?>?> سیاست روز - بازخوانی یک پرونده خاک خورده - نسخه قابل چاپ

کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

بازخوانی یک پرونده خاک خورده

بر کسی پوشیده نیست کلان‌شهر اصفهان یک ابر شهر موزه بی‌بدیل بوده و هست تا طی قرون و ...

7 بهمن 1401 ساعت 20:18


بر کسی پوشیده نیست کلان‌شهر اصفهان یک ابر شهر موزه بی‌بدیل بوده و هست تا طی قرون و بخصوص سده‌های اخیر براثر هجوم بیگانگان و حسادت پادشاهان و این سال‌ها بی‌توجهی بعضی از مدیران باری به هر جهت میراث فرهنگی و بی‌تفاوتی و کم‌اطلاعی عوامل شهرداری رقم بالایی از آثار تاریخی خود را از دست بدهد و پس‌ازآن نوبت هویت‌های فرهنگی شود تا کتابخانه ارزشمند شهرداری که تا قبل از انقلاب اسلامی در ضلع شرقی آن به مدیریت مرحوم مکرم اصفهانی مدیر روزنامه‌ای به همین نام واقع ‌شده بود در سال‌های اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی جمع‌آوری و در گونی‌های کنفی بین کتابخانه‌هایی ازجمله ابن مسکویه توزیع و دوره صحافی شده رسانه‌های مکتوب همچون فرهنگ، اخگر، سپاهان و غیره نیز به انبارهای منهای دو کتابخانه مرکزی شهرداری همچون بازیافت انتقال یابد تا فرسوده شوند که شرح مفصل این ماجرا طی چند مقاله مستند سال ۹۵ در روزنامه ابتکار تهران به قلم اینجانب و با عنوان «مرگ تدریجی تاریخ رسانه» به چاپ رسیده است. البته آنچه در این زمینه ادامه می‌یافت مقدمات تبدیل دومین قبرستان قدیمی مسلمانان جهان یعنی تخت فولاد اصفهان به یک مرکز فرهنگی بود که طی آن و بخصوص در پنج سال آخر با مفقود شدن سنگ‌های ارزشمند حجاری‌شده از بزرگان دیار روبرو شد که بالطبع از موزه‌های شخصی و عمومی کشورهای بیگانه بخصوص در مینی کشورهای حاشیه خلیج‌فارس سر درمی‌آورد؛ اما پس از عبور از یک دوران طلایی موقت برای اصحاب رسانه که می‌توانست خدمات شهری را به‌واقع شفاف انعکاس دهد، این امر همچون نگهداری از اسناد کتابخانه شهرداری به‌سوی افول رفت تا حاصل بی‌توجهی شوراهای اسلامی چهارم به بعد باشد زیرا قبل از آنکه محلی به نام مجتمع مطبوعاتی اصفهان در منتهاالیه شمال شرقی کلان‌شهر تأسیس شود، زیرزمینی نمور در تقاطع خیابان‌های مسجد سید و طیب در اختیار یکی از پیشکسوتان اصحاب رسانه گذاشته شد تا آثار چاپ‌شده نیم‌قرنی خود را در یکی از روزنامه‌های قدیمی که امروز از رسانه‌های ملی مکتوب است به‌صورت نمایشگاهی در آن متمرکز نماید که این خود بیشتر شبیه کاسه کله‌ای بود تا شهرداری بتواند به‌واسطه آن مبحث احترام به رسانه را مانور دهد. پیرامون مجتمع مطبوعاتی احداث‌شده در هفت‌طبقه و جمعا هفتاد واحدی در پرک ترین نقطه شهر که شاید در شأن این صنف نبود در پایان این مطلب به‌تفصیل سخن گفته خواهد شد اما برای خالی نبودن عریضه بهتر است قبل از آن به این نکته اشاره شود که در شوراهای اسلامی پنجم و ششم و بخش ارتباطات و روابط بین‌الملل شهرداری، شکاف ایجادشده بین رسانه‌ها و ممزوج این ارگان روزبه‌روز بیشتر می‌شد تا هیچ‌کدام از نهادهای متولی اقدام به انتقال اسناد معتبر و روزنامه‌نگار فرهیخته و پا به سن گذاشته از دخمه سه‌راه طیب به مجتمع‌های در اختیار شهرداری یعنی جهان‌نما یا صائب نکنند زیرا همچنان با نشست‌های سیاسی‌کاری شده همچون قول و وعده به مستندسازان سینما در حوزه کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی ششم که در آن معاونت اجتماعی و مدیرکل ارتباطات و روابط بین‌المللی شهرداری به دفاع از این قشر محرومان فرهنگی می‌پرداختند و وعده‌های سرخرمن می‌دادند. اما بلافاصله مدیر میراثی و به‌جامانده از شهرداری بیشین ضمن دور زدن شرکت‌کنندگان در این نشست مستقیماً دست‌به‌کار تولید مستند در کارخانه نخ تاب شود! شاید شهردار کلان‌شهر اصفهان بر اساس خصلت شخصی و نیکو و تجربه دیرینه کاری سعی می‌کند وعده‌هایی ندهد که قابل‌اجرا نباشد و اگر تعهد نمود به آن عمل کند اما این کافی نیست که باید معاونان و مدیران کل زیرمجموعه نیز به این عهد و پیمان پایبند و وفادار باشند. بخصوص در بخش‌های فرهنگی و ارتباطات و روابط بین‌الملل که اینگونه بدقولی‌ها درنهایت به‌حساب شهردار گذاشته می‌شود تا از اعتماد شخصیتی جامعه به ایشان هزینه گردد اما چگونه است که یکسال پیش خانه‌ای در خیابان پروین اعتصامی از طریق بهزیستی در اختیار شهرداری قرار می‌گیرد تا طبق توافق بازسازی و به کودکان خیابانی جمع‌آوری‌شده اختصاص یابد که در آن مستقر شوند اما پس از گذشت ۱۳ ماه بار دیگر این معاون شهردار است تا در تماس تلفنی شنبه ۲۴ دی‌ماه امسال با رادیو اصفهان پیرامون این عهد و پیمان بازهم وعده ماه دیگر را بدهند که به‌نوعی سرخرمن است!
از مجموع همه این شاخه به آن شاخه پریدن‌ها پیرامون تعهداتی که یک ارگان به عهده دارد اینگونه برداشت می‌شود که امری تازه نیست زیرا نه‌تنها شهردار محترم فعلی بلکه تعدادی از اعضای شورای اسلامی نیز سابقه دیرینه در آن داشته و بالطبع به اکثر چالش‌های موجود و یا به‌جامانده از قبل اشراف دارند و مسبوق به سابقه هستند زمانی که ساختمان شورای اسلامی در بهترین نقطه یعنی اول خیابان بزرگمهر احداث شد، مصادف با تأسیس مجتمع مطبوعاتی در نقطه‌ای مخالف یعنی ضلع شمال شرقی شهر بود درحالی‌که می‌توانست عکس آن باشد تا رسانه با مشکلاتی که در امر تأمین محتوا و چاپ و توزیع نشریات خود بین دکه‌ها و مشترکان داشتند در بافت مرکزی و شورای اسلامی نیز در محلی فعلی مجتمع مطبوعاتی مستقر شوند تا این اقدام به‌نوعی نشان از سبک شمردن جامعه و اصحاب رسانه نباشد و مجتمع احداث‌شده مطبوعاتی نیز همانند جهان‌نما در میدان مرکزی به دلیل غصب وقف و نارضایتی کسبه سرای تحدید اینگونه با رکود مواجه نگردد! تجربه ۶۱ ساله نشان داده است با کمال تأسف هرچه از دهه‌های اول و دوم پس از پیروزی انقلاب اسلامی دور می‌شویم به همان اندازه دولت از رسانه‌ها و علی‌الخصوص مکتوب‌های آن فاصله می‌گیرد درست همانند اینکه نامادری آن‌هاست زیرا با نقدها از هر نوع میانه خوبی ندارند بنابراین تلاش می‌کنند توپ چالش‌های اقتصادی و اجتماعی همیشه در زمین مطبوعات باشد! و آخرین آن یادداشت مرموزی است که روز سه‌شنبه ۲۷ دی‌ماه تحت عنوان «مجتمع مطبوعاتی اصفهان، ظرفیت‌ها و ناکامی‌ها» بود تا زینت‌بخش تارنمای ایمنا و پر از گوشه و کنایه به زخم دل‌های این صنف باشد که بد نیست در اینجا عینا بازنشر شده و قضاوت را به عهده مخاطبان بگذاریم و سوأل کنیم آیا در این مجموعه هم که به نام مطبوعات و به کام ایمنا است رعایت حقوق رسانه‌ها شده است یا انتظار دارند آن‌ها نیز چون اصفهان زیبای شهرداری که در مرکز شهر از همه امکانات رایگان استفاده می‌کند، از فرط شادمانی با دمشان گردو بشکنند و غصه گرانی کاغذ و اجاره‌بها و چاپ و حق‌الزحمه نفرات محدود کمتر از انگشتان دست خود را در کنار لشکر ایمنا و اصفهان زیبا نداشته باشند؟!
و اما متن یادداشت کار شده در تارنمای مورخ سه‌شنبه ۲۷ دی‌ماه امسال تحت عنوان مجتمع مطبوعاتی اصفهان، ظرفیت‌ها و ناکامی‌ها «سال‌ها پیش‌طرح ایجاد مجتمع مطبوعاتی در اصفهان در حالی برای اولین بار مطرح شد که بر اساس قانون، حمایت و ساماندهی مطبوعات در ردیف وظایف اصلی و قانونی اداره کل ارشاد اسلامی است، اما کوتاهی و بی‌توجهی به وضعیت رسانه‌های شهر اصفهان باعث شد که شهرداری اصفهان پیش‌قدم شود و کلنگ احداث مجتمع مطبوعاتی استان اصفهان را بر زمین زند؛ مجتمعی که سال ۱۳۹۳ بااعتباری بالغ‌بر ۱۰ میلیارد تومان ساخته شد، به بهره‌برداری رسید و امروز در اختیار رسانه‌های استان است. هدف اصلی و اولیه ساخت مجتمع مطبوعاتی ساماندهی انبار توزیع مطبوعات و ایجاد یک مجموعه کامل با امکانات و تجهیزات مناسب برای توسعه و رونق مطبوعات بوده است. نشریاتی که پیش‌ازاین در واحدهای کوچک مستقر بودند و از زیر پله‌ها اقدام به توزیع نشریه می‌کردند، اکنون تا حدودی سامان ‌یافته‌اند. ایجاد فضایی مجهز و امن برای مطبوعات که توسط اهالی مطبوعات مدیریت شود و «خانه اهل رسانه شهر» باشد، رویکرد شهرداری اصفهان در جریان ساخت این بنا بود. امروزه مجتمع مطبوعاتی یک پایگاه فرهنگی محسوب می‌شود که حدود ۷۰ رسانه را در خود جای داده است. استقرار آن در مسیر کمربندی شرق و حلقه سوم ترافیکی شهر اصفهان نیز توزیع مطبوعات را تسریع و تسهیل کرده است. این مجتمع دارای اساسنامه، هیئت‌امنا و هیئت‌مدیره‌ای هفت‌نفره است. اعضای هیئت‌مدیره هر دو سال یک‌بار توسط هیئت‌امنا انتخاب می‌شوند و طبق قانون اعضای هیئت‌مدیره نمی‌توانند بیش از چهار سال متوالی (دو دوره دوساله) عضو هیئت‌مدیره باشند. مجتمع مطبوعاتی اصفهان شامل هفت‌طبقه و هر طبقه ۱۰ واحد مستقل و مجهز به همه امکانات یک دفتر کار است. همچنین سالن ورزشی، موتورخانه، نمازخانه، پارکینگ، دو انبار و سالن بزرگ توزیع، از دیگر امکانات این مجتمع است.
مجتمع مطبوعاتی اصفهان در هیچ‌یک از استان‌های دیگر نمونه مشابهی ندارد و از این حیث خدمتی بی‌نظیر به اهالی رسانه این شهر به‌حساب می‌آید. علی‌رغم آن که برگزاری دوسالانه انتخابات جهت انتخاب اعضای هیئت‌مدیره یکی از بندهای اساسنامه مجتمع است اما در آخرین دوره هیئت‌مدیره به مدت پنج سال انتخاباتی صورت نگرفته است و در سه سال آخر حتی جلسات هیئت‌امنا نیز تشکیل نشده است. از سال‌های گذشته علاوه بر حضور و فعالیت دفاتر نشریات، فعالیت‌هایی نیز در مجتمع انجام شده است که فعالیت‌های اردویی، بازدیدهای خبری و برگزاری مراسم مناسبتی باهدف هویت‌بخشی به خانواده بزرگ رسانه‌های استان ازجمله این اقدامات بوده است. اینک با وجود چنین بنای منحصربه‌فردی در شهر اصفهان و با گذشت حدود ۱۰ سال از تأسیس آن، باید دید این مجتمع تا چه میزان توانسته است با کاستن از دغدغه اهالی مطبوعات در تأمین دفتر و محلی برای توزیع، بر کیفیت نشریات بیفزاید و کمک کند تا این رسانه‌ها از آلام شهر و استان بکاهند.
نگاهی به محتوای آنچه در نشریات ساکن در مجتمع مطبوعاتی می‌گذرد، نشان می‌دهد ساخت این بنای عظیم تأثیر چندانی بر کیفیت رسانه‌ها نگذاشته است. حجم عظیم اخبار دریافتی از سوی خبرگزاری‌ها و حجم ناچیز خبرها و یادداشت‌های تولیدی، بسته بودن درِ بسیاری از اتاق‌ها در طول هفته، نگاه بیشتر اقتصادی و کمتر فرهنگی به مسئله چاپ و نشر، تیراژ بسیار پایین و درنتیجه اثرگذاری کم برخی از این نشریات تا آنجا که توزیع آن‌ها به میزهای کار تعداد محدودی از مدیران شهری خلاصه شود، همه گواه این مدعا است. در کنار ساختمان بلندمرتبه مجتمع مطبوعاتی، دریافت اجاره‌بهای بسیار ناچیز از دفاتر نشریات حتی با وجود کمک‌های مالی دیگری که سایر ارگان‌ها ازجمله شهرداری اصفهان در قالب‌های مختلف به مطبوعات ارائه می‌کنند، همچنان تناسبی با نقش مثبت و مؤثری این نشریات در رفع مسائل شهر و کشور، دیده نمی‌شود. از طرفی در اساسنامه مجتمع نیز بندهایی تحت عنوان «اهداف مجتمع مطبوعاتی» ذکر شده که تاکنون تحقق نیافته است؛ «تأسیس موزه مطبوعات و نمایشگاه دائم سواد رسانه‌ای جهت بازدید عموم به‌ویژه دانشجویان، دانش‌آموزان و گردشگران» از آن جمله است. اینک با گذشت بیش از یک ماه از تشکیل هیئت‌مدیره جدید مجتمع مطبوعاتی باید دید چه تصمیمات و اصلاحات مؤثری جهت بهبود بهره‌وری مطبوعات استان و مجتمع مطبوعاتی اصفهان توسط هیئت‌امنا و هیئت‌مدیره جدید رقم خواهد خورد.» آنچه خواندیم بیشتر به سرزنش جامه مطبوعات و نشر شباهت داشت تا توجه به مشکلات مبتلابه این صنف که یک از چالش‌های موجودی دوری از بافت مرکزی شهر برای حرفه است که بایت در بطن اخبار باشد نه حاشیه آن یعنی شمالی‌ترین شرق!

نویسنده: حسن روانشید - روزنامه نگار پیشکسوت


کد مطلب: 125078

آدرس مطلب :
https://www.siasatrooz.ir/fa/note/125078/بازخوانی-یک-پرونده-خاک-خورده

سیاست روز
  https://www.siasatrooz.ir