کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

جشنواره چهل و یکم فیلم فجر؛ از «سرهنگ ثریا» تا «جنگل پرتقال»

15 بهمن 1401 ساعت 17:47


به رسم هرسال بهمن ماه، امسال هم جشنواره فیلم فجر از تاریخ دوازدهم بهمن فعالیت خود را در پردیس ملت و برج میلاد آغاز کرد. در این دوره که به دبیری مجتبی امینی تهیه کننده سینما و تلویزیون برگزار می شود بنا به صلاحدید هیات انتخاب بیست و چهار فیلم به بخش سودای سیمرغ راه پیدا کرد که بنا به برنامه منتشر شده از سوی روابط عمومی این جشنواره چند روز به صورت سه سانس و مابقی روزها روزی دو سانس برای اهالی رسانه به نمایش در خواهد آمد.
با توجه به حوادث اخیر کشور و ناآرامی‌ها و اغتشاشات، از چند ماه قبل فضاسازی عجیبی علیه این فستیوال هنری به راه انداخته شد و علاوه بر مردم حتی بازیگران و برخی کارگردان‌ها خواستار تحریم جشنواره شدند و از تهیه کنندگان آثار خواستند که فیلم‌هایشان را به این جشنواره نفرستند. با این حال این چنین نشد و جشنواره با بیست و چهار فیلم آغاز شد البته که در نشسست‌های خبری پس از فیلم‌ها برای اصحاب رسانه برخی بازیگران و یا کارگردان‌ها حضور پیدا نکردند که همین امر موجب ناراحتی اهالی سینما و اصحاب رسانه شد و اعتقاد داشتند که بازیگران و عوامل برای احترام به مردم، کشور، فیلمی که در آن بازی کرده‌اند و حضور اصحاب رسانه در این نشست حاضر می شدند.
روز اول جشنواره در تاریخ دوازدهم بهمن ماه با دو فیلم آغاز شد، «اُستاد» ساخته سید عماد حسینی و« شماره ۱۰» ساخته حمید زرگرنژاد که هر دو فیلم اولی بودند. سانس اول سالن شماره ۹ و ۱۰ پردیس ملت میزبان اولین فیلم بلند عماد حسینی بود که از قضا کارگردان معروف سینمای ایران بهروز افخمی وظیفه تهیه کنندگی این اثر را برعهده داشت. در ادامه خیلی کوتاه به تحلیل این آثار پرداخته‌ایم.

اُستاد ساخته عماد حسینی ؛ نسخه ضعیف «فروشنده» فرهادی
استاد داستان زندگی دختر دانشجویی است که برای مهاجرت به یکی از دانشگاه‌های معتبر اتریش نیاز به توصیه نامه استاد معماری خود دارد به همین دلیل به اصرار استاد در دفتری خارج از محوطه دانشگاه به دیدار استاد می رود و ظاهرا توسط استاد مورد تعرض جنسی قرار می گیرد. کشمکش استاد و نامزد دانشجو در طول این فیلم مابقی داستان را می‌سازد.
اگر بخواهیم استاد را در یک جمله خلاصه کنیم باید بگوییم که فیلم استاد یک کپی بسیار ضعیف از فیلم فروشنده اصغر فرهادی بود که تنها به جای اینکه متجاوز یک کارگر ساده باشد این بار متجاوز از قشر استاد دانشگاه بود.
می توان گفت که میرعماد حسینی کارگردان فیلم با کپی برداری یا لهام از فروشنده فرهادی صد البته با دیالوگ‌های ضعیف تر و همچنین بازی‌های پیش پا افتاده سعی دارد با ورود به مقوله تجاوز و جنبش «می تو» ذهن و عاطفه مخاطب را به بازی بگیرد ولی پُر واضح است که از پس این کار برنیامده است. داستانی که از همان ابتدای فیلم و با برداشت‌هایی ناشیانه لو می‌رود و مخاطب به راحتی می تواند بفهمد که داستان فیلم قرار است در چه مسیری قرار بگیرد. در یک ‌کلام، کارگردان هیچ زحمتی برای ایجاد تعلیق در داستان به خود نداده و سریع سراغ اصل مطلب می رود و انگار به شدت برای به ثمر رساندن نتیجه اش عجله دارد.
پلان‌هایی به شدت طولانی و خسته کننده، طراحی صحنه ضعیف، دیالوگ‌هایی دم دستی و سعی در المان سازی‌هایی که به ثمر نمی نشیند از نقاط ضعفی است که به شدت در اولین کار میرعماد حسینی
به چشم می آید.
داستان جانبی مهاجرت نخبه‌ها و اپلای برای دانشگاه‌های معتبر اروپایی معضلی که این روزها گریبانگیر کشورمان شده است و اصرار کارگردان به المان سازی و بولد کردن این موضوع بدون ارائه فکت‌هایی مستند و صرفا با صدای پرواز هواپیما به جای اینکه به روند فیلم کمکی بکند بیشتر به پراکنده بودن فیلمنامه و سردرگمی کارگردان اصرار می ورزد.
استاد فیلمی که برای افتتاحیه جشنواره فجر که همیشه فیلم‌هایی فاخر را به اصحاب رسانه معرفی می‌کرد، برخلاف نام تهیه کننده اش دم دستی و ضعیف بود.
در سانس دوم روز اول جشنواره فجر فیلمی با تِم دفاع مقدس ساخته حمید زرگرنژاد به نمایش درآمد که در ادامه به بررسی آن می پردازیم.

«شماره ۱۰»، ساخته حمید زرگرنژاد، نسخه ایرانی فرار از زندان
شماره ۱۰ را می توان فرار از زندان البته از نسخه ایرانیزه شده آن نامید. روایت تلاش دوتن از اسرای ایرانی که در اواخر جنگ هشت ساله از زندان مخوف بعثی‌ها اقدام به فرار می کنند تا اسامی ۴۲ اسیر زندانی ایرانی را که نامشان در فهرست صلیب سرخ ثبت نشده به این سازمان برسانند.
داستانی واقعی است و از خاطرات آزاده‌ای است که اقدام به فرار از اسارتگاه عراق کرده است اما فیلمنامه محکم و قوی نداشت. سعی در استفاده از تصاویر و شات‌های تاریک از زندان بعثی‌ها، نشان دادن تصاویر شکنجه اسرای ایرانی و برانگیختن حس ترحم مخاطب و بردن فیلم به سمت ژانر قهرمان محور و اکشن را می توان از خصوصیات فیلم حمید زرگرنژاد دانست.
مجید صالحی بازیگر نقش اول فیلم با توجه به سابقه بازیگری در ژانر کمدی سعی داشت با تلفیق برخی دیالوگ‌های طنز فضای خشن را به سمت لطافت سوق بدهد تا شاید بتواند مقداری از خشونت فضا که برای عده ای زننده و برای برخی خسته کننده باشد بکاهد. در نمای کلی، شماره ۱۰ را می‌توان فیلمی سرگرم کننده ولی ضعیف در فیلمنامه و پیچیدگی‌های فیلمسازی دانست.
روز دوم جشنواره شاهد اکران سه فیلم برای اصحاب رسانه بودیم، «آه سرد» ساخته ناهید عزیزی، «جنگل پرتقال» از تولیدات بنیاد سینمایی فارابی و ساخته آرمان خوانساریان و «یادگار جنوب» ساخته مشترک پدرام پورامیری و حسین دوماری که از این سه فیلم موفق به دیدن دو فیلم جنگل پرتقال و یادگار جنوب شدیم که در ادامه به این دو فیلم می پردازیم.

جنگل پرتقال ؛ آرمان خوانساریان، کمدی درامی گرم و دلچسب
جنگل پرتقال اولین ساخته آرمان خوانساریان با تهیه کنندگی رسول صدرعاملی نه دم دستی بود نه شاهکار، فیلمنامه‌ای که از ابتدا چشم و ذهن مخاطب را به خود معطوف می کند و در کل مدت اکران با کشش متناسبی سعی در همراه کردن ببیننده دارد که باید بگوییم کارگردان به خوبی از پس این کار برآمده بود.اثری گرم و دلنشین که با بازی قابل قبول میرسعید مولویان به عنوان کاراکتر اصلی فیلم،می تواند مخاطب را راضی از سالن بدرقه کند.
یکی از نقاط قوت فیلمنامه خوانساریان در مقایسه با فیلمنامه‌هایی که در این ژانر ساخته می شود شوخی‌هایی است که در دیالوگ نویسی به کار گرفته شده که به راحتی می تواند عبوث ترین بیننده را برای لحظاتی بخنداند، فیلمنامه در عین جدیت سعی کرده با عبور از کلیشه‌های همیشگی ژانری تلفیقی از کمدی و درام به نمایش بگذارد که خوانساریان توانسته از پس این کار بیاید. طراحی صحنه قابل قبول، به کارگیری طبیعت در لطافت هر چه بیشتر قصه و داستان از دیگر نقاط عطف جنگل پرتقال محسوب می شود.
از حسنات فیلمنامه و کارگردانی بگذریم فیلم قطعا نواقصی هم داشت که همین موضوع می تواند باعث شود که نتوانیم یک‌ کار عالی و بدون نقص بدانیم.فیلمنامه می توانست بسیار جذاب تر باشد و با به کارگیری برخی تعلیق‌ها ذهن بیننده را به چالش بکشد. فیلمنامه خطی بود و پستی و بلندی نداشت و تنها گیر و نقطه عطف فیلمنامه دروغ کاراکتر زن که سارا بهرامی نقش آن را بازی می‌کرد و وانمود کردن به فراموشی بود که آن هم خیلی زود در متن داستان محو می شود.در ضمن از تصویربرداری گرم و دلچسب و بازی خوب سارا بهرامی هم نمیشود گذشت و از آن سخنی به میان نیاورد.
در یک کلام، جنگل پرتقال اثری دلچسب در ژانر درام کمدی که بیننده پس از یک ساعت و نیم از دیدن آن احساس خستگی نمی کند ولی در کل نمی توان به آن لقب یک اثر بی نقص و شاهکار داد.بدون شک در ادامه باید منتظر کارهای زیباتری از خوانساریان در سینمای ایران باشیم.

«یادگار جنوب» ؛ پدرام پورامیری و حسین دوماری، خوش ساخت ولی سردرگم
پدرام دوماری و حسین امیری را بیشتر با کارگردانی فیلم شنای پروانه که در جشنواره سی و هشتم فیلم فجر به اکران درآمد و با استقبال اهالی رسانه و همچنین عموم قرار روبرو شد، می شناسیم.همانطور که از فیلمنامه شنای پروانه به یاد داریم ظاهرا دوماری علاقه بسیاری به پیچ و تاب در متن فیلمنامه دارد و قصد دارد با ایجاد تعلیق و ایجاد حس گمراهی در ذهن مخاطب، اثر را جذاب تر به خورد بیننده بدهد که در شنای پروانه به این مهم دست پیدا کرد.
یادگار جنوب فیلمی که در روز دوم جشنواره به نمایش درآمد و از قضا یکی از پرستاره ترین فیلم‌های این دوره محسوب می‌شود، از کار قبلی دوماری یعنی شنای پروانه ضعیف تر است.تلاش برای زنده نگه داشتن عشق در تقابل با انتقام با فلش بک‌های متعدد و عدم افشای نقش‌ها و روابط درون فیلمنامه باعث سردرگمی مخاطب می شود و شاید برای برخی غیرقابل تحمل باشد.تم فیلمنامه یادگار جنوب،تم خوب و تماشاگرپسندی است ولی اصرار به ایجاد تعلیق در مسیر درستی قرار نگرفته است.از ضعف فیلمنامه که بگذریم، بازی وحید رهبانی در این کاراکتر خوب و باورپذیر است، همچنین النازشاکردوست با بازی در نقشی مشابه کاراکتر فیلم رسوایی توانسته بود نقش روبروی رهبانی را به خوبی از آب در بیاورد.نورپردازی و تصویربرداری خوب، موسیقی متن جذاب و پایان بندی قابل قبول را می‌توان از نقاط قوت آخرین اثر مشترک دوماری و حسین امیری دانست.به نظر می رسد این فیلم با توجه به نقش آفرینی رهبانی، شاکردوست و همچنین پژمان جمشیدی و سحر دولتشاهی بتواند در گیشه به فروش خوبی دست پیدا کند.
کلام آخر، فیلم تا حدودی خسته کننده و پیچیدگی غیرضروری در فیلمنامه داشت ولی برای مخاطب عام می تواند در رده فیلم‌های خوب و گیشه پسند قرار بگیرد.
روز سوم جشنواره پردیس ملت شاهد حضور پر شور اصحاب رسانه بود و فیلم‌های پرونده باز است ساخته کیومرث پوراحمد، سرهنگ ثریا اولین ساخته لیلی عاج و عطرآلود ساخته‌هادی مقدم دوست برای اهالی رسانه به اکران در آمد که به بحث در باره دو فیلم اول می پردازیم.

پرونده باز است؛ کیومرث پوراحمد، افول در دهه هفتاد زندگی آقای کارگردان
تازه‌ترین ساخته کیومرث پوراحمد در دهه هفتاد زندگی وی تیر خلاصی بود بر رزومه پر و پیمان این کارگردان به نام سینمای ایران که با ساخت « پرونده باز است» مشخص نیست قصد داشت چه چیزی را به سینمای ایران اضافه و یا ثابت کند.
پرونده باز است، داستان زندگی نوجوانی که به قتل رفیق و همبازی خود متهم می شود و در آستانه اعدام قرار می گیرد، کشمکش بر سر نجات وی از اعدام پی رنگ فیلمنامه‌ای را تشکیل می دهد که از قضا کیومرث پوراحمد نویسنده آن است.در حالی که انتظار می رفت پوراحمد اثری به یاد ماندنی در ۷۳ سالگی از خود به جای بگذارد با ساخت فیلمی درجه چندم مخاطبان و علاقمندان به خود را سورپرایز کرد.بازی‌های ضعیف و فیلمنامه ای به شدت ضعیف تر در کنار هم، اثری را به وجود آورده بود که در سکانس‌هایی در پردیس ملت باعث خنده حضار شد.ضعف شدید در فیلمنامه و سردرگمی در به سرانجام رساندن سکانس‌ها، فیلمبرداری ضعیف و میزانسن و تدوین ضعیف تر دست به دست هم داده بود که پوراحمد را در واپسین کارش زمین بزند. پوراحمد که از قضا قبل از شروع جشنواره حکم به تحریم این فستیوال داده بود ظاهرا خبر داشت در صورت حضور در نشست خبری مورد نقد اصحاب رسانه قرار می گیرد به همین دلیل بهانه نیامدن را تحریم و اوضاع داخلی کشور اعلام کرده بود. فیلم «پرونده باز است» در یک کلام اثری ضعیف و غیر قابل بحث است که نمی تواند در گیشه هم موفقیت زیادی به دست آورد.

لیلی عاج، سربلند در گام اول
سرهنگ ثریا کاری از سازمان سینمایی اوج که در روز سوم جشنواره برای اصحاب رسانه به نمایش درآمد به نظر تا به امروز می تواند یکی از شانس‌های جدی کسب سیمرغ جشنواره امسال باشد.لیلی عاج کارگردان فیلم اولی که در اولین کارش سراغ سوژه ای بکر رفته با به تصویر کشیدن انتظار خانواده‌هایی که فرزندانشان به عضویت گروهک منافقین درآمده توانسته به درستی مصائب و چشم انتظاری مادران و پدران را مقابل کمپ اشرف در نزدیکی بغداد به تصویر بکشد.
استفاده درست از مستندات در کنار بازی بی نقص ژاله صامتی توانسته بود از سرهنگ ثریا یک اثر خوب و دلچسب بسازد. تا مدت‌ها بازی زیبای مریلا زارعی در شیار ۱۴۳ بر سر زبان اهالی سینما و همچنین مردم بود انتظار می رود که پس از اکران عمومی سرهنگ ثریا نقش ژاله صامتی بتواند پس از سالها جایگزین کاراکتر مریلا زارعی، مادر زجر کشیده شیار ۱۴۳ شود. تصویربرداری بی نقص، میزانسن متناسب با داستان قصه، انتخاب بازیگر در کنار هم تیمی خوب را در کنار لیلی عاج تشکیل داده بود تا سازمان سینمایی اوج بتواند این اثر خوب را به جشنواره امسال برساند.با توجه به واکنش اهالی رسانه به این اثر سینمایی سرهنگ ثریا در صورت اکران عمومی می تواند سهم خوبی از گیشه را از آن خود کند.
امید می رود در روزهای آتی با اکران مابقی فیلم‌ها شاهد آثاری فاخرتر باشیم تا این جشنواره هم مانند سال‌های گذشته بتواند ضامن رونق گیشه در سال پیش رو باشد.

نویسنده: علی کلانتری


کد مطلب: 125148

آدرس مطلب :
https://www.siasatrooz.ir/fa/report/125148/جشنواره-چهل-یکم-فیلم-فجر-سرهنگ-ثریا-جنگل-پرتقال

سیاست روز
  https://www.siasatrooz.ir