هنوز هم سمنهای ثبتشده پیرامون پیگیری اجرای سند ۲۰۳۰ یونسکو علیرغم همه اخطارها درباره منسوخ شدن آن در کشور جلسات زیرزمینی خود را برگزار میکنند و گروهی نیز در بدنه آموزشوپرورش اگرچه سری با این نهاد دارند اما دلشان در گروهمان سند ۲۶۴ صفحهای میباشد! درحالیکه جلسه شورای هماهنگی و پیگیری اقدامات تحولی با هدف بررسی برنامههای سال ۱۴۰۰ سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزش در اوایل امسال برگزار شد تا به اولویتبندیها بپردازد و طرحهایی برای برنامههای درسی که یکی از اولویتهای آن است ارائه شود. این تأکیدات شامل تولید بستههای تربیت و یادگیری برای مهرماه ۱۴۰۱ و همچنین زمزمههایی در غنیسازی کتابهای درسی و رمزینه پاسخ سریع و درج معارف انقلاب اسلامی است تا مسئله ورود اسناد بهدستآمده از لانه جاسوسی آمریکا و کتابهای مصوبه در مجلس در رأس کار باشد.
پیرامون ارزشیابی کتب درسی عنوان بر اساس شایستگی تألیف بود که باید شناسایی شوند و به طرح سوألات مهم پیرامون کاردانش بپردازند درحالیکه این مبحث جنبه مهارتی و آموزشی دارد بنابراین صرف کتاب باعث از بین رفتن این وجهه خواهد شد که آموزش در اولویت است. گروهی اعتقاد دارند آموزشوپرورش مسیر خود را گم کرده است که برنامههای فنی و حرفهای و کاردانش با برنامههای دفتر نظری یک وجه اشتراک و افتراق دارند، درست است که هردو این موارد، مربوط به دفتر تألیف هستند و باید برنامهریزی درسی و تولید محتوا و بستهبندیهای تربیتی داشته باشند اما تفاوتهایی نیز در این عرصه وجود دارد که بهعنوانمثال دفتر نظری میتواند دربرگیرنده یک شاخه باشد اما فنی و حرفهای و کاردانش دو شاخه جدا هستند و نباید یک الگوی خاصی برای آنها طراحی شود که حتی فنی و حرفهای و با کاردانش باهم متفاوت عمل کنند.
تأکید بر لزوم ارزشیابی کتابهای درسی بر اساس شایستگی تألیف نیازمند سوألات تازه و مهم است تا بدانیم آیا برای کاردانش به فرصتهای آموزشی هم نیاز داریم یا به تألیف کتاب بسنده کنیم؟ مسئله اینجاست که کاردانش جنبه مهارتی و آموزشی دارد که طراحی صرفاً کتاب، باعث از بین رفتن این وجهه میشود، بنابراین باید به این بیندیشیم در این عرصه بسته تربیت و آموزش به چه معناست؟ طبق اظهار مدیرکل دفتر برنامهریزی و تولید بستههای تربیت و یادگیری آموزش فنی و حرفهای و کاردانش، در بخش فنی و حرفهای بالغبر ۵ هزار CD برای مرحله رمزینهای نیاز است که البته مدیرکل دفتر تألیف آموزش عمومی و متوسطه نظری هم قبلاً به بزرگی عرصه کار Or.cooe تأکید کرده بودند و این بخش نیازمند یک تیم نسبتاً بزرگ در قسمتهای مختلف است که باید برای آن فازبندی انجام شود.
دراینباره مدیر قبلی طرح و برنامه نیز معتقد بوده است که در این عرصه نیازمند هستیم تا دفاتر تألیف به کار برونسپاری بپردازند و گروههای موازی تشکیل شود تا بتوانیم کار را با گستردگی موجه انجام دهیم، اما آنچه اعتقاد رئیس وقت سازمان پژوهش بود حفاظت از قابلیتهای کارشناسی در این سازمان است و باید جرأت داشته باشیم که پیش برویم و این به معنای ترسو بودن نیست که لازم است در فضای شفاف پیش رفت. تأکید بر لزوم غنیسازی کتابهای درسی دال بر رها کردن محتواهای موجود نیست که رمزینه پاسخ سریع Or.cooe بخشی از آن است. علاوه بر آن درج معارف انقلاب اسلامی نیز باید مدنظر قرار گیرد و وارد کتابهای درسی شود زیرا غنیسازی دارای ابعاد مختلفی است. مسئله ورود اسناد لانه جاسوسی هم به کتابهای درسی مصوبه مجلس دارد و باید در اولویت قرار گیرد. بررسی این بحث و مطالب حاشیه آن که برداشتی از جشنواره شورای هماهنگی سازمان پژوهش در فرودین ماه امسال بود علاوه بر نقاط روشن و مثبت میتوانست بهگونهای یکی به نعل و یکی به میخ باشد زیرا شوراهای عالی در این سال بیشتر جفا کردهاند تا وفا که نخواستند و یا نتوانستند از چالش تصرف لانه جاسوسی و ۷۰ جلد کتاب بهدستآمده از بریدههای کاغذ فرصتی ناب برای کتابهای درسی نسلهای گذشته و امروز و فردا فراهم نمایند و امروز جا دارد همه کسانی که طی چهل سال گذشته حداقل در این زمینه بیتفاوت بودهاند با یک توبه نصوح واقعی به جمع دلواپسان انقلاب پیوسته و به جبران کوتاهیها بپردازند و برای یکبار هم که شده «سری با او دلی با دیگری» نداشته باشند که سر و دل هردو باید فدای جانان شوند.
نویسنده: حسن روانشید
پیرامون ارزشیابی کتب درسی عنوان بر اساس شایستگی تألیف بود که باید شناسایی شوند و به طرح سوألات مهم پیرامون کاردانش بپردازند درحالیکه این مبحث جنبه مهارتی و آموزشی دارد بنابراین صرف کتاب باعث از بین رفتن این وجهه خواهد شد که آموزش در اولویت است. گروهی اعتقاد دارند آموزشوپرورش مسیر خود را گم کرده است که برنامههای فنی و حرفهای و کاردانش با برنامههای دفتر نظری یک وجه اشتراک و افتراق دارند، درست است که هردو این موارد، مربوط به دفتر تألیف هستند و باید برنامهریزی درسی و تولید محتوا و بستهبندیهای تربیتی داشته باشند اما تفاوتهایی نیز در این عرصه وجود دارد که بهعنوانمثال دفتر نظری میتواند دربرگیرنده یک شاخه باشد اما فنی و حرفهای و کاردانش دو شاخه جدا هستند و نباید یک الگوی خاصی برای آنها طراحی شود که حتی فنی و حرفهای و با کاردانش باهم متفاوت عمل کنند.
تأکید بر لزوم ارزشیابی کتابهای درسی بر اساس شایستگی تألیف نیازمند سوألات تازه و مهم است تا بدانیم آیا برای کاردانش به فرصتهای آموزشی هم نیاز داریم یا به تألیف کتاب بسنده کنیم؟ مسئله اینجاست که کاردانش جنبه مهارتی و آموزشی دارد که طراحی صرفاً کتاب، باعث از بین رفتن این وجهه میشود، بنابراین باید به این بیندیشیم در این عرصه بسته تربیت و آموزش به چه معناست؟ طبق اظهار مدیرکل دفتر برنامهریزی و تولید بستههای تربیت و یادگیری آموزش فنی و حرفهای و کاردانش، در بخش فنی و حرفهای بالغبر ۵ هزار CD برای مرحله رمزینهای نیاز است که البته مدیرکل دفتر تألیف آموزش عمومی و متوسطه نظری هم قبلاً به بزرگی عرصه کار Or.cooe تأکید کرده بودند و این بخش نیازمند یک تیم نسبتاً بزرگ در قسمتهای مختلف است که باید برای آن فازبندی انجام شود.
دراینباره مدیر قبلی طرح و برنامه نیز معتقد بوده است که در این عرصه نیازمند هستیم تا دفاتر تألیف به کار برونسپاری بپردازند و گروههای موازی تشکیل شود تا بتوانیم کار را با گستردگی موجه انجام دهیم، اما آنچه اعتقاد رئیس وقت سازمان پژوهش بود حفاظت از قابلیتهای کارشناسی در این سازمان است و باید جرأت داشته باشیم که پیش برویم و این به معنای ترسو بودن نیست که لازم است در فضای شفاف پیش رفت. تأکید بر لزوم غنیسازی کتابهای درسی دال بر رها کردن محتواهای موجود نیست که رمزینه پاسخ سریع Or.cooe بخشی از آن است. علاوه بر آن درج معارف انقلاب اسلامی نیز باید مدنظر قرار گیرد و وارد کتابهای درسی شود زیرا غنیسازی دارای ابعاد مختلفی است. مسئله ورود اسناد لانه جاسوسی هم به کتابهای درسی مصوبه مجلس دارد و باید در اولویت قرار گیرد. بررسی این بحث و مطالب حاشیه آن که برداشتی از جشنواره شورای هماهنگی سازمان پژوهش در فرودین ماه امسال بود علاوه بر نقاط روشن و مثبت میتوانست بهگونهای یکی به نعل و یکی به میخ باشد زیرا شوراهای عالی در این سال بیشتر جفا کردهاند تا وفا که نخواستند و یا نتوانستند از چالش تصرف لانه جاسوسی و ۷۰ جلد کتاب بهدستآمده از بریدههای کاغذ فرصتی ناب برای کتابهای درسی نسلهای گذشته و امروز و فردا فراهم نمایند و امروز جا دارد همه کسانی که طی چهل سال گذشته حداقل در این زمینه بیتفاوت بودهاند با یک توبه نصوح واقعی به جمع دلواپسان انقلاب پیوسته و به جبران کوتاهیها بپردازند و برای یکبار هم که شده «سری با او دلی با دیگری» نداشته باشند که سر و دل هردو باید فدای جانان شوند.
نویسنده: حسن روانشید