شهریور سال گذشته زمانی که نیروهای آمریکایی و ناتو مفتضحانه از افغانستان خارج شدند کشورهای اروپایی سرخورده از ۲۰ سال همراهی با آمریکا در اشغال افغانستان، رویکردی جدید را مطرح کردند و آن جدایی نظامی از آمریکا بود.
در این چارچوب بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا عنوان داشت که اروپا به ماشین صدور بیانیه تایید یا رد مسائل جهانی مبدل شده است و راه آن نیز ایجاد ارتش مستقل اروپایی است که نظم نوینی را در این قاره رقم زند و برای حضور جهانی حرفی برای گفتن داشته باشد.
در همین چارچوب نیز کشورهایی همچون فرانسه به شدت طرح ارتش واحد اروپایی را مطرح و عنوان نمودند که امنیت اروپا صرفا با تشکیل چنین ارتشی رقم خواهد خورد. در همین چارچوب بسیاری از کشورهای اروپایی عنوان داشتند که حضور در ناتو و همراهی با آمریکا جز هزینه کارکردی برای آنها نداشته است و دیگر حاضر به پرداخت این هزینهها نخواهند بود.
مجموع این تحولات چنان بود که اروپاییها رسما از مشارکت نکردن در افزایش بودجه ناتو سخن گفته و همزمان نیز خروج تسلیحات هستهای آمریکا از این قاره را خواستار شدند. هر چند که آمریکا با وضع تعرفههای گمرکی و حتی برهم زدن مناسبات اقتصادی با اروپا به دنبال تغییر رویکرد اروپاییها بود اما در نهایت این کشورها مخالفت خود را با مطالبات آمریکا در ناتو اعلام داشتند.
این رویکرد مستقل از سوی اروپاییها در حالی مطرح شد که به ناگاه شعله ور شدن آتش جنگ اوکراین با تحریک همه جانبه آمریکا و انگلیس تمام این معادلات را برهم زد. آمریکاییها تلاش کردهاند تا به اروپا القا سازند که بدون وجود ناتو توان اداره خود را ندارند و امنیت و بقا آنها در دستان آمریکا و ناتو و اروپا جز رویکرد تعاملی با خواستههای آمریکا گزینه ای ندارد. امروز بحران اوکراین در قالب روس هراس بیش آنکه در قالب مهار روسیه باشد، طرحی آمریکایی برای حفظ ناتو و اعمال فشار بر اروپا برای پرداخت هزینههای آن میباشد که عملا بر باد دهند رویای اروپا برای داشتن ارتش مستقل از سلطه گری ناتو است.
نویسنده: علی تتماج
در این چارچوب بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا عنوان داشت که اروپا به ماشین صدور بیانیه تایید یا رد مسائل جهانی مبدل شده است و راه آن نیز ایجاد ارتش مستقل اروپایی است که نظم نوینی را در این قاره رقم زند و برای حضور جهانی حرفی برای گفتن داشته باشد.
در همین چارچوب نیز کشورهایی همچون فرانسه به شدت طرح ارتش واحد اروپایی را مطرح و عنوان نمودند که امنیت اروپا صرفا با تشکیل چنین ارتشی رقم خواهد خورد. در همین چارچوب بسیاری از کشورهای اروپایی عنوان داشتند که حضور در ناتو و همراهی با آمریکا جز هزینه کارکردی برای آنها نداشته است و دیگر حاضر به پرداخت این هزینهها نخواهند بود.
مجموع این تحولات چنان بود که اروپاییها رسما از مشارکت نکردن در افزایش بودجه ناتو سخن گفته و همزمان نیز خروج تسلیحات هستهای آمریکا از این قاره را خواستار شدند. هر چند که آمریکا با وضع تعرفههای گمرکی و حتی برهم زدن مناسبات اقتصادی با اروپا به دنبال تغییر رویکرد اروپاییها بود اما در نهایت این کشورها مخالفت خود را با مطالبات آمریکا در ناتو اعلام داشتند.
این رویکرد مستقل از سوی اروپاییها در حالی مطرح شد که به ناگاه شعله ور شدن آتش جنگ اوکراین با تحریک همه جانبه آمریکا و انگلیس تمام این معادلات را برهم زد. آمریکاییها تلاش کردهاند تا به اروپا القا سازند که بدون وجود ناتو توان اداره خود را ندارند و امنیت و بقا آنها در دستان آمریکا و ناتو و اروپا جز رویکرد تعاملی با خواستههای آمریکا گزینه ای ندارد. امروز بحران اوکراین در قالب روس هراس بیش آنکه در قالب مهار روسیه باشد، طرحی آمریکایی برای حفظ ناتو و اعمال فشار بر اروپا برای پرداخت هزینههای آن میباشد که عملا بر باد دهند رویای اروپا برای داشتن ارتش مستقل از سلطه گری ناتو است.
نویسنده: علی تتماج