به قول آن ضربالمثل معروف که میگوید: «شتر را گم کردهاند و دنبال مهارش میگردند»، حالا این بهانهای است تا همه شلتاق های گذشته در شهرداریها که همیشه یکی از رقبای سرسخت دولت بودهاند و امروز نشان میدهد آنها کار نمیکردند بلکه این پولهای بادآوردهای بود که از طریق حراج ارتفاع و تراکم فروشی و همچنین نادیده گرفتن تخلفات ماده صد ضمن تهاتر ریالی و انواع و اقسام جرائم و عوارض دیگر به دست میآمد تا بتوانند با دادن وعدههای آبکی هر آنچه را که میخواستند ضمن هزینه کردن این پولهای بادآورده که با رضایت قلبی از جانب پرداختکننده نبوده و نیست، به دست آورند.
شهرداری اصفهان یا همان بلدیه قدیم که روزگاری در ساختمان خرابه حاشیه میدان کهنه و گذر هارون ولایت اسکان داشت تا پیش از تضمین رفاه خود به امور شهروندان برسد. امروز علاوه بر ساختمان مرکزی، ۱۵ منطقه مدرن و مجهز و دهها ساختمان شکیل جهت مؤسسات وابسته و همچنین مراکز رفاهی متعدد جهت کارکنان خود دارد و بجای توجه بیشتر به انجاموظیفه و خدمت به ساکنان کلانشهر دو میلیون و دویستهزارنفری آن با حواشی نشینی تأسفبار و کوچهپسکوچههای فاقد آسفالت مناسبش، همچنان در فکر برگزاری مراسمهای گوناگون چون فستیوال فیلم کودکان و نگران جابجایی آن، بازسازی تماشاخانهها مرکز شهر و ادامه فعالیتهای مصرانه در مجموعه تئاتر شهر، توسعه مرکز نمایشگاههای بینالمللی، توسعه سالن اجلاس، ایجاد مراکز تازه برای باغ گلها و باغ پرندگان و جستجوی خواهرخواندههای جدید در اقصی نقاط جهان است و هرروز با صرف بودجهای کلان دیوار هزار مترمربعی مقابل کاخ شهرداری را به بنرهای عظیم آراسته نمایند درحالیکه ساختمان نیمهکاره آنها با پیشینه ربع قرنی در حاشیه بلوار قلم و درست مقابل پنجرههای مشرف از هتل عباسی و مسیر گذر توریستهای خارجی به میدان امام «ره» بیستوپنج سال است به رهگذران آشنا و غریبه دهانکجی میکند تا شما هم مثل شهرداران قبلی برای حل این چالشهای متعدد در کلانشهر دست روی دست بگذارید که چهار سال اول تمام شود. البته تفاوت در این است که حداقل شوراهای اسلامی گذشته گاهی اوقات در جلسات خود نهیبی به این ارگان و متولی آن میزدند همانگونه که شورای چهارم در نشستی کوتاه فیالمجلس شهردار وقت را با سابقهای یازدهساله و آنهمه خدمت به شهر به دلیل یک تمرد مختصر و قابلبرگشت برکنار کرد تا از همان مکان به خانه خود برود و سپس عازم مرز استانی کوچکتر کوچکتر شود! اما این اتفاق هرگز در شورای اسلامی ششم نخواهد افتاد! زیرا آنجا هم که برویم آسمانش رنگ شهرداری است تا کمیسیونهای آن ازجمله فرهنگی کما فی السابق کاسه کله به دست مراجعان بدهند و زمان بخرند زیرا روزگاری نهچندان دور این دو که حالا هرکدام برای خودشان رئیس هستند رفیق حمام و گلستان بودهاند و اینگونه توانستهاند فرصت طلایی اخذ دکترا را به دست آورند!
آنچه در این نشستها اتفاق میافتد همان تکرار تکراری است که شورای اسلامی پنجم هم به آن میپرداخت که آخرین نمونه حضور مستندسازان اصفهان در کمیسیون فرهنگی شورای ششم با حضور معاونت فرهنگی شهردار در همین مردادماه امسال بود تا به نشستن، گفتن و برخاستن طی شود و همانند آخرین جلسه شورای اسلامی پنجم برای همین طیف از جامعه درمانده فرهنگ شهر یعنی مستندسازانی باشد که در غنیترین نقطه ایران ازنظر مستندات موجود برای ساختن حضور دارند اما زهی تأسف زیرا مدیریت شهری چون گذشته همچنان زمان را با وعدهووعیدها میخرند تا فقط نشستی ترتیب داده باشند و صورتجلسهای بنویسند اما در مرحله اجرا به نتیجه نرسد! آقای شهردار شما که یک فرهنگی تمامعیار هستید بهخوبی آگاهید که رسانههای مکتوب چگونه با چنگ و دندان به تولید محتوا میپردازند تا بر روی کاغذی چاپ شود که قیمت آن طی دو سال گذشته ده برابر شده است، بنابراین ناچارند تا آنجا که ممکن است شمارگان خود را ازنظر کمی کاهش دهند که بعضی نیز به افتادن در ورطه تعطیلی نزدیکاند، حالا چگونه است که شایع میشود یکی از معاونان شما اعلام کند قصد دارند روزنامه جدیدی به نشریه قبلی شهرداری بیفزایند درحالیکه بندهای بستهشده و حتی نسخ توزیع اما همچنان باز نشده قبل از مطالعه مخاطبان به خریداران عمده کاغذهای باطله عرضه میشود؟! آیا بهتر نیست بجای نشر روزنامه یا شارژ تارنما در شهرداری اخبار و مطالب از طریق رسانههای موجود بخش خصوصی که اتفاقا مخاطبان بیشتری دارند اطلاعرسانی و ضمن تعطیل کردن اینگونه قسمتهای موازی کار بودجه آنها صرف ارتقاء رسانههای استان شود؟
پرواضح است که جوابیه شفاهی و کتبی روابط عمومی شما کپی شورای پنجم و شهرداری آن دال بر شرکت بودن روزنامه شهرداری است که با این جواب تکراری بازهم صورتمسئله را پاک میکنند زیرا محل استقرار، آب، برق، گاز، خدمات پرسنلی و دیگر ملزومات موردنیاز این روزنامه و آن تارنما از محل سهمیهها و اموال و املاک شهرداری تأمین میشود و نام شرکت بر روی آن نوعی دور زدن قانون بهحساب میآید! آنچه گفته شد قطرهای از دریای بیکران شهرداری اصفهان است که همچنان جاری بوده و انشاالله انعکاس آنها در این ستون همچنان ادامه خواهد داشت و اگر قرار باشد شورای اسلامی ششم بازهم به نادیده انگاشتن معضلات موجود ادامه دهد مردم این کلانشهر پیرامون انتخابشان مردد خواهند بود با خود اینگونه زمزمه میکنند «از طلا بودن پشیمان گشتهایم/ مرحمت فرموده ما را مس کنید».
نویسنده: حسن روانشید - روزنامه نگار پیشکسوت
شهرداری اصفهان یا همان بلدیه قدیم که روزگاری در ساختمان خرابه حاشیه میدان کهنه و گذر هارون ولایت اسکان داشت تا پیش از تضمین رفاه خود به امور شهروندان برسد. امروز علاوه بر ساختمان مرکزی، ۱۵ منطقه مدرن و مجهز و دهها ساختمان شکیل جهت مؤسسات وابسته و همچنین مراکز رفاهی متعدد جهت کارکنان خود دارد و بجای توجه بیشتر به انجاموظیفه و خدمت به ساکنان کلانشهر دو میلیون و دویستهزارنفری آن با حواشی نشینی تأسفبار و کوچهپسکوچههای فاقد آسفالت مناسبش، همچنان در فکر برگزاری مراسمهای گوناگون چون فستیوال فیلم کودکان و نگران جابجایی آن، بازسازی تماشاخانهها مرکز شهر و ادامه فعالیتهای مصرانه در مجموعه تئاتر شهر، توسعه مرکز نمایشگاههای بینالمللی، توسعه سالن اجلاس، ایجاد مراکز تازه برای باغ گلها و باغ پرندگان و جستجوی خواهرخواندههای جدید در اقصی نقاط جهان است و هرروز با صرف بودجهای کلان دیوار هزار مترمربعی مقابل کاخ شهرداری را به بنرهای عظیم آراسته نمایند درحالیکه ساختمان نیمهکاره آنها با پیشینه ربع قرنی در حاشیه بلوار قلم و درست مقابل پنجرههای مشرف از هتل عباسی و مسیر گذر توریستهای خارجی به میدان امام «ره» بیستوپنج سال است به رهگذران آشنا و غریبه دهانکجی میکند تا شما هم مثل شهرداران قبلی برای حل این چالشهای متعدد در کلانشهر دست روی دست بگذارید که چهار سال اول تمام شود. البته تفاوت در این است که حداقل شوراهای اسلامی گذشته گاهی اوقات در جلسات خود نهیبی به این ارگان و متولی آن میزدند همانگونه که شورای چهارم در نشستی کوتاه فیالمجلس شهردار وقت را با سابقهای یازدهساله و آنهمه خدمت به شهر به دلیل یک تمرد مختصر و قابلبرگشت برکنار کرد تا از همان مکان به خانه خود برود و سپس عازم مرز استانی کوچکتر کوچکتر شود! اما این اتفاق هرگز در شورای اسلامی ششم نخواهد افتاد! زیرا آنجا هم که برویم آسمانش رنگ شهرداری است تا کمیسیونهای آن ازجمله فرهنگی کما فی السابق کاسه کله به دست مراجعان بدهند و زمان بخرند زیرا روزگاری نهچندان دور این دو که حالا هرکدام برای خودشان رئیس هستند رفیق حمام و گلستان بودهاند و اینگونه توانستهاند فرصت طلایی اخذ دکترا را به دست آورند!
آنچه در این نشستها اتفاق میافتد همان تکرار تکراری است که شورای اسلامی پنجم هم به آن میپرداخت که آخرین نمونه حضور مستندسازان اصفهان در کمیسیون فرهنگی شورای ششم با حضور معاونت فرهنگی شهردار در همین مردادماه امسال بود تا به نشستن، گفتن و برخاستن طی شود و همانند آخرین جلسه شورای اسلامی پنجم برای همین طیف از جامعه درمانده فرهنگ شهر یعنی مستندسازانی باشد که در غنیترین نقطه ایران ازنظر مستندات موجود برای ساختن حضور دارند اما زهی تأسف زیرا مدیریت شهری چون گذشته همچنان زمان را با وعدهووعیدها میخرند تا فقط نشستی ترتیب داده باشند و صورتجلسهای بنویسند اما در مرحله اجرا به نتیجه نرسد! آقای شهردار شما که یک فرهنگی تمامعیار هستید بهخوبی آگاهید که رسانههای مکتوب چگونه با چنگ و دندان به تولید محتوا میپردازند تا بر روی کاغذی چاپ شود که قیمت آن طی دو سال گذشته ده برابر شده است، بنابراین ناچارند تا آنجا که ممکن است شمارگان خود را ازنظر کمی کاهش دهند که بعضی نیز به افتادن در ورطه تعطیلی نزدیکاند، حالا چگونه است که شایع میشود یکی از معاونان شما اعلام کند قصد دارند روزنامه جدیدی به نشریه قبلی شهرداری بیفزایند درحالیکه بندهای بستهشده و حتی نسخ توزیع اما همچنان باز نشده قبل از مطالعه مخاطبان به خریداران عمده کاغذهای باطله عرضه میشود؟! آیا بهتر نیست بجای نشر روزنامه یا شارژ تارنما در شهرداری اخبار و مطالب از طریق رسانههای موجود بخش خصوصی که اتفاقا مخاطبان بیشتری دارند اطلاعرسانی و ضمن تعطیل کردن اینگونه قسمتهای موازی کار بودجه آنها صرف ارتقاء رسانههای استان شود؟
پرواضح است که جوابیه شفاهی و کتبی روابط عمومی شما کپی شورای پنجم و شهرداری آن دال بر شرکت بودن روزنامه شهرداری است که با این جواب تکراری بازهم صورتمسئله را پاک میکنند زیرا محل استقرار، آب، برق، گاز، خدمات پرسنلی و دیگر ملزومات موردنیاز این روزنامه و آن تارنما از محل سهمیهها و اموال و املاک شهرداری تأمین میشود و نام شرکت بر روی آن نوعی دور زدن قانون بهحساب میآید! آنچه گفته شد قطرهای از دریای بیکران شهرداری اصفهان است که همچنان جاری بوده و انشاالله انعکاس آنها در این ستون همچنان ادامه خواهد داشت و اگر قرار باشد شورای اسلامی ششم بازهم به نادیده انگاشتن معضلات موجود ادامه دهد مردم این کلانشهر پیرامون انتخابشان مردد خواهند بود با خود اینگونه زمزمه میکنند «از طلا بودن پشیمان گشتهایم/ مرحمت فرموده ما را مس کنید».
نویسنده: حسن روانشید - روزنامه نگار پیشکسوت