طی روزهای اخیر گزارش‌های متعددی در باب تمدید آتش بس در یمن مطرح شده است. نشست ریاض با حضور جو بایدن رئیس جمهور آمریکا، شورای همکاری خلیج فارس و مصر و اردن و عراق در حالی برگزار شد که از بندهای بیانیه پایانی را حمایت از تمدید اتش بس تشکیل می‌داد. پس از آن نیز نشستی با حضور نمایندگان آمریکا، انگلیس و برخی کشورهای عربی با محوریت بررسی آتش بس در یمن برگزار گردید.
رویترز نیز مدعی اقدامات سازمان ملل برای آتش بس شش ماه شده است. حال این سوال مطرح است که چرا این رویکردها برای ایجاد آتش بس در یمن صورت می گیرد؟ هر چند که بانیان آتش بس ادعا دارند که به دنبال روند صلح و پایان جنگ در یمن می باشند و در چارچوب کمک‌های بشر دوستانه گام بر می‌دارند اما از یک سو نقش مدعیان مذکور در ایجاد جنگ و بحرانی انسانی در یمن و از سوی دیگر ناگهانی بودن این اقدام ابهاماتی را در صداقت این آتش بس ایجاد کرده است بویژه اینکه طی دو ماه آتش بس قبلی هیچ اقدامی از سوی سعودی برای توقف جنگ صورت نگرفته و روزانه صدها بار آن را نقض کرده‌اند. با توجه به این مسئله مولفه‌ای دیگر برای این آتش بس باید یافت که در دو بعد قابل توجه است نخست آنکه ائتلاف سعودی عملا از هم پاشیده و به چند کشور محدود شده است در عین اینکه جنایات در یمن، وضعیت بحرانی در زمینه حقوق بشر برای سعودی رقم زده که تاثیراتی بر روابط غربی‌ها با آن داشته است حال انکه بن سلمان ولیعهد به شدت به دنبال رضایت غرب از خویش است. دوم آنکه از زمان شروع جنگ اوکراین، غرب به شدت با بحران انرژی مواجه شده است و هرگونه نابسامانی در این عرصه می‌تواند فاجعه‌ای بزرگ برای آنها باشد. جنگ یمن و هدف قرار گرفتن تاسیسات نفتی ارامکو می تواند به فوران قیمت انرژی منجر شود.
در این شرایط غرب با توقف جنگ در یمن به دنبال جلوگیری از این وضعیت است حال آنکه یمنی‌ها تاکید دارند که آتش بس بدون توجه به حقوق ملت یمن هیچ ارزشی ندارد و پذیرنده تمدید آن نخواهند بود.

^{نویسنده: سید مهدی لنکرانی}