کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

یادداشت های یک آدم مهم

شنبه: امروز صبح که از خواب بیدار شدم نان تازه نداشتیم. با اهل منزل اوقات تلخی کردم. همه می خواهند ما مسئولان را تضعیف کنند...

11 آذر 1399 ساعت 21:38


شنبه: امروز صبح که از خواب بیدار شدم نان تازه نداشتیم. با اهل منزل اوقات تلخی کردم. همه می خواهند ما مسئولان را تضعیف کنند. آخر این چه وضعی است. گمان کنم دست عیال هم با استکبار جهانی در یک کاسه باشد.
یکشنبه: دیشب تا دیروقت فکر می کردم چه وعده ای به مردم بدهم که خوشحال تر بشوند چیزی به ذهنم نرسید. این همقطارهای ما وعده ای نیست که به ملت نداده باشند. احتمالا قول بدهم برایشان اتوبوس هوایی راه اندازی می کنم که دیگر منتظر اسنپ و تپسی نمانند علف زیرپایشان سبز بشود.
دوشنبه: سر کنترل تلویزیون با عیال بحثم شد. چه معنی دارد آدم بنشیند و برای هزار و هشتصدمین بار مختارنامه ببیند اما اجازه ندهد همسرش ده دقیقه از اخبار سردربیاورد. متاسفانه خبرهای تازه را از دست دادم و فقط به نتایج نظرسنجی رسیدم. خدا را شکر گرانی ها تقصیر ما نبود.
سه شنبه: حالا زود است ولی فردا یک تک زنگ به این رییس جمهور جدید آمریکا می زنم و تبریک می گویم اگر جواب نداد با همین داداش مادورو تماس می گیریم.دلم برای ونزوئلا و ملت غیور و همیشه در صحنه و البته شاد و شنگولش تنگ شده است.
چهارشنبه: قرار است امروز برویم یک سد را افتتاح کنیم.خدا کند کسی نفهمد این سد هم مثل سدهای قبلی در گذشته های دور افتتاح شده بود. تقصیر رسانه هاست که به همه چیز کار دارند وگرنه روزی چهار تا جاده و هشت تا سد افتتاح می کردیم علی برکت الله!
پنج شنبه: امروز و فردا بخور و بخواب است. یکی از بستگان چند کارتن موز تازه فرستاده و به عیال سپرده ام شیرموز درست کند تا خودمان را تقویت کنیم. به هر حال ویروس کرونا با هیچکس شوخی ندارد و ما هم که ختم همه ... (این کلمه ناخواناست).
حالا جمعه برسد تا ببینیم چه چیزی را از شنبه اعلام کنیم.


کد مطلب: 116304

آدرس مطلب :
https://www.siasatrooz.ir/fa/news/116304/یادداشت-های-یک-آدم-مهم

سیاست روز
  https://www.siasatrooz.ir