خبرگزاری آناتولی گزارش داد که رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه امروز برای سومین بار از زمان پایان جنگ سال گذشته قرهباغ کوهستانی، به جمهوری آذربایجان سفر میکند. این سفر در حالی صورت می گیرد که اردوغان طی ماههای اخیر سه نوبت به باکو سفر داشته است. حال این سوال مطرح است که چرا اردوغان چنین رویکردی را در پیش گرفته و چه اهدافی را دنبال می کند.؟ هر چند که ترکیه تلاش دارد تا این رویکردها را ادامه راهبرد پان ترکیسم یا همان همگرایی میان کشورهای ترک زبان عنوان دارد اما نگاهی ریشه ای به روابط دو کشور نشان می دهد که هدف اصلی اردوغان را دست یابی به دریای خزر و منابع نفت و گاز منطقه تشکیل میدهد. ترکیه در حالی چند دهه است که پشت درهای اروپا مانده است که به عناوین مختلف تلاش دارد تا ضرورت عضویتش در اتحادیه اروپا را به رخ اروپاییها کشد چنانکه در این راه اقدامات مخربی همچون مشارکت در بحران سازی علیه سوریه را نیز اجرا کرده است. ترکیه در حالی اکنون از مسئله پناهجویان بویژه آوارگان افغان برای امتیازگیری از غرب بهره می گیرد که همزمان سعی دارد تا خود را کانون انتقال انرژی به اروپا نیز معرفی نماید و با این رویکرد امتیازاتی از اروپا دریافت نماید. در همین چارچوب نیز ترکیه سعی دارد تا از موقعیت جغرافیایی و ظرفیتهای جمهوری آذربایجان در این زمینه بهره برداری نماید. جنگ اخیر قره باغ فرصتی را ایجاد کرد تا باکو بتواند بخشهای از اراضی تحت سلطه ارمنستان را به دست آورد در حالی با تحریک ترکیه به دنبال اشغال بخشهایی از مرزهای ایران و ارمنستان است که عملا پل ارتباطی ترکیه با دریای خزر و البته قطع کننده ارتباط ایران و ارمنستان و اروپا میشود.
نکته قابل توجه آن است که تصورات ترکیه برای سلطه بر منطقه چنان شدت گرفته است که رفتارهای آن را تحت الشعاع قرار داده است چنانکه در جنگ ۴۴ روزه قره باغ، اقدام به اعزام گروههای تروریستی به این منطقه کرده و اخیرا نیز در مواضعی سوال برانگیز به حمایت از اقدام جمهوری آذربایجان در ایجاد فضای باز برای رژیم صهیونیستی در این کشور پرداخته است. رفتارهای ترکیه هر چند که در چارچوب دیپلماسی و بهره برداری اقتصادی قابل پذیرش است اما عبور این کشور از خطوط قرمز منطقه که میتواند زمینه ساز بحرانهای امنیتی برای منطقه گردد مورد تایید کشورهای منطقه از جمله ایران و روسیه نمیباشد و آنکارا در صورت استمرار چنین رویکردی با بحرانها و انزوای منطقه مواجه خواهد شد. رویکردی که بارها تکرار آن را آزموده و در نهایت نیز با ناکامی همراه شده است. ترکیه نمیتواند از یک سو ادعای رویکرد منطقه ای داشته باشد و از سوی دیگر در مسیر تقابل و بحران سازی در منطقه گام بردارد.
نویسنده: فرامرز اصغری
نکته قابل توجه آن است که تصورات ترکیه برای سلطه بر منطقه چنان شدت گرفته است که رفتارهای آن را تحت الشعاع قرار داده است چنانکه در جنگ ۴۴ روزه قره باغ، اقدام به اعزام گروههای تروریستی به این منطقه کرده و اخیرا نیز در مواضعی سوال برانگیز به حمایت از اقدام جمهوری آذربایجان در ایجاد فضای باز برای رژیم صهیونیستی در این کشور پرداخته است. رفتارهای ترکیه هر چند که در چارچوب دیپلماسی و بهره برداری اقتصادی قابل پذیرش است اما عبور این کشور از خطوط قرمز منطقه که میتواند زمینه ساز بحرانهای امنیتی برای منطقه گردد مورد تایید کشورهای منطقه از جمله ایران و روسیه نمیباشد و آنکارا در صورت استمرار چنین رویکردی با بحرانها و انزوای منطقه مواجه خواهد شد. رویکردی که بارها تکرار آن را آزموده و در نهایت نیز با ناکامی همراه شده است. ترکیه نمیتواند از یک سو ادعای رویکرد منطقه ای داشته باشد و از سوی دیگر در مسیر تقابل و بحران سازی در منطقه گام بردارد.
نویسنده: فرامرز اصغری