال! مبالغی غیرواقعی و دور از منطق که بدون هیچ سند یا ارجاع مشخصی به عنوان حقیقت مطرح میشود و تلاش دارد افکار عمومی را علیه تولیدات موفق رسانه ملی تحریک کند.
سریال پایتخت از همان فصل اول با محوریت خانوادهای شمالی با ویژگیهای خاص فرهنگی، در دل خانوادههای ایرانی جا باز کرد. شخصیتهایی چون نقی معمولی، هما، بهبود، ارسطو و فهیمه حالا دیگر تنها کاراکترهای یک سریال نیستند، بلکه در حافظه جمعی مردم ایران ثبت شدهاند و بخشی از فرهنگ عامه شدهاند. این سریال توانسته طی هفت فصل، با وجود فراز و نشیبهای بسیار، همچنان مخاطب را با خود همراه نگه دارد؛ اتفاقی نادر در فضای تولیدات سریالی ایران!
فصل هفتم «پایتخت» نیز با همان ویژگیهای گذشته، اما با نگاهی به روزتر، به آنتن بازگشت و نشان داد که همچنان ظرفیت جذب مخاطب میلیونی را دارد. در شرایطی که بسیاری از سریالهای شبکه نمایش خانگی با صرف بودجههای بالا و استفاده از بازیگران مشهور، نتوانستهاند انتظارات مخاطبان را برآورده کنند، بازگشت «پایتخت» به عنوان یک نقطه امید در عرصه تولیدات تلویزیونی، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
یکی از مهمترین محورهای حمله به سریال پایتخت در هفتههای اخیر، شایعاتی درباره دستمزد بازیگران آن بوده است. اعدادی نجومی و غیرقابل باور که بیشتر به تخیل شباهت دارد تا واقعیت. در حالیکه مطابق رویه حرفهای تولیدات نمایشی، مبلغ قرارداد بازیگر با تهیهکننده یک سند محرمانه و صرفاً بین طرفین است و انتشار یا افشای آن بدون رضایت طرفین، نه تنها غیراخلاقی که غیرقانونی نیز هست.
اما مهمتر از بعد حقوقی این موضوع، ضرورت درحفظ جایگاه و نقش هنرمند در تولید یک اثر هنری است. بازیگران حرفهای که سالها برای رسیدن به تواناییهای امروزشان زحمت کشیدهاند، حق دارند در قبال فعالیتشان دستمزد دریافت کنند. همانطور که در شبکه نمایش خانگی، بازیگران در ازای حضور در آثار «بعضاً با کیفیت متوسط یا حتی ضعیف» دستمزدهای قابل توجهی دریافت میکنند، هیچ ایرادی ندارد که در رسانه ملی نیز بازیگران باتجربه و محبوب دستمزدی در شأن خود بگیرند.
این در حالیست که تاکنون کمتر پیش آمده موضوع دستمزد بازیگران شبکه نمایش خانگی با چنین هجمه و حساسیتی روبرو شود. در سالهای اخیر، بسیاری از این مجموعهها با هزینههای سنگین تولید شدهاند اما نه تنها مورد بررسی و پرسش قرار نگرفتهاند، بلکه غالباً با تبلیغات گسترده و حمایت بیچونوچرا همراه بودهاند. این تفاوت رویکرد، خود نشانهایست از نگاهی دوگانه که به جای نقد منصفانه، به دنبال تخریب هدفمند است.
یکی از وظایف مهم رسانهها و فعالان فضای مجازی، پیگیری شفافیت در حوزههای عمومی است. اما شفافسازی زمانی معنا دارد که بر اساس اسناد معتبر و با نیت ارتقاء آگاهی عمومی باشد، نه آنکه در سایه گمانهزنی و هیاهو، بهانهای برای حذف یا تضعیف تولیدات موفق تبدیل شود. هجمه علیه سریال پایتخت با برچسب زدنهای بیپایه، نه شفافسازی است و نه نقد هنری، بلکه صرفاً کوششیست برای انحراف افکار عمومی و تضعیف یک دستاورد موفق در حوزه تولیدات نمایشی رسانه ملی.
لازم است منتقدان و حتی مخاطبان عام نیز به این نکته توجه کنند که کیفیت آثار هنری، صرفاً با میزان دستمزد یا رقم قرارداد بازیگران سنجیده نمیشود. آنچه «پایتخت» را از بسیاری از آثار همرده متمایز کرده، روح انسانی، نگاه اجتماعی و پیوند صمیمانه با مخاطب است؛ ویژگیهایی که نه با بودجه بهتنهایی حاصل میشود و نه با تخریب قابل حذف است.
اکنون که پس از مدتی افول، رسانه ملی توانسته با سریال پایتخت بار دیگر توجه میلیونها مخاطب را جلب کند، بهتر آن است که بهجای حاشیهسازیهای بیثمر، از این موفقیت حمایت شود. روشن است که ساخت سریالهایی از این دست نیازمند استمرار، بودجه کافی، حمایت نهادهای مرتبط و آرامش روانی گروه تولید است. اگر هر موفقیتی با موجی از تهمت و تخریب مواجه شود، چگونه میتوان انتظار داشت تولیدکنندگان، بازیگران و نویسندگان با انگیزه و انرژی به خلق آثار بعدی بپردازند؟
جریانسازیهای اخیر بیش از آنکه علیه پایتخت باشد، علیه رشد و اعتلای تولیدات بومی و مردمیست. باید به یاد داشت که رقابت رسانهای در عصر دیجیتال، نیازمند میدان دادن به تولیدات جذاب و باکیفیت است. صداوسیما تنها زمانی میتواند جایگاه خود را در میان رقبا بازیابد که با حفظ حمایت از پروژههای موفق، به جذب دوباره اعتماد مخاطب بپردازد.
در نهایت باید تأکید کرد که نقد یک ضرورت است، اما شرط لازم آن انصاف و تخصص است. نقد وقتی مؤثر واقع میشود که بر پایه تحلیل و دلسوزی شکل گیرد، نه از سر غرضورزی و شایعهسازی. دستمزد بازیگران یک اثر، در صورتیکه در چارچوب قانونی و عرف حرفهای پرداخت شده باشد، نباید دستاویزی برای حمله به یک پروژه فرهنگی و هنری قرار گیرد.
مردم، همانهایی که سالهاست در نوروز پای سریال پایتخت نشستهاند، بهتر از هر رسانهای میدانند که چه چیزی را دوست دارند و چرا از تماشای آن لذت میبرند. احترام به سلیقه مردم، احترام به تولید ملی و حفظ امید به آیندهای بهتر در رسانه ملی، تنها با توقف جریانهای تخریبی و بازگشت به مسیر نقد سازنده ممکن خواهد بود.
بازتاب مثبت این مجموعه در فضای عمومی جامعه و شبکههای اجتماعی نشان از عطش مخاطب برای آثار با کیفیت و مردمپسند دارد؛ آثاری که ضمن سرگرمسازی، به دغدغهها، مناسبات خانوادگی و مسائل روزمره مردم نیز میپردازد. اما در میانه این موفقیت، جریانی در فضای مجازی آغاز شد که بیشتر از آنکه ناظر بر نقدی سازنده یا تحلیلی منصفانه باشد، بوی تخریب و شایعهپراکنی میدهد. شایعاتی بیاساس درباره دستمزد بازیگران سریال پایتخت، با هدفی مشخص در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود، زیر سوال بردن محبوبیت و کاهش میزان تماشای این سریال! مبالغی غیرواقعی و دور از منطق که بدون هیچ سند یا ارجاع مشخصی به عنوان حقیقت مطرح میشود و تلاش دارد افکار عمومی را علیه تولیدات موفق رسانه ملی تحریک کند.
سریال پایتخت از همان فصل اول با محوریت خانوادهای شمالی با ویژگیهای خاص فرهنگی، در دل خانوادههای ایرانی جا باز کرد. شخصیتهایی چون نقی معمولی، هما، بهبود، ارسطو و فهیمه حالا دیگر تنها کاراکترهای یک سریال نیستند، بلکه در حافظه جمعی مردم ایران ثبت شدهاند و بخشی از فرهنگ عامه شدهاند. این سریال توانسته طی هفت فصل، با وجود فراز و نشیبهای بسیار، همچنان مخاطب را با خود همراه نگه دارد؛ اتفاقی نادر در فضای تولیدات سریالی ایران!
فصل هفتم «پایتخت» نیز با همان ویژگیهای گذشته، اما با نگاهی به روزتر، به آنتن بازگشت و نشان داد که همچنان ظرفیت جذب مخاطب میلیونی را دارد. در شرایطی که بسیاری از سریالهای شبکه نمایش خانگی با صرف بودجههای بالا و استفاده از بازیگران مشهور، نتوانستهاند انتظارات مخاطبان را برآورده کنند، بازگشت «پایتخت» به عنوان یک نقطه امید در عرصه تولیدات تلویزیونی، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
یکی از مهمترین محورهای حمله به سریال پایتخت در هفتههای اخیر، شایعاتی درباره دستمزد بازیگران آن بوده است. اعدادی نجومی و غیرقابل باور که بیشتر به تخیل شباهت دارد تا واقعیت. در حالیکه مطابق رویه حرفهای تولیدات نمایشی، مبلغ قرارداد بازیگر با تهیهکننده یک سند محرمانه و صرفاً بین طرفین است و انتشار یا افشای آن بدون رضایت طرفین، نه تنها غیراخلاقی که غیرقانونی نیز هست.
اما مهمتر از بعد حقوقی این موضوع، ضرورت درحفظ جایگاه و نقش هنرمند در تولید یک اثر هنری است. بازیگران حرفهای که سالها برای رسیدن به تواناییهای امروزشان زحمت کشیدهاند، حق دارند در قبال فعالیتشان دستمزد دریافت کنند. همانطور که در شبکه نمایش خانگی، بازیگران در ازای حضور در آثار «بعضاً با کیفیت متوسط یا حتی ضعیف» دستمزدهای قابل توجهی دریافت میکنند، هیچ ایرادی ندارد که در رسانه ملی نیز بازیگران باتجربه و محبوب دستمزدی در شأن خود بگیرند.
این در حالیست که تاکنون کمتر پیش آمده موضوع دستمزد بازیگران شبکه نمایش خانگی با چنین هجمه و حساسیتی روبرو شود. در سالهای اخیر، بسیاری از این مجموعهها با هزینههای سنگین تولید شدهاند اما نه تنها مورد بررسی و پرسش قرار نگرفتهاند، بلکه غالباً با تبلیغات گسترده و حمایت بیچونوچرا همراه بودهاند. این تفاوت رویکرد، خود نشانهایست از نگاهی دوگانه که به جای نقد منصفانه، به دنبال تخریب هدفمند است.
یکی از وظایف مهم رسانهها و فعالان فضای مجازی، پیگیری شفافیت در حوزههای عمومی است. اما شفافسازی زمانی معنا دارد که بر اساس اسناد معتبر و با نیت ارتقاء آگاهی عمومی باشد، نه آنکه در سایه گمانهزنی و هیاهو، بهانهای برای حذف یا تضعیف تولیدات موفق تبدیل شود. هجمه علیه سریال پایتخت با برچسب زدنهای بیپایه، نه شفافسازی است و نه نقد هنری، بلکه صرفاً کوششیست برای انحراف افکار عمومی و تضعیف یک دستاورد موفق در حوزه تولیدات نمایشی رسانه ملی.
لازم است منتقدان و حتی مخاطبان عام نیز به این نکته توجه کنند که کیفیت آثار هنری، صرفاً با میزان دستمزد یا رقم قرارداد بازیگران سنجیده نمیشود. آنچه «پایتخت» را از بسیاری از آثار همرده متمایز کرده، روح انسانی، نگاه اجتماعی و پیوند صمیمانه با مخاطب است؛ ویژگیهایی که نه با بودجه بهتنهایی حاصل میشود و نه با تخریب قابل حذف است.
اکنون که پس از مدتی افول، رسانه ملی توانسته با سریال پایتخت بار دیگر توجه میلیونها مخاطب را جلب کند، بهتر آن است که بهجای حاشیهسازیهای بیثمر، از این موفقیت حمایت شود. روشن است که ساخت سریالهایی از این دست نیازمند استمرار، بودجه کافی، حمایت نهادهای مرتبط و آرامش روانی گروه تولید است. اگر هر موفقیتی با موجی از تهمت و تخریب مواجه شود، چگونه میتوان انتظار داشت تولیدکنندگان، بازیگران و نویسندگان با انگیزه و انرژی به خلق آثار بعدی بپردازند؟
جریانسازیهای اخیر بیش از آنکه علیه پایتخت باشد، علیه رشد و اعتلای تولیدات بومی و مردمیست. باید به یاد داشت که رقابت رسانهای در عصر دیجیتال، نیازمند میدان دادن به تولیدات جذاب و باکیفیت است. صداوسیما تنها زمانی میتواند جایگاه خود را در میان رقبا بازیابد که با حفظ حمایت از پروژههای موفق، به جذب دوباره اعتماد مخاطب بپردازد.
در نهایت باید تأکید کرد که نقد یک ضرورت است، اما شرط لازم آن انصاف و تخصص است. نقد وقتی مؤثر واقع میشود که بر پایه تحلیل و دلسوزی شکل گیرد، نه از سر غرضورزی و شایعهسازی. دستمزد بازیگران یک اثر، در صورتیکه در چارچوب قانونی و عرف حرفهای پرداخت شده باشد، نباید دستاویزی برای حمله به یک پروژه فرهنگی و هنری قرار گیرد.
مردم، همانهایی که سالهاست در نوروز پای سریال پایتخت نشستهاند، بهتر از هر رسانهای میدانند که چه چیزی را دوست دارند و چرا از تماشای آن لذت میبرند. احترام به سلیقه مردم، احترام به تولید ملی و حفظ امید به آیندهای بهتر در رسانه ملی، تنها با توقف جریانهای تخریبی و بازگشت به مسیر نقد سازنده ممکن خواهد بود.
علی کلانتری - منتــقد