?>?> سیاست روز - شد آنچه که نباید می‌شد - نسخه قابل چاپ

کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

شد آنچه که نباید می‌شد

بلیط سینماها هم گران کردند. در روزگاری که سینما یکی از تفریحات به نسبت ارزان...

23 اسفند 1400 ساعت 22:39


بلیط سینماها هم گران کردند. در روزگاری که سینما یکی از تفریحات به نسبت ارزان خانواده ها محسوب می شد با گران کردن بلیط سینماها سند خانه نشینی عده ای که عشق به فیلم و سینما را داشتند، امضا کردند.
معمولا برای مردم ایران جا افتاده ، هرچیزی که گران تر باشد اصطلاحا لاکچری تر و خریدش توسط مردم بیشتر است یعنی اگر دو کالا از یک جنس و از یک رنگ یکی در مغازه آنچنانی بالاشهر و دیگری در مغازه ای سوت و کور در پایین شهر برای فروش گذاشته شود ؛ حتی در مقام مقایسه هم چشم مشتری کور و آن جنسی که در بالا شهر و با قیمت خون بهای خاندان صاحب جنس به فروش می رود را با کیفیت تر و زیباتر می بینند .
ماجرای سینما ولی کمی فرق می کند ، با افزایش قیمت بلیط به ۴۵ هزارتومان برای سینماهای درجه اول دیگر کمتر خانواده ای رغبت می کند که به سینما برود ؛پدر خانواده ترجیح می دهد چند صباحی صبر پیشه کند و با آمدن فیلم در وی او دی ها و یا حتی نسخه قاچاق فیلم در فضای مجازی همان پولی که قرار است به سینمادار بدهد را تبدیل به تنقلات کند و یک بالشت زیر دستش بگذارد و با خانواده در خانه گرم و نرم فیلم را تماشا کند.
بلیط گران شد و قطعا باید سینماگران و سینماداران در سال آینده منتظر کاهش مخاطب باشند . اما سوال اینجاست با افزایش قیمت بلیط سینما آیا کیفیت فیلم های سینمایی هم افزایش پیدا می کند ؟
با نیم نگاهی به فیلم های اکران شده در این یکی دو سال اخیر می توان حدس زد که قرار نیست سینماگران به دنبال کیفیت نیستند و فقط سعی دارند با هر ترفندی که شده مخاطب را به سینما بکشانند و به جای نمایش فیلمی فاخر و تحسین شده ، فیلم را به خورد مخاطب بنده خدا بدهند.
قطعا مخاطب سینما از اثر زیبا و تحسین شده استقبال می کند و حتی شاید راغب باشد بیشتر از این رقم مصوب پول بپردازد ولی سینمای ایران در این چند سال اخیر به چوپان دروغگویی تبدیل شده که دیگر اهل آبادی حتی داستان های واقعی آن را باور ندارند .
در این چند سال اخیر مردم کشورمان بیشترین تجربه ای که با گوشت و پوست خود احساس کردند، تجربه گرانی اجناسی بود که همگی برای گذران زندگی لازم و ضروری بودند و هستند . برنج ، روغن ، مرغ ، گوشت ، لباس و الی ماشالله اقلام دیگر همه رشد چند برابری داشتند ولی مردم بخاطر نیاز مجبور شدند و همین الان هم مجبورند که برای ادامه زندگی به هر قیمتی هم که شده این اقلام را تهیه کنند ولی آیا مردم برای گذران زندگی مجبورند که سینما بروند؟
جواب خیر است ! مخاطب از یک زمانی به بعد با نیم نگاهی به موجودی کارتش و جمع و ضرب خرج و مخارجش سعی می کند به جای پرداخت پول بلیط سینما ، چند کیلو بیشتر برنج بخرد یا یک کیلو گوشت برای خانواده تهیه کند ؛ نتیجه چه می شود؟ خالی بودن سانس های سینما و عدم اقبال درست و حسابی حتی از فیلم های فاخر و تحسین شده.
سینما ، موسیقی ، تئاتر ، نمایشگاه های آثار هنری همه و همه غذای روح بشر است و انسان علاوه بر خورد و خوراک روزانه به غذای روح هم نیاز دارد . با گرانی بلیط سینماها باید شاهد این باشیم که کم کم سینماها خالی از جمعیت بشود و این به معنای این است که یکی از چند حرکت فرهنگی که لازمه حیات یک جامعه است ، در میان مردم کمرنگ می شود و چه بسا در آینده ای نه چندان نور به فراموشی سپرده شود.
گرانی بلیط ان هم با این اوضاع بی کیفیت بودن برخی فیلم های اکران شده تصمیم نادرستی بود که متاسفانه اجرایی شد . تنها راهکاری که برای توجیه این عمل می توان یافت ارتقای کیفیت فیلم هایی است که در آینده قرار است اکران شوند و گرنه در این صورت باید منتظر کمرنگ شدن نقش سینما در زندگی مردم باشیم...

نویسنده: علی کلانتری


کد مطلب: 122050

آدرس مطلب :
https://www.siasatrooz.ir/fa/note/122050/آنچه-نباید-می-شد

سیاست روز
  https://www.siasatrooz.ir