رئیسی رئیس جمهوری اسلامی ایران امروز در سفری رسمی به دعوت پوتین همتای روس خویش به مسکو سفر خواهد کرد. این سفر در شرایطی صورت میگیرد که به اذعان بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران سفر مذکور میتواند گامی مهم و موثر در توسعه مناسبات دو کشور در حوزه دو جانبه و حتی منطقهای و فرامنطقهای باشد.
نکته اساسی آن است که این سفر را میتوان برگرفته از سیاست خارجی دولت سیزدهم در چارچوب همگرایی منطقهای دانست. همگرایی که در قالب روابط دو جانبه و چند جانبه پیگیری میشود که عضویت دائم ایران در شانگهای، فعال سازی اکو، میزبانی از مقامات و نمایندگان کشورهای منطقه که حتی زمینهساز سفر مقامات امارات به جمهوری اسلامی برای توسعه مناسبات شده است، سفر دورهای امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه به کشورهای عربی و سپس چین و... در این چارچوب صورت گرفته است. سفر رئیس جمهوری به روسیه را میتوان ادامه این روند ارزیابی کرد در حالی که حلقه تکمیلی این رویکرد در چارچوب تعامل فراگیر با همه کشورها همچون توسعه روابط با آمریکای لاتین، آفریقا و حتی اروپا قابل مشاهده است که حضور فعال ایران در مذاکرات وین نمودی از این رویکرد جهان شمول است که خود سندی بر واهی بودن ادعاهایی است که برآنند تا روابط ایران با روسیه و یا چین را اقدامی از روی استیصصاح و ناچاری عنوان نمایند.
نکته اساسی آن است که ایران و روسیه طی سالهای اخیر توانستهاند مناسبات سیاسی و حتی امنیتی را به سطح قابل قبولی برسانند اما همچنان در حوزه اقتصادی تعاملات گسترش مناسبی نداشته است چنانکه اکنون حجم مناسبات دو نیم میلیارد دلار است که برای دو کشور همسایه با ظرفیتهای عظیمی که برخوردارند رقمی مناسبی نمیباشد. در این میان تکمیل کریدور شمال جنوب و البته فعال شدن همگراییهای منطقهای میتواند نقشی موثر در تحقق اهداف اقتصادی دو کشور داشته باشد. فعال سازی همسایگان در حوزه سازمان شانگهای و اوراسیا در کنار تامین منافع اقتصادی اعضا از یک سو میتواند مولفهای باشد برای بهبود اقتصاد منطقه که تاثیرات موثری بر مقابله با سوء استفاده دشمنان امنیت منطقه از فقر و مشکلات اقتصادی ملتها و سوق دادن آن به گروههای تروریستی داشته باشد و از سوی دیگر گره خوردن منافع اقتصادی همسایگان عاملی مهم در رفع سوء تفاهمات و اختلافات آنها خواهد بود. چنانکه همین منافع مشترک سوء تفاهمات میان تهران و باکو را رفع و در نهایت به امضای تافق سواپ سه جانبه گاز میان ترکمنستان، ایران و جمهوری آذربایجان و بهبود شرایط ترانزیت میان تهران – باکو گردید. نکته اساسی دیگر آن است که غرب که در اجرای سیاست تروریسم و جنگ افروزی ناکام بوده، تشدید تروریسم اقتصادی با اعمال تحریم علیه کشورها را در پیش گرفته است که همگرایی تحریم شدگان مولفهای مهم برای مقابله با تروریسم اقتصادی است. ایران و روسیه همسایگان با ظرفیتهای فراوانی هستند که میتوانند از فرصت ایجاد شده برای پایه گداری همکاری های اقتصادی بلند مدت در حوزه انرژی، حمل و نقل، ترانزیت تجارت و سرمایه گذاری استفاده کنند که دامنه آن به همگرایی با سایر کشورها از چین و کره شمالی گرفته تا کشورهای آمریکایی برای ایجاد جبهه واحد علیه تروریسم اقتصادی غرب میتواند گسترش یابد.
در کنار این مباحت نکته قابل توجه بحرانهای تحمیلی به منطقه است که غرب به عناوین مختلف سعی در گسترش آنها با هدف پایدار سازی بحران در منطقه را دارد. بحران انسانی تحمیلی به افغانستان با خروج غیر مسئولانه آمریکا و ناتو از این کشور و نیز بحرانی که اخیرا به قزاقستان تحمیل شد نشانگر طراحی غرب برای غبارآلود ساختن فضای انسانی و امنیتی منطقه است که همگرایی همسایگان برای مقابله با آن را الزام آور میسازد.
با توجه به آنچه گفته شد میتوان گفت که سفر رئیس جمهوری اسلامی ایران به روسیه گامی دیگر در چارچوب تعاملات فعال و عملگرایانه با همسایگان بویژه در حوزههای اقتصادی است که میتواند ضمن تامین منافع کشور، گامی در جهت همگرایی و نزدیکی میان همسایگان در جهت تحقق امنیت و ثبات پایدار منطقه باشد که میتواند در کنار بعد نظامی و امنیتی شکست تروریسم اقتصادی دشمنان منطقه را نیز به همراه داشته باشد.
نویسنده: قاسم غفوری
نکته اساسی آن است که این سفر را میتوان برگرفته از سیاست خارجی دولت سیزدهم در چارچوب همگرایی منطقهای دانست. همگرایی که در قالب روابط دو جانبه و چند جانبه پیگیری میشود که عضویت دائم ایران در شانگهای، فعال سازی اکو، میزبانی از مقامات و نمایندگان کشورهای منطقه که حتی زمینهساز سفر مقامات امارات به جمهوری اسلامی برای توسعه مناسبات شده است، سفر دورهای امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه به کشورهای عربی و سپس چین و... در این چارچوب صورت گرفته است. سفر رئیس جمهوری به روسیه را میتوان ادامه این روند ارزیابی کرد در حالی که حلقه تکمیلی این رویکرد در چارچوب تعامل فراگیر با همه کشورها همچون توسعه روابط با آمریکای لاتین، آفریقا و حتی اروپا قابل مشاهده است که حضور فعال ایران در مذاکرات وین نمودی از این رویکرد جهان شمول است که خود سندی بر واهی بودن ادعاهایی است که برآنند تا روابط ایران با روسیه و یا چین را اقدامی از روی استیصصاح و ناچاری عنوان نمایند.
نکته اساسی آن است که ایران و روسیه طی سالهای اخیر توانستهاند مناسبات سیاسی و حتی امنیتی را به سطح قابل قبولی برسانند اما همچنان در حوزه اقتصادی تعاملات گسترش مناسبی نداشته است چنانکه اکنون حجم مناسبات دو نیم میلیارد دلار است که برای دو کشور همسایه با ظرفیتهای عظیمی که برخوردارند رقمی مناسبی نمیباشد. در این میان تکمیل کریدور شمال جنوب و البته فعال شدن همگراییهای منطقهای میتواند نقشی موثر در تحقق اهداف اقتصادی دو کشور داشته باشد. فعال سازی همسایگان در حوزه سازمان شانگهای و اوراسیا در کنار تامین منافع اقتصادی اعضا از یک سو میتواند مولفهای باشد برای بهبود اقتصاد منطقه که تاثیرات موثری بر مقابله با سوء استفاده دشمنان امنیت منطقه از فقر و مشکلات اقتصادی ملتها و سوق دادن آن به گروههای تروریستی داشته باشد و از سوی دیگر گره خوردن منافع اقتصادی همسایگان عاملی مهم در رفع سوء تفاهمات و اختلافات آنها خواهد بود. چنانکه همین منافع مشترک سوء تفاهمات میان تهران و باکو را رفع و در نهایت به امضای تافق سواپ سه جانبه گاز میان ترکمنستان، ایران و جمهوری آذربایجان و بهبود شرایط ترانزیت میان تهران – باکو گردید. نکته اساسی دیگر آن است که غرب که در اجرای سیاست تروریسم و جنگ افروزی ناکام بوده، تشدید تروریسم اقتصادی با اعمال تحریم علیه کشورها را در پیش گرفته است که همگرایی تحریم شدگان مولفهای مهم برای مقابله با تروریسم اقتصادی است. ایران و روسیه همسایگان با ظرفیتهای فراوانی هستند که میتوانند از فرصت ایجاد شده برای پایه گداری همکاری های اقتصادی بلند مدت در حوزه انرژی، حمل و نقل، ترانزیت تجارت و سرمایه گذاری استفاده کنند که دامنه آن به همگرایی با سایر کشورها از چین و کره شمالی گرفته تا کشورهای آمریکایی برای ایجاد جبهه واحد علیه تروریسم اقتصادی غرب میتواند گسترش یابد.
در کنار این مباحت نکته قابل توجه بحرانهای تحمیلی به منطقه است که غرب به عناوین مختلف سعی در گسترش آنها با هدف پایدار سازی بحران در منطقه را دارد. بحران انسانی تحمیلی به افغانستان با خروج غیر مسئولانه آمریکا و ناتو از این کشور و نیز بحرانی که اخیرا به قزاقستان تحمیل شد نشانگر طراحی غرب برای غبارآلود ساختن فضای انسانی و امنیتی منطقه است که همگرایی همسایگان برای مقابله با آن را الزام آور میسازد.
با توجه به آنچه گفته شد میتوان گفت که سفر رئیس جمهوری اسلامی ایران به روسیه گامی دیگر در چارچوب تعاملات فعال و عملگرایانه با همسایگان بویژه در حوزههای اقتصادی است که میتواند ضمن تامین منافع کشور، گامی در جهت همگرایی و نزدیکی میان همسایگان در جهت تحقق امنیت و ثبات پایدار منطقه باشد که میتواند در کنار بعد نظامی و امنیتی شکست تروریسم اقتصادی دشمنان منطقه را نیز به همراه داشته باشد.
نویسنده: قاسم غفوری