الهام علیاف رئیس جمهوری آذربایجان در سفری رسمی به امارات رفته است. آنچه از سوی طرفین در باب اهداف این سفر عنوان شده است توسعه روابط بویژه در حوزه اقتصادی و سیاسی میان طرفین بویژه سرمایه گذاری امارات در این کشور است.
در کنار آنچه به عنوان اهداف علنی و آشکار این سفر عنوان شده است نگاهی به رفتارها و سیاستهای دو کشور طی ماههای اخیر بیانگر اهدافی ورای همکاریهای اقتصادی است. جمهوری اذربایجان همزمان با جنگ اوکراین در کنار ترکیه تصور تبدیل شدن به هاب انرژی اروپا را پیدا کردند و بر این اساس نیز به بحران قفقاز دامن زدند چنانکه اکنون باکو به دنبال اشغال جنوب ارمنستان است تا در نهایت با همراهی ترکیه خط لوله انتقال انرژی از آسیای مرکزی به اروپا را اجرایی سازد. این طرح و البته سایر طرحهایی که باکو در کنار ترکیه به دنبال اجرای آن هستند نیازمند سرمایه گذاری مالی است که آنکارا و باکو عملا در تامین آن ناتوان هستند.
در این میان امارات به عنوان سرمایه گذاری که به دنبال منافع و توسعه نفوذ در ورای سرزمینی است به دنبال مشارکت در این طرحهاست چنانکه روابط میان ترکیه و امارات نیز طی ماههای اخیر با همین محوریت ارتقا یافته است. نکته دیگر آنکه بخشی از سیاستهای مشترک باکو و امارات که میتواند زمینه ساز نزدیکی آنها شوند، روابط با رژیم صهیونیستی است. امارات در سال ۲۰۲۰ عادی سازی روابط با صهیونیستها را آغاز کرد و باکو نیز اخیرا از تبادل سفیر با این رژیم خبر داده است و البته ترکیه نیز همین رویه را پیموده است.
با توجه به رویکرد بحران ساز صهیونیستها در روابط با امارات و باکو میتوان گفت که سفر علی اف به ابوظبی بخشی از طرح سازش منطقه است به دنبال مثلث سازی ارتباطی است. مثلثهایی همچون امارات، باکو و تل آویو و نیز مثلث تل آویو، ترکیه و باکو که در نهایت نتیجه آن فضای بحرانی خواهد بود که صهیونیستها و آمریکا به دنبال تحمیل آن به منطقه هستند.
به عبارتی دیگر میتوان گفت که سفر علی اف به ابوظبی در چارچوب طراحی آمریکایی-صهیونیستی برای طرحهای انتقال انرژی به اروپا و نیز همکاری اطلاعاتی و نظامی با صهیونیستها قابل تعریف است چنانکه پیش از این نیز در اقدامی تامل برانگیز علی اف به آلبانی سفر کرده بود که برخی آن را هماهنگی با آلبانی برای دادن پایگاه جدید به منافقین در کنار موساد ارزیابی کرده بودند.
نویسنده: سید مهدی لنکرانی
در کنار آنچه به عنوان اهداف علنی و آشکار این سفر عنوان شده است نگاهی به رفتارها و سیاستهای دو کشور طی ماههای اخیر بیانگر اهدافی ورای همکاریهای اقتصادی است. جمهوری اذربایجان همزمان با جنگ اوکراین در کنار ترکیه تصور تبدیل شدن به هاب انرژی اروپا را پیدا کردند و بر این اساس نیز به بحران قفقاز دامن زدند چنانکه اکنون باکو به دنبال اشغال جنوب ارمنستان است تا در نهایت با همراهی ترکیه خط لوله انتقال انرژی از آسیای مرکزی به اروپا را اجرایی سازد. این طرح و البته سایر طرحهایی که باکو در کنار ترکیه به دنبال اجرای آن هستند نیازمند سرمایه گذاری مالی است که آنکارا و باکو عملا در تامین آن ناتوان هستند.
در این میان امارات به عنوان سرمایه گذاری که به دنبال منافع و توسعه نفوذ در ورای سرزمینی است به دنبال مشارکت در این طرحهاست چنانکه روابط میان ترکیه و امارات نیز طی ماههای اخیر با همین محوریت ارتقا یافته است. نکته دیگر آنکه بخشی از سیاستهای مشترک باکو و امارات که میتواند زمینه ساز نزدیکی آنها شوند، روابط با رژیم صهیونیستی است. امارات در سال ۲۰۲۰ عادی سازی روابط با صهیونیستها را آغاز کرد و باکو نیز اخیرا از تبادل سفیر با این رژیم خبر داده است و البته ترکیه نیز همین رویه را پیموده است.
با توجه به رویکرد بحران ساز صهیونیستها در روابط با امارات و باکو میتوان گفت که سفر علی اف به ابوظبی بخشی از طرح سازش منطقه است به دنبال مثلث سازی ارتباطی است. مثلثهایی همچون امارات، باکو و تل آویو و نیز مثلث تل آویو، ترکیه و باکو که در نهایت نتیجه آن فضای بحرانی خواهد بود که صهیونیستها و آمریکا به دنبال تحمیل آن به منطقه هستند.
به عبارتی دیگر میتوان گفت که سفر علی اف به ابوظبی در چارچوب طراحی آمریکایی-صهیونیستی برای طرحهای انتقال انرژی به اروپا و نیز همکاری اطلاعاتی و نظامی با صهیونیستها قابل تعریف است چنانکه پیش از این نیز در اقدامی تامل برانگیز علی اف به آلبانی سفر کرده بود که برخی آن را هماهنگی با آلبانی برای دادن پایگاه جدید به منافقین در کنار موساد ارزیابی کرده بودند.
نویسنده: سید مهدی لنکرانی