آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد گفت که خطر اتمی در حال حاضر در بالاترین سطح در دهههای اخیر قرار دارد. وی در نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد گفت: خطر اتمی به بالاترین حد خود در دهههای اخیر رسیده است. کشورهای دارای سلاح اتمی باید متعهد به «عدم استفاده اولیه» از این سلاحها باشند. گوترش همچنین گفت که ما به همه کشورها نیاز داریم که دوباره به جهانی عاری از سلاحهای اتمی متعهد شوند و از هیچ تلاشی برای آمدن به میز مذاکره به منظور کاهش تنشها و پایان دادن به مسابقه تسلیحات اتمی، یک بار برای همیشه، دریغ نکنند.
این سخنان و ابراز نگرانی از آینده هستهای جهان در حالی صورت میگیرد که در باب چرایی این وضعیت دو نکته اساسی مطرح است؛ نخست آنکه از اهداف و تکالیف سازمان ملل و آژانس بین المللی انرژی اتمی را اجرای خلع سلاح هسته ای تشکیل میدهد. این اقدام نه تنها از سوی این نهادها صورت نگرفته است بلکه بودجه چند میلیاردی دارندگان سلاح های هستهای برای نوسازی این سلاحها بر تهدیدات هستهای افزوده است. کشوری مانند آمریکا ۷۰۰ میلیارد دلار برای نوسازی تسلیحات هستهای اختصا داده است و سایر دارندگان سلاح نیز به دلیل بی تفاوتی و رفتارهای غیر اصولی آژانس به رویه توسعه هستهای ادامه می دهند. دوم آنکه آژانس رویکردی دو گانه و سوال برانگیز را در قبال فعالیت های هستهای کشورها اجرا کرده است. از یک سو با رویکردی سیاسی و غیر اصولی به مانع تراشی در برابر فعالیتهای هستهای ایران میپردازد و از سوی دیگر در برابر تهدیدات هستهای رژیم صهیونیستی سکوت کرده است. فاجعه بارتر آنکه حتی مبنای گزارشها و ادعاهای آژانس علیه ایران براساس ادعاها و گفتههای صهیونیستهاست که گرفتار بودن آژانس در آدرسهای غلط را آشکار می سازد.
این رویه سوال برانگیز موجب شده تا دارندگان سلاحهای هستهای از انحراف افکار عمومی به مسائل حاشیهای و فریبکارانه همچون ادعاهای واهی علیه ایران برای توسعه هستهای خود بهره گیرند و رژیم صهیونیستی نیز در حاشیه امن قرار گیرد. با توجه به این حقایق می توان گفت که گوترش اگر واقعا نگران وضعیت هستهای جهان است باید از ظرفیتهای سازمان ملل برای پایان دادن به این وضیعت بهره گیرد.
نویسنده: سید مهدی لنکرانی
این سخنان و ابراز نگرانی از آینده هستهای جهان در حالی صورت میگیرد که در باب چرایی این وضعیت دو نکته اساسی مطرح است؛ نخست آنکه از اهداف و تکالیف سازمان ملل و آژانس بین المللی انرژی اتمی را اجرای خلع سلاح هسته ای تشکیل میدهد. این اقدام نه تنها از سوی این نهادها صورت نگرفته است بلکه بودجه چند میلیاردی دارندگان سلاح های هستهای برای نوسازی این سلاحها بر تهدیدات هستهای افزوده است. کشوری مانند آمریکا ۷۰۰ میلیارد دلار برای نوسازی تسلیحات هستهای اختصا داده است و سایر دارندگان سلاح نیز به دلیل بی تفاوتی و رفتارهای غیر اصولی آژانس به رویه توسعه هستهای ادامه می دهند. دوم آنکه آژانس رویکردی دو گانه و سوال برانگیز را در قبال فعالیت های هستهای کشورها اجرا کرده است. از یک سو با رویکردی سیاسی و غیر اصولی به مانع تراشی در برابر فعالیتهای هستهای ایران میپردازد و از سوی دیگر در برابر تهدیدات هستهای رژیم صهیونیستی سکوت کرده است. فاجعه بارتر آنکه حتی مبنای گزارشها و ادعاهای آژانس علیه ایران براساس ادعاها و گفتههای صهیونیستهاست که گرفتار بودن آژانس در آدرسهای غلط را آشکار می سازد.
این رویه سوال برانگیز موجب شده تا دارندگان سلاحهای هستهای از انحراف افکار عمومی به مسائل حاشیهای و فریبکارانه همچون ادعاهای واهی علیه ایران برای توسعه هستهای خود بهره گیرند و رژیم صهیونیستی نیز در حاشیه امن قرار گیرد. با توجه به این حقایق می توان گفت که گوترش اگر واقعا نگران وضعیت هستهای جهان است باید از ظرفیتهای سازمان ملل برای پایان دادن به این وضیعت بهره گیرد.
نویسنده: سید مهدی لنکرانی