کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

خطابه‌ای قابل تأمل به نمایندگان مجلس درباره «گنج»

26 ارديبهشت 1401 ساعت 20:40


آیا می‌دانید در سال چه تعداد خانواده به خاطر «گنج» از هم می‌پاشد و یا در نزاع‌های زاییده سوءظنِ خیانت به یکدیگر، به خاطر گنج چند نفر به قتل می‌رسند؟ رؤیای گنج، روح و روان ما را تسخیر کرده، جالب این‌که در باغ و خانه پدربزرگ همه مردم ایران گنج بزرگی نهفته است! در این آشفته‌بازار، نمایندگان و مسؤولان نیز هر روز مراجعه‌کننده برای تسهیل و اخذ مجوز استخراج گنج دارند...
این مطالب بخشی از نوشتار علی‌اصغر نوروزی ـ دکترای باستان‌شناسی و عضو هیأت علمی پژوهشکده باستان‌شناسی کشور ـ خطاب به نمایندگان مجلس شورای اسلامی است، درحالی‌که تعدادی از این نمایندگان، طرحی را با عنوان «استفاده بهینه از اشیاء باستانی و گنج‌ها» ارائه کرده‌اند. نوروزی با آسیب‌شناسی «گنج‌یابی» از منظر دیگری به این طرح پرداخته است. رویکرد نمایندگان مجلس به میراث فرهنگی به مثابه گنج، انتقاد بسیاری از باستان‌شناسان و کارشناسان میراث فرهنگی را برانگیخته است. این باستان‌شناس در یادداشتی که در اختیار ایسنا قرار داده، نوشته است: «چندی است واژه «گنج» نقل تمام محافل شده است و کمتر کسی را می‌بینید که دستی بر این آتش نداشته نباشد، از طبقات مرفه مالی تا طبقات فرهیخته علمی گرفته تا روستاییان کم‌بضاعت و چوپانان و عشایر دورافتاده کشور. اگر این روزها برای طبیعت‌گردی و کوه‌گردی و کویرنوردی... به مناطق مختلف کشور مراجعه کنید همه مردم محلی اول شما را جوینده گنج می‌پندارند و سوالاتی در این‌باره از شما می‌پرسند. گروهی نیز آگاهانه با ارائه انواع خدمات گنج‌یابی از احضار ارواح و طلسم‌شکنی گرفته تا اجاره و فروش فلزیاب‌های مدرن و بازدید و کارشناسی محل، به نان و نوا رسیده‌اند.
بدتر از همه، این‌که گنج‌یابی و گنج‌نوردی به یک حفره امنیتی برای کشور نیز تبدیل شده است. شما به‌راحتی و با هر نیتی می‌توانید در جای جای ایران در پوشش گنج‌یاب جست‌وجو کنید و کسی مزاحم شما نشود. نمایندگان محترم آیا می‌دانند که بخشی از اسپانسرهای این جریان در کشورهای همسایه لانه کرده‌اند.
مخلص کلام، گنج‌یابی فقط یک سر ندارد و تبدیل به یک بیماری ملی شده است. وگرنه اگر محوطه‌های باستانی را گنج بدانیم که همه در راستای توسعه جهانگردی گنج محسوب می‌شود، (این محوطه‌ها) در انحصار دولت و نظام هستند و دستگاه متولی باید برای نوع بهره‌برداری از آثار باستانی تصمیم بگیرد و سیاست‌گذاری کند. هر کس در این حوزه دلسوزی دارد باید به وزارتخانه مربوطه کمک کند. اکنون بسیار خودمانی و کوتاه برای نمایندگانی که با این پیشنهاد مواجه هستند، صحبت می‌کنم:
نخست این‌که، چگونه است که گنج‌های میلیاردی در کورسوی فانوس‌های حفاران غیرمجاز و در دل شب‌های تار و در فضاهای پر رعب و وحشت رخ می‌نمایند و کمتر به دست باستان‌شناسان متبحر دارای مجوز که در روز روشن کاوش می‌کنند، می‌افتند؟ این حقیر قریب سی سال در کسوت شاگردی تا استادی ابتدا به عنوان عضو تیم‌های کاوش و سپس به عنوان سرپرست کاوش با مجوز میراث فرهنگی در ده‌ها کاوش باستان‌شناسی مشارکت داشته‌ام و به رغم اطلاعات ارزشمند به‌دست آمده در این کاوش‌ها به شرافتم که تا کنون رنگ طلا را در این کاوش‌ها ندیده‌ام، اما مدعیان گنج آدرس صدها کیلو طلا و جواهر را دارند و جالب این‌که در باغ و خانه پدربزرگ همه مردم ایران گنج بزرگی نهفته است!
سوال دوم، چگونه ممکن است همه یابندگان گنج‌های میلیاردی به‌صورت خارق‌العاده‌ای نامرئی باشند و هیچ‌کدام تصادفاً نیز به دام قانون نیفتند؟
چگونه است که تمام باستان‌شناسان فقیرترین اقشار هستند و چگونه است که لیدرهای این جریان هیچ‌کدام باستان‌شناس نیستند! به جرأت صدها پرونده کاوش غیرمجاز را کارشناسی کرده‌ام و جز جعل و کلاه‌برداری ندیده‌ام. تنها آثار اصل و تاریخی در این پرونده‌ها معدود سکه‌های اصل (طعمه) در میان هزاران سکه تقلبی است یا سفال‌های معمولاً ساده و پرتعداد، والسلام.
سوم، بسیاری از فیلم‌هایی را که در شبکه مجازی در راهروها و زیرزمین‌های تاریک تهیه شده‌اند دیده‌ام یا همه ساختگی هستند و یا آثاری از مناطق و کشورهای همجوار را به جای گنج فلان روستا جا زده‌اند یا عمداً با مقاصد خاص در خرابه‌ها و بناهای تاریخی بی‌شمار کشور تهیه شده‌اند.
پس بحث جدی این پروژه قانون‌مند کردن قاچاق اموال تاریخی است که اغلب متعلقات بناهای تاریخی و اشیائی است که اتفاقاً به‌صورت تصادفی در نقاط گمنامی کشف شده‌اند.
توهم گنج به مرور در درون شخص به یک بیماری مالیخولیایی تبدیل می‌شود و از این‌روست که تبعات گنج‌یابی در بیشتر شهرها و روستاهای کشور به یک آسیب شدید اجتماعی مبدل شده است، کلاه‌برداری، جعل و سرکیسه کردن مردم ساده‌دل توسط اشخاص شیاد و کلاه‌بردار با سوءاستفاده از وسوسه ثروت بادآورده و گنج، متأسفانه همه‌گیر شده است. متاسفانه کمتر کسی را می‌یابید که در گوشیِ تلفن همراهش تصاویری از این گنج‌های خیالی نداشته باشد. رؤیای گنج همواره در فرهنگ و اساطیر و ادبیات ما روح و روان ما را تسخیر کرده است.
از طرف دیگر، مغزهای متفکر این جریان معمولا مخفی هستند، یا در کسوت افراد ثروتمند و ساده‌اندیش جامعه را هدف قرار می‌دهند و یا خود جماعتی پولدار و ماجراجو هستند که طمع گنج در سر دارند و یا به قول خودشان عشق چالش و خطر هستند و خود را همزاد کاراکترهای فیلم‌های ایندیانا جونزی می‌پندارند!
این گروه‌ها به‌عنوان کارفرما و پشتیبان یا اسپانسر اغلب مردم ‌ساده محلی را برای اهداف خود استخدام می‌کنند و در نهایت زندانیان جرایم میراث فرهنگی اغلب همین کارگران بدبخت و بی‌بضاعت هستند.
تشکیلات میراث فرهنگی با تابو کردن گنج، کم‌تر رودررو با مردم در این‌باره صحبت کرده است و در امر آگاهی‌رسانی و جلب مشارکت غفلت بسیاری شده است. از این‌رو بسیار مشتاقم که محل‌های مورد مناقشه و معروف شده گروه‌های گنج‌یاب را که با جسارت از طرف ایشان سال‌هاست وزارت میراث فرهنگی را تحت فشار قرار داده‌اند و منتظر دریافت مجوز کاوش هستند، به‌صورت رسمی و با نظارت میراث فرهنگی و مردم و نهادهای حاکمیتی، حفاری و فیلم‌برداری و از رسانه ملی برای آگاهی بخشی عمومی، پخش کنیم.
در پایان باید گفت که طراحان این درخواست می‌توانستند خواهان تقویت وزارت میراث فرهنگی و استخدام صدها فارغ‌التحصیل مرتبط در تشکیلات میراث فرهنگی شوند و کار را به کاردان بسپارند. متاسفانه ایشان نمی‌دانند در چارت سازمانی بسیاری از ادارات کل استانی تنها یک کارشناس باستان‌شناسی گنجانده شده است.
وظیفه بررسی شناسایی، کاوش و معرفی و انتشار نتایج و یافته‌های کاوش توسط نظام مقدس جمهوری اسلامی به وزارت میراث فرهنگی کشور محول شده است. درخواست این نمایندگان کم‌مشغله که نمی‌دانم چگونه به این اولویت رسیده‌اند و چرا میراث فرهنگی را مانع راه برای منفعت ملی در این حوزه دانسته‌اند، مثل این است که بفرمایند به علت ضعف ساختاری و اعتباری شرکت نفت، قانونی در مجلس تصویب شود که هرکس بتواند در حیاط خانه خود چاه نفت حفر کند! و یا فارغ‌التحصیلان رشته‌های مرتبط بتوانند در سراسر کشور نسبت به حفر چاه نفت، استخراج و فرآوری و بازاریابی فرآورده‌های نفتی اقدام فرموده و سود سرشاری نصیب کشور کرده و در هر شهرستانی یک پالایشگاه دایر شده و بنزین به وفور در سر چهار راه‌ها برای رفاه حال مردم عرضه شود!
امید است نمایندگان فهیم خانه ملت و همچنین نمایندگان عزیزی که عجولانه و بی‌مطالعه طرح مذکور را امضاء کرده‌اند به این بهانه، با صدور بیانیه منسجمی به کمک تشکیلات میراث فرهنگی کشور بیایند و اجازه بدهند تا اگر سودی در این کار هست توسط کارگزاران رسمی نظام در مسیر درست نصیب کشور شود.»


کد مطلب: 122589

آدرس مطلب :
https://www.siasatrooz.ir/fa/report/122589/خطابه-ای-قابل-تأمل-نمایندگان-مجلس-درباره-گنج

سیاست روز
  https://www.siasatrooz.ir