خبر تکان دهنده، بهت آور و دردناک است . «خونریزی داخلی نوزادی ۱۷ ماهه و مرگ وی در اثر تجاوز پدرش!» هیچ وجدان بیدار و عقل سلیمی نمی تواند با شنیدن این خبر آرام باشد. از هر بعد که به حادثه بپردازی، قابل باور و پذیرش نیست. در پهنه عالم هستی و در ژرفای تاریخ بشریت این مدل جنایات بعید نبوده و نخواهد بود. در بازخورد این خبر در فضای مجازی شاهد این موضوع هستیم که کمتر کسی به دنبال چرایی و ریشه این نوع اتفاقات سیاه می باشد. عده‌ای که معمولا روی زخم می نشینند به دنبال سیاه نمایی و انتقام کشی از نحوه مدیریت جامعه بوده و سعی در موج سواری دارند و عده زیادی هم که احساسات آنها جریحه دار شده و حقیقتا ناراحت اند. نگارنده قصد دارد از منظری متفاوت به موضوع بپردازد.
از دیدگاه بررسی رفتاری افراد، در هر جامعه درصدی از انسانها دارای اختلال شخصیتی هستند.ریشه این اختلالات می تواند در اثر آموزش نامناسب، رفتار نامناسب با آنها و حتی دلایل مغزی و ژنتیکی باشد.
در پژوهشی در زندان آمریکا مشخص شد، نوعی اختلال کروموزومی(داشتن ۲ کروموزم y) در بعضی از افراد از آنها قاتلان بی رحمی ساخته بود که در بند جانیان خطرناک زندانی شده بودند، یا اختلالات دیگر می‌تواند در رفتار افراد ناهنجاری هایی ایجاد کند که جامعه و حتی خود این افراد دچار آسیب شوند. برای کاهش این آسیب ها در بعضی از کشور های جهان نوعی غربالگری انجام می شود، مثلا در هلند حتی برای پناهجویان غیر قانونی در اردوگاه‌ها ، مشاورانی فرستاده می شوند تا در مدت زمان حضورشان در اردوگاه ، دچار آسیب نشوند.
به نظر می رسد برخورد با این پدیده اجتماعی باید یک پروتکل جامع و دقیق و یا استفاده از تجربیات سایر کشور ها تهیه و اجرا گردد. در کشور ما سازمان بهزیستی مناسب ترین ارگان برای ورود به این آسیب اجتماعی است که مسلما در بعد قانون و اجرا در این سازمان به آن پرداخته می شود اما برای پرداخته شدن بحرانی به موضوع پیشنهاداتی توسط نگارنده مطرح می شود :
۱. توجه ویژه و جدی به اصل اختلالات شخصیتی و در دستور کار قرار دادن موضوع برای افرادی از قبیل داشتن کروموزوم اضافی و افراد ترنس و...
۲. ورود نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای رفع نقایص و محدودیت های قانونی در این موضوع و تدوین قانون برای حمایت و پشتیبانی از این افراد
۳. اجباری شدن غربالگری در مراحل ابتدایی و سن بروز اختلال (همانند آنچه امروزه در تست غربالگری تنبلی چشم اجرا می شود )
۴. آموزش ویژه مشاوران خانواده و مدارس به منظور شناسایی نحوه برخورد ، پشتیبانی و حمایت از افراد دارای اختلال
۵ . آموزش خانواده ها ، مدیران ، معلمان از طریق واحد درسی در دانشگاه ها ، جلسات آموزش خانواده و...
۶. تهیه برنامه های آموزشی در رسانه ها از جمله رسانه ملی و تولید فیلم های سینمایی و سریال ها و...
۷. هدایت افراد خیر برای تاسیس مراکز خیریه مشاوره و حمایت از این گروه‌ها
عدم توجه و آموزش جامعه درمورد افراد دچار اختلال شخصیتی ، تاوان سنگینی برای جامعه و برخی خانواده های درگیر این مشکلات پنهان دارد. از آنجایی که دین و مکتب ما سرنوشت حتی یک نفر هم اهمیت دارد ، باید در مناسبات مدیریتی به این قشر توجه نمود. چه بسا افراد دچار اختلال با سرکوب، تحقیر و رانده شدن از سوی هم سالان و حتی خانواده خود به سرنوشت ناخوشایندی مثل خودکشی، اعتیاد ، بزه و... دچار شده اند و خانواده‌هایی که از هستی ساقط گردیده اند در حالی که خود در بروز این اختلال سهمی نداشته اند.
روی سخن من با نمایندگان محترم مجلس است که باید پیگیر این مسائل باشند و از نابودی گروهی از هم‌نوعانمان جلوگیری به عمل آورند.
نویسنده: دکتر محسن مصباح
دریافت صفحه با کد QR