محمد جواد لاریجانی گفته بود، «اگر منافع نظام ایجاب کند با آمریکا حتی در قعر جهنم هم مذاکره می کنیم.»
عربستان سعودی که آمریکا نیست؛ در حالی که با همان آمریکا هم دولت قبلی مستقیم مذاکره کرد و حسن روحانی رئیس جمهور وقت، با باراک اوباما رئیس جمهور وقت آمریکا تلفنی گفت وگو کرد و وزیر خارجه دولت تدبیر و امید، محمد جواد ظریف با وزیر خارجه وقت ایالات متحده جان کری مذاکرات رو در رو و طولانی و البته همراه با نوشیدن قهوه داشت اما چه حاصل؟!
مذاکره با آمریکا در قعر جهنم، تعبیر و تمثیل است و تأکید بر تأمین منافع ملی ایران دارد نه این که واقعا در قعر جهنم با آمریکا مذاکره کنیم.
اکنون بحث مذاکرات ایران و عربستان و به نتیجه رسیدن آن است که به انتشار بیاینه مشترک سه جانبه رسیده و قرار است تا دو ماه دیگر سفارتخانه‌ها بازگشایی شود. جمعه شب ایران، عربستان و چین در پکن بیانیه مشترکی را برای از سر گیری روابط تهران و ریاض منتشر کردند. پایان دادن به کدورت‌ها، دشمنی‌ها و از سرگیری روابط دو کشور ایران و عربستان سعودی، پس از ۷ سال، اتفاق مهمی بود که چراغ خاموش انجام شد.
اکنون منافع و مصالح کشور ایجاب کرده که با توجه به شرایط به وجود آمده در منطقه که به نفع جمهوری اسلامی ایران رقم خورده، به میانجیگری‌های مصلحانه پاسخ مثبت داده شود. ضمن آن که عربستان سعودی برای از سرگیری روابط با ایران، مشتقاق‌تر بوده است.
کجای این سیاست اشکال دارد که برخی آن را تخریب می‌کنند و در صدد تضعیف آن بر می‌آیند؟ همین اتفاق باعث عصبانیت رژیم اسرائیل شده است و آمریکا هم یک واکنش منفعلانه داشته و از سوی برخی تحلیلگران وابسته ادعا شده که آمریکا در مذاکرات و نتیجه آن نقش داشته است.
چون در این دولت انجام شده ایراد دارد؟ اگر در دولت‌های پیشین این بهبود روابط اتفاق افتاده بود یک تصمیم درست تلقی می‌شد؟
این مباحث بچه‌گانه و کوته‌نظرانه است، دولت قبلی هم می‌توانست مذاکره کند و روابط با عربستان را از سر بگیرد، اما چون خود را به شدت درگیر مذاکره با آمریکا و برجام کرده بود، فرصت پرداختن به این مسائل را نداشت و به واقع نگاه به همسایه بسیار کمرنگ بود.
هرچند شاید زود باشد که بخواهیم در باره آینده از سرگیری روابط ایران و عربستان سعودی پیش داوری کنیم، باید صبر کرد و دید که در روند مناسبات چه اتفاقاتی می‌افتد و آیا عربستان سیاست دشمنی خود را کنار گذاشته یا نه؟ اما آنچه قابل گفتن است، این که عربستان سعودی تاکنون هر آنچه از سیاست‌ها و دستورات آمریکا تبعیت کرده زیان دیده است.
حمله به یمن با دستور آمریکا انجام شد، تأسیس و حمایت از داعش با برنامه‌ریزی آمریکا و رژیم صهیونیستی بود، دشمنی با سوریه و بشار اسد از سیاست‌های غربی- عبری و عربی بود که به زیان آل سعود تمام شد. قطع ارتباط با ایران هم از دستورات ایالات متحده آمریکا بود که ریاض پس از ۷ سال به اشتباه خود پی برد. همانگونه که در زمان قطع روابط گفته شده بود، آنکه زیان می بیند عربستان سعودی است نه ایران.
محمد صفری
عربستان سعودی که آمریکا نیست؛ در حالی که با همان آمریکا هم دولت قبلی مستقیم مذاکره کرد و حسن روحانی رئیس جمهور وقت، با باراک اوباما رئیس جمهور وقت آمریکا تلفنی گفت وگو کرد و وزیر خارجه دولت تدبیر و امید، محمد جواد ظریف با وزیر خارجه وقت ایالات متحده جان کری مذاکرات رو در رو و طولانی و البته همراه با نوشیدن قهوه داشت اما چه حاصل؟!
مذاکره با آمریکا در قعر جهنم، تعبیر و تمثیل است و تأکید بر تأمین منافع ملی ایران دارد نه این که واقعا در قعر جهنم با آمریکا مذاکره کنیم.
اکنون بحث مذاکرات ایران و عربستان و به نتیجه رسیدن آن است که به انتشار بیاینه مشترک سه جانبه رسیده و قرار است تا دو ماه دیگر سفارتخانه‌ها بازگشایی شود. جمعه شب ایران، عربستان و چین در پکن بیانیه مشترکی را برای از سر گیری روابط تهران و ریاض منتشر کردند. پایان دادن به کدورت‌ها، دشمنی‌ها و از سرگیری روابط دو کشور ایران و عربستان سعودی، پس از ۷ سال، اتفاق مهمی بود که چراغ خاموش انجام شد.
اکنون منافع و مصالح کشور ایجاب کرده که با توجه به شرایط به وجود آمده در منطقه که به نفع جمهوری اسلامی ایران رقم خورده، به میانجیگری‌های مصلحانه پاسخ مثبت داده شود. ضمن آن که عربستان سعودی برای از سرگیری روابط با ایران، مشتقاق‌تر بوده است.
کجای این سیاست اشکال دارد که برخی آن را تخریب می‌کنند و در صدد تضعیف آن بر می‌آیند؟ همین اتفاق باعث عصبانیت رژیم اسرائیل شده است و آمریکا هم یک واکنش منفعلانه داشته و از سوی برخی تحلیلگران وابسته ادعا شده که آمریکا در مذاکرات و نتیجه آن نقش داشته است.
چون در این دولت انجام شده ایراد دارد؟ اگر در دولت‌های پیشین این بهبود روابط اتفاق افتاده بود یک تصمیم درست تلقی می‌شد؟
این مباحث بچه‌گانه و کوته‌نظرانه است، دولت قبلی هم می‌توانست مذاکره کند و روابط با عربستان را از سر بگیرد، اما چون خود را به شدت درگیر مذاکره با آمریکا و برجام کرده بود، فرصت پرداختن به این مسائل را نداشت و به واقع نگاه به همسایه بسیار کمرنگ بود.
هرچند شاید زود باشد که بخواهیم در باره آینده از سرگیری روابط ایران و عربستان سعودی پیش داوری کنیم، باید صبر کرد و دید که در روند مناسبات چه اتفاقاتی می‌افتد و آیا عربستان سیاست دشمنی خود را کنار گذاشته یا نه؟ اما آنچه قابل گفتن است، این که عربستان سعودی تاکنون هر آنچه از سیاست‌ها و دستورات آمریکا تبعیت کرده زیان دیده است.
حمله به یمن با دستور آمریکا انجام شد، تأسیس و حمایت از داعش با برنامه‌ریزی آمریکا و رژیم صهیونیستی بود، دشمنی با سوریه و بشار اسد از سیاست‌های غربی- عبری و عربی بود که به زیان آل سعود تمام شد. قطع ارتباط با ایران هم از دستورات ایالات متحده آمریکا بود که ریاض پس از ۷ سال به اشتباه خود پی برد. همانگونه که در زمان قطع روابط گفته شده بود، آنکه زیان می بیند عربستان سعودی است نه ایران.
محمد صفری