ایران فتنه‌های زیادی را از سر گذرانده است که عامل اصلی شکست این فتنه‌ها مردم بودند. فتنه ۷۸ را می‌توان نخستین فتنه‌‌ای دانست که در کشور شکل گرفت و در یک برنامه ریزی از سوی یک جریان سیاسی خاص به آن دامن زده شد تا این که حضور مردم بساط فتنه را جمع کرد.
پس از آن تنش‌ها و چالش‌های کوچک ادامه داشت، تا این که فتنه ۸۸ بر سر انتخابات ریاست جمهوری با شعار دروغ تقلب در انتخابات به وجود آمد. این مقطع از تاریخ انقلاب اسلامی نیز با قیام مردم علیه فتنه گران پایان یافت اما فتنه‌ همچنان در دستور کار دشمنان قرار دارد.
اکنون با حضور دولت مردمی با اندیشه مدیریت انقلابی و جهادی، که سعی دارد تا گره مشکلات را بگشاید،‌ فتنه‌‌ها افزایش هم یافته است.
در سالروز انتخابات سال ۱۴۰۰ دیده می‌شود که عوامل خارجی با همراهی و همکاری عوامل داخلی که تحت نفوذ و سرسپرده هستند،‌ با بهره گیری از رسانه‌ها به ویژه فضای مجازی با سیاه نمایی شدید و نشان دادن چهر‌ه سیاه از ایران سعی دارند تا افکار عمومی را تحت تأثیر قرار دهند و از آن برای اهداف خود بهره ببرند.
رهبر معظم انقلاب بارها در باره وقوع فتنه هشدارهای لازم را داده‌اند و مردم و مسئولان را هوشیار کرده‌اند و اکنون در شرایط موجود،‌فتنه‌ای که پیش بینی می‌شود،‌فتنه اقتصادی است که سیگنال‌های آن به خاطر برخی اتفاقات و ضعف رسانه‌‌های داخلی و اطلاع رسانی از سوی قوا به ویژه دولت دیده می‌شود. برای مقابله با بروز یک فتنه حاکمیت باید تصمیمات قاطع و سختی بگیرد، پیش از آن که فتنه بار دیگر آغاز شود و دست به ویرانی بزند. شرایط برای ایران عادی نیست، در واقع به واسطه دشمنی هایی که در طول ۴۲ سال گذشته تاکنون شده است، شرایط همواره فوق العاده بوده اما با وجود چنین وضعیتی جمهوری اسلامی ایران توانسته گردنه‌های دشواری را سپری کند. جنگ اقتصادی، همراه با دیگر جنگ هایی که علیه ایران وجود دارد، یک جنگ ترکیبی را شکل داده است، از جنگ روانی، تبلیغاتی، فرهنگی، سیاسی و نظامی گرفته تا جنگ اقتصادی که اکنون اولویت دشمنان است.
فتنه اقتصادی در ایران سال‌ها است که در دستور کار آمریکا است، تحریم ها و تهدیدات اقتصادی در راستای به زانو در آوردن جمهوری اسلامی ایران است. فشار بر معیشت مردم و اقتصاد برای ناراضی کردم افکار عمومی است که البته در داخل نیز برخی عناصر و جریان های سیاسی با این سیاست آمریکا همراهی می‌کنند. اکنون دولتی بر سر کار آمده است که قصد آن بازسازی و پایان دادن به همه کاستی ها و خیانت هایی است که در طول سال ها بر کشور سایه سنگین خود را پهن کرده بود.
قطعاً مبارزه و مقابله با این سایه سنگین کار آسانی نخواهد بود و هزینه های خاص خود را دارد. فشار زیاد بر دولت نشانه همین مسئله است. عوامل خارجی هر آنچه که انجام می دهند مشخص است اما عوامل نفوذی و عناصر داخلی که سال ها است سر سپرده هستند، با حضور در بدنه حاکمیت، همچنان مشغول خرابکاری و اجرای دستوراتی هستند که از آن سوی مرزها می رسد.
هم اکنون شاهد اعتراضاتی از سوی برخی از اقشار هستیم، قشر کارگر، بازنشسته، فرهنگیان و آموزگاران و... که نشان می‌دهد در فضای مجازی و دیگر رسانه ها برای تحریک آنها کارهای زیادی انجام شده است. حتی کم توجهی و بی تفاوت نشان دادن به خواسته اقشاری که نام برده شده، خود یکی از همان مسائلی است که باید به آن پرداخت چرا که به همین ها هم پاسخی قانع کننده داده نمی شود. بازنشستگان خواهان اجرای قانون برای افزایش حقوق خود هستند، معلمان و فرهنگیان خواهان اجرای رتبه بندی خود و دیگر اقشار نیز چنین، اما بی توجهی ها باعث عصبانیت بیشتر آنها خواهد شد.
علاوه بر آن شایعات و دروغ‌های بزرگی در فضای مجازی منتشر می شود تا بر این عصبانیت بیفزاید حتی تکذیبات مکرر مسئولین نیز، بار روانی آن را از بین نبرده است. افزایش قیمت بنزین شایعه ای است که مدتی است بر سر زبان ها افتاده که در راستای همان فتنه اقتصادی است. حتی از توئیت‌های باقری معاون وزیر خارجه و مذاکره کننده ارشد هسته‌ای برداشت‌های غلطی در جامعه پمپاژ می‌شود تا سیاست اقتصادی دولت در کاهش قیمت ارز تحت تأثیر آن قرار گیرد. روشن است که دولت و رسانه‌ها به ویژه رسانه‌های همسو باید در این زمینه هماهنگی و همکاری نزدیک داشته باشند تا از تبعات این فتنه کاسته شود.

^{نویسنده: محمد صفری}