دور هشتم مذاکرات میان جمهوری اسلامی ایران و گروه ۱+۴ در وین در حالی ادامه دارد که در رفتار شناسی غربیها چند نکته قابل توجه مشاهده میشود. نخست آنکه غرب تلاش دارد تا چنان وانمود سازد که ایران به دلیل چالشهای اقتصادی از رویکر نفی مذاکره به پذیرش مذاکره روی آورده است حال آنکه جمهوری اسلامی هرگز نافی مذاکره نبوده است و بر اصل مذاکره بدون تن دادن به زیاده خواهیها تاکید داشته است. نکته مهم آنکه وقفههای پیش آمده در روند مذاکرات نیز برگرفته از تغییر دولت در ایران بوده است که امری طبیعی است. این رویکرد در آمریکا نیز روی داده است چنانکه اروپا و آمریکا به عنوان ورود تازه بایدن به کاخ سفید چندین ماه مذاکرات را لغو کردند و در عین حال نیز از زمان برگزاری انتخابات در ایران با عنوان تغییر در ترکیب دولت از ادامه مذاکره با دولت دوازدهم خودداری کردند. بر این اساس ادعای ورود اجباری ایران به مذاکره ادعای واهی و تکرار رفتارهای غیر سازنده غرب است.
دوم آنکه در حوزه اقتصادی تحولاتی چند طی هفتههای اخیر روی داده است از جمله حضور نماینده کره جنوبی در حاشیه مذاکرات وین و تاکید سئول بر یافتن راهی برای پرداخت مطالبات ایران، بانک جهانی از تصویب وام ۹۰ میلیون دلاری برای مقابله ایران با کرونا خبر داده است در همین حال گزارشهای منتشره از رسیدن میزان تولید نفت ایران به دوران قبل از تحریمها و دریافت پول آن حکایت دارد. غرب در حالی تلاش دارد تا این دستاوردها را در سبد مذاکرات ریخته و در ازای آن خواستار امتیازگیری از ایران شود که از یک سو بدهی کره جنوبی ارتباطی به مذاکرات ندارد و سئول در هر شرایطی باید بدهی خود را بپردازد و از سوی دیگر اقدام بانک جهانی نیز برگرفته از تکلیف این نهاد بینالمللی در راستای مبارزه کشورها با کرونا بوده است که البته با دو سال تاخیر و آن هم در شرایطی که ایران در تامین وسایل مورد نیاز مبارزه با کرونا به خودکفایی رسیده و بهترین کارکرد را در عرصه جهانی ثبت کرده، صورت میگیرد. در همین حال مباحث مطرح در باب نفت و درآمدهای صادراتی نیز برگرفته از رویکرد دولت سیزدهم به مقاومت فعال و دیپلماسی عملگرا با محوریت همگرایی میان همسایگان صورت گرفته است.
سوم آنکه روند تبلیغاتی غرب نشان میدهد که آنها با زنجیرهای از اقدامات تبلیغاتی و رسانهای به دنبال بازی دو سر برد برای خود هستند بگونهای که از یک سو چنان القا میسازند که مطالبات حداکثری ایران زمینه ساز به نتیجه نرسیدن مذاکرات شده است و از سوی دیگر ادعا میکنند که پیشرفت مذاکرات برگرفته از عقب گرد ایران از خواستههای حداکثری بوده است. آنها با رویکرد مقصر نمایی و بازنده نمایی برآنند تا در صورت به نتیجه رسیدن یا نرسیدن مذاکرات ایران را بازنده و خود را فتح معرفی نمایند حال آنکه حقیقت امر آن است که استمرار مذاکرات برگرفته از تن دادن طرفهای برجامی به خواستهها و اصول ایران است که از همان ابتدای مذاکرات مطرح شده است.
غربیها با مجموع این رفتارها در حالی گرفتار اشتباه محاسباتی فشار و باجخواهی شدهاند که جمهوری اسلامی در چارچوب منافع ملی کشور بر تاثیر گذار نبودن این جوسازیهای رسانهای تاکید دارد چرا که تسلیم نشدن در برابر دشمن مستکبر و زورگو جزو اصول انقلاب است و اینکه در مقطعی با دشمن مذاکره، صحبت و تعامل شود به معنای تسلیم شدن در مقابل آن نیست، همچنانکه تا کنون ملت ایران تسلیم نشده و از این پس نیز نخواهیم شد. رویکرد ایران به مذاکره نه بر اساس تسلیم شدن بلکه در چارچوب اصولی است که از ابتدا بر آن تاکید داشته است و دیپلماسی در کنار میدان بعدی از ابعاد مقابله نظام اسلامی و ملت ایران با نظام سلطه است و غرب اگر دیدگاهی مغایر از این در باب حضور ایران در مذاکرات داشته باشد و به دنبال باجخواهی از ایران باشد با اشتباهی محاسباتی مواجه است که قطعا همچون عرصه میدان با شکست در برابر ملت مواجه خواهد شد.
نویسنده: قاسم غفوری
دوم آنکه در حوزه اقتصادی تحولاتی چند طی هفتههای اخیر روی داده است از جمله حضور نماینده کره جنوبی در حاشیه مذاکرات وین و تاکید سئول بر یافتن راهی برای پرداخت مطالبات ایران، بانک جهانی از تصویب وام ۹۰ میلیون دلاری برای مقابله ایران با کرونا خبر داده است در همین حال گزارشهای منتشره از رسیدن میزان تولید نفت ایران به دوران قبل از تحریمها و دریافت پول آن حکایت دارد. غرب در حالی تلاش دارد تا این دستاوردها را در سبد مذاکرات ریخته و در ازای آن خواستار امتیازگیری از ایران شود که از یک سو بدهی کره جنوبی ارتباطی به مذاکرات ندارد و سئول در هر شرایطی باید بدهی خود را بپردازد و از سوی دیگر اقدام بانک جهانی نیز برگرفته از تکلیف این نهاد بینالمللی در راستای مبارزه کشورها با کرونا بوده است که البته با دو سال تاخیر و آن هم در شرایطی که ایران در تامین وسایل مورد نیاز مبارزه با کرونا به خودکفایی رسیده و بهترین کارکرد را در عرصه جهانی ثبت کرده، صورت میگیرد. در همین حال مباحث مطرح در باب نفت و درآمدهای صادراتی نیز برگرفته از رویکرد دولت سیزدهم به مقاومت فعال و دیپلماسی عملگرا با محوریت همگرایی میان همسایگان صورت گرفته است.
سوم آنکه روند تبلیغاتی غرب نشان میدهد که آنها با زنجیرهای از اقدامات تبلیغاتی و رسانهای به دنبال بازی دو سر برد برای خود هستند بگونهای که از یک سو چنان القا میسازند که مطالبات حداکثری ایران زمینه ساز به نتیجه نرسیدن مذاکرات شده است و از سوی دیگر ادعا میکنند که پیشرفت مذاکرات برگرفته از عقب گرد ایران از خواستههای حداکثری بوده است. آنها با رویکرد مقصر نمایی و بازنده نمایی برآنند تا در صورت به نتیجه رسیدن یا نرسیدن مذاکرات ایران را بازنده و خود را فتح معرفی نمایند حال آنکه حقیقت امر آن است که استمرار مذاکرات برگرفته از تن دادن طرفهای برجامی به خواستهها و اصول ایران است که از همان ابتدای مذاکرات مطرح شده است.
غربیها با مجموع این رفتارها در حالی گرفتار اشتباه محاسباتی فشار و باجخواهی شدهاند که جمهوری اسلامی در چارچوب منافع ملی کشور بر تاثیر گذار نبودن این جوسازیهای رسانهای تاکید دارد چرا که تسلیم نشدن در برابر دشمن مستکبر و زورگو جزو اصول انقلاب است و اینکه در مقطعی با دشمن مذاکره، صحبت و تعامل شود به معنای تسلیم شدن در مقابل آن نیست، همچنانکه تا کنون ملت ایران تسلیم نشده و از این پس نیز نخواهیم شد. رویکرد ایران به مذاکره نه بر اساس تسلیم شدن بلکه در چارچوب اصولی است که از ابتدا بر آن تاکید داشته است و دیپلماسی در کنار میدان بعدی از ابعاد مقابله نظام اسلامی و ملت ایران با نظام سلطه است و غرب اگر دیدگاهی مغایر از این در باب حضور ایران در مذاکرات داشته باشد و به دنبال باجخواهی از ایران باشد با اشتباهی محاسباتی مواجه است که قطعا همچون عرصه میدان با شکست در برابر ملت مواجه خواهد شد.
نویسنده: قاسم غفوری