رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی نوروزی با اشاره به چراغ سبز دولت دموکرات اوباما به دولت سعودی برای آغاز جنگ یمن و حمایت تجهیزاتی از بمباران مردم فرمودند: «آنها با گذشت شش سال نتوانستند مردم یمن را تسلیم کنند و امروز این سؤال از آمریکاییها وجود دارد که آیا از روز اول میدانستید دولت سعودی را در چه باتلاقی گرفتار میکنید که امروز، هم خارج شدن از جنگ برایش ضرر دارد هم ادامه دادن آن؟»
رهبر انقلاب قضیه یمن و درماندگی دولت سعودی را نمونهای از نتایج اعتماد به آمریکا از طرف متحدان آن دانستند و گفتند: «آمریکاییها این منطقه و ملتها را نمیشناسند و دائماً اشتباه میکنند».
عربستان سعودی از ششم فروردین ۹۴ در قالب ائتلافی از چند کشور عربی و با کمک و چراغ سبز آمریکا، حملات گستردهای را علیه یمن- فقیرترین کشور عربی- آغاز کرد تا به بهانه بازگرداندن «عبدربه منصور هادی» رئیس جمهوری مستعفی و فراری این کشور به قدرت، به اهداف و زیادی خواهیهای سیاسی خود جامه عمل بپوشاند.قشونكشي رژيم آلسعود و حمله به مردم بيدفاع يمن، آن هم در شرايطي نابرابر و آتش گشودن به اهداف غيرنظامي، با هر بهانه و توجيهي عملی نامشروع و مصداق بارز تجاوز به خاك و تماميت ارضي يك كشور بود. نسل کشی، جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی تنها بخشی از کارنامه ائتلاف سعودی-آمریکایی بر ضد مردم ستمدیده یمن است که هر روز هم ابعاد تازه تری پیدا می کند. به گونه ای که براساس گزارش یونیسف، در کشور جنگزده یمن در هر ده دقیقه یک کودک به خاطر ابتلا به بیماریهای قابل علاج جان می دهد.
با وجود همه کارشکنی های مجامع و سازمان های بین المللی در پذیرش حق دفاع مشروع براي ملت يمن و همچنين عدم پیگیری مسئوليت بينالمللي دولت سعودي و چشمپوشي كشورهاي مدعي حمايت از حقوق بشر و سكوت غريب و معنادار رسانههاي غربي و عربي در شفافسازي موارد فاحش نقض حقوق بشر شهروندان يمني ، تنها در سایه مقاومت و پایداری مردم یمن و تکیه بر توان داخلی، امروز عربستان در باتلاقی گرفتار شده است که نه امکان ماندن دارد و نه رفتن. یمنیها با تغییر استراتژی دفاع به حمله دست برتر را در تحولات میدانی یمن به دست آوردند. به گونه ای که انصارلله با پیشروی در جبهه مأرب و رسیدن به صعده و تاسیسات نفتی یمن که عمدتا در استان مهم مأرب است و اتصال آن به صعده و صنعا، موجب برتری پیدا کردن در تحولات میدانی شد.
از سویی عدم پرداخت مطالبات مالی مزدوران سودانی و فرسایشی شدن جنگ ، باعث شده این مزدوران تصمیم به خروج از میدان یمن بگیرند.اختلاف بین امارات و عربستان، همچنین وجود اختلافاتی در شورای انتقالی جنوب مورد حمایت امارات با دولت منصور هادی مورد حمایت عربستان باعث ایجاد گسست های دیگری در جبهه متحدان عربی-آمریکایی شد.
استفاده از موشک های بالستیک و بالدار و ورود هواپیماهای بدون سرنشین به خط نبرد و ایجاد سامانه های پدافند هوایی و سامانه های دریایی از سوی یمنی ها عواملی است که نبرد را از حالت دفاعی به تهاجمی تغییر داده است. تولید سلاح های سبک و میان برد از سوی یمنی ها نیز عامل راهبردی بازدارنده دیگری شد که شاید در محاسبات سعودی ها قابل تصور نبود.
عربستان سعودی که با اتکا به پول های بی حساب نفتی و با چراغ سبز دولت دموکرات آمریکا پا به میدان یمن گذاشت پس از گذشت حدود شش سال از آغاز تجاوز به یمن، خودش را در بن بست و باتلاق بزرگی میبیند و شاهد است که متحدانش را نتوانسته در یمن به قدرت برساند و حتی مانع پیشروی انصارالله نشده است.
نکتهای که عبدالملک الحوثی؛ رهبر جنبش انصارالله یمن در اولین سخنرانی تلویزیونی خود بعد از آغاز تجاوز هوایی سعودی و متحدانش گفت که یمنیها هرگز تسلیم تهاجم وحشیانه سعودی نخواهد شد در عرصه عمل محقق شد و امروز یمن تبدیل به باتلاقی برای عربستان صعودی و متحدانش شده است. این مسأله مورد توجه روزنامه لوموند هم قرار گرفت به طوری که در گزارش خود آورده است: در سایه درگیری های بی حد و حساب خطوط درگیری سیاسی و نظامی از جنوب تا شمال یمن، به نظر میرسد که تلاشهای عربستان برای خروج آبرومندانه از باتلاق یمن، ماموریتی تقرییا ناممکن باشد.
«آلن کاوال» در گزارش خود با عنوان «معادله جنوب یمن عربستان را در تگنا قرار داد، نوشت: ریاض ناتوان از دستیابی به آتش بسی با شورای انتقالی جنوب یمن است و این درحالی است که رسیدن به این آتش بس امری ضروری برای ریاض محسوب می شود تا خود را از جنگ با حوثی ها (ارتش و کمیته های مردمی یمن) خلاص کند.
سعودیها که امروز در باتلاق یمن گرفتار شدهاند، مدعی بودند هدف از این تجاوز نظامی، جلوگیری از «اشغال کامل یمن به دست حوثیها» است، اما هیچ وقت به این پرسش پاسخ ندادند که اولا چه کسی این صلاحیت را به رژیم منحط و غیر دموکراتیک و غیر منتخب و غیر مردمی و دست نشانده سعودی داده است که برای دیگر ملتها، تعیین تکلیف کند؟ ثانیا این رژیم اگر در مدعای مضحک خود صادق است و دست کم خودش به آن باور دارد، تکلیف خود را با مردم خویش روشن کند و به یک عمر سلطه یک خاندان حداقلی بر مقدرات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و عقیدتی خود بر مردم عربستان و سرزمین وحی پایان دهد.
نویسنده: معین ضابطی