اصولاً گونهای از مدیران را میتوان سمبل بههمریختگی و فقدان برنامه در افقهایی دانست که قادرند شخص یا دستگاهی را که مدیریت میکنند به ورطه نابودی بکشند و یا حداقل از مسیر اصلی دور سازند.
این اشخاص یا مسئولان اگر واکاوی شده و رزومه آنها از بدو تولد تا امروز بررسی شود قطعاً در مسیر آن به بینظمیهای مفرط و بعضیاوقات بنبستهای ناگشودنی خواهیم رسید که این خصلت در آنها نهادینه شده اما مشکل آنها در پذیرش مسئولیتهای کلان نیست چون قبل از اینکه خودشان بخواهند انتخاب شده و منصوبشان مینمایند زیرا هم انتصاب کننده و هم منتخب آگاهاند این سمتها وفا ندارد که فصلی و مقطعی است زیرا به مجرد بروز یک نسیم همهچیز عوض خواهد شد تا سرگردانی همچنان ادامه داشته باشد که شاعر میگوید: «این میز که میبینی گاه از من و گاه از تو / جاوید نمیماند خواه از من و خواه از تو»!
آنچه در کشورهای پیشرفته بیش از همه قابلتوجه و تأمل است نحوه برگزیدن مسئولان میباشد چون بهسختی انجام میشود زیرا یک مدیر پس از انتخاب و انتصاب در سه مقطع از زمان و مکان قابل تعویض است که عبارتست از پایان دوران سیساله، عدم توانایی جسمی و روحی و مرگ و درنهایت استعفا زیرا قبل از انتصاب بهخوبی و از همه جهت گزینش شده است اما اینجا انتصابات نحوه دیگری دارند تا بعضی از آنها رکوردشکنی نموده و همچون داماد یکی از شهرداران بیش از چهلوهشت ساعت دوام نیاورد! البته موارد استثنایی هم وجود دارد زیرا مدیر یکی از مؤسسات بیمهای دولتی این روزها مرز ۳۵ سال و مسئول دیگری در همین استان چند سال پیش پس از سپری کردن چهل سال مسئولیت و مدیر کلی بخشهایی در آموزشوپرورش را که با ساختوساز در ارتباط بود پشت سر گذاشته و به درجه بازنشستگی نائل شده و البته بهنوعی اتکا به جبههای رانتی داشته و امروز هم بالاترین رکورد موجود مدیریتی شاغل را شخصی با یازده سال تکیه به صندلی استراتژیک ترین شرکت حیاتی و پر چالش استان را علیرغم بحرانهای به وجود آمده عهدهدار است! اما در موارد دیگر حداکثر فرجه زمانی برای یک مدیر از چهار سال افزایش نمییابد زیرا اکثر آنها مهرههای در حال چرخشی هستند که قبل از تحویل پست خود صندلی آنها در جایی دیگر رزرو شده و حالا چند ماهی است شاهد رونمایی از اشتغال به کار ۳۵ نماینده مجلس دوره منقضی شده دهم در وزارت نفت هستیم! این مدیران سرگردان ممکن است خسارات چندان قابلتوجهی به دستگاههای مختلف نزنند و یا اگر هم بود بازتاب آن برای نسلهای آینده باشد اما وضعیت نامطمئن زیرساختهای اقتصادی که امروز یکی از بزرگترین چالشهای موجود است را نمیتوان نادیده انگاشت تا مدیرعامل یکی از آنها چرخشی باشد زیرا کوچکترین بیاطلاعی و تعلل حتی ناخواسته میتواند خسارات هنگفتی را به دوش نظام بگذارد اگرچه مدیر جدید هم از بدنه آن بوده که بحث بر سر استمرار است تا آزمونوخطایی صورت نگیرد و دود این تغییرات مقطعی و سلیقهای بالطبع چشم هر دو مجموعه را بسوزاند و فرد انتخابشده مدیریت قبلی را رها کرده و در جایگاه جدید بنشیند که حالا معلوم نیست سرنوشت مجموعه پیشین به کجا ختم خواهد شد؟! باید به یادمان باشد چگونه در دولت یازدهم وضعیت وزارت امور اقتصادی و دارایی با یکی از انتصابهای ناهمگون بهشدت متزلزل شد تا امروز بازهم مدیری تقریباً موفق که توانسته بود مجموعهای صنعتی و کلان کشور را که نقشی ارزنده در پشتوانه اقتصاد داشت و تا حدودی آن را ارتقاء داد برکنار و معاونت شرکت جای او را بگیرد که البته جوان و پرانرژی است و قبلاً در ترکیب هیئتمدیره ذوبآهن، چادرملو و گل گهر هم حضور داشته و ضمناً معاونت امور معادن شرکت فعلی در دو شرکت «ریل پرداز سیر» و «معدنی و صنعتی فولاد سنگ» هم عضو هیئتمدیره بوده است! که معلوم نیست این حضورها بهنوعی تعارض منافع بهحساب میآید یا نه؟! درحالیکه ماده ۲۴۱ قانون تجارت صراحت دارد هیچ فردی نمیتواند اصالتاً یا به نمایندگی شخص حقوقی، همزمان در بیش از یک شرکت که تمام یا بخشی از سرمایه آن متعلق به دولت یا نهادها یا مؤسسات عمومی غیردولتی است به سمت مدیرعامل یا عضو هیئتمدیره حضور داشته باشد و متخلفین باید علاوه بر استرداد وجوه دریافتی به پرداخت جزای نقدی معادل وجوه مذکور هم محکوم شوند. البته پیرامون آنچه در گذشته و امروز فولاد مبارکه بهعنوان یک شرکت مستقل با سرمایه مشترک دولت و صندوق بازنشستگی کشور جریان داشته و خصوصاً تعارض منافعی که پیمانکاران آن دارند در شمارههای آینده پیگیری خواهد شد زیرا نهتنها فولاد مبارکه بلکه ذوبآهن میتوانستند طی دوران پرالتهاب کرونایی بیست ماه گذشته خدمات علمی را بدون هیچ هزینهای در اختیار وزارتخانههای آموزشوپرورش و علوم قرار دهند تا کلاسهایی که تعطیل بود و واحدهای آموزشی بر اساس مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا ناچار به حذف تجمعات درون کلاس بودند فرصت را غنیمت شمرده و ارزشافزوده خود را به بازدیدهای علمی اختصاص دهند و با هزینههای بالاسری این شرکت که اکثراً صرف رپرتاژ آگهیها و خبرهای منقول از اجتماعات درونی و تولید عکس و پوستر میشود را به گروههای بازدیدکننده از هنرستانها، مدارس فنی و دانشگاههای صنعتی کشور اختصاص میدادند تا ضمن تأمین وسیله حملونقل و اقامت و غذا و ملاحظه فیزیکی انگیزه پیدایش شغل و حرفه و ایدههای تازه خلاقیت را در آنها جلا بخشند. درحالیکه فولاد مبارکه مدعی است به دلیل قطعی برق میزان تولید کاهش یافته اما صادرات چهار برابر قبل افزایش یافت تا قیمت شمش در داخل همچنان صعودی باشد اگرچه سالانه بیست هزار میلیارد تومان از یارانههای ناملموس تنها نصیب این صنعت میشود تا حاصل آن به نام ملت ایران و به کام بیگانگان باشد.
نویسنده: حسن روانشید
این اشخاص یا مسئولان اگر واکاوی شده و رزومه آنها از بدو تولد تا امروز بررسی شود قطعاً در مسیر آن به بینظمیهای مفرط و بعضیاوقات بنبستهای ناگشودنی خواهیم رسید که این خصلت در آنها نهادینه شده اما مشکل آنها در پذیرش مسئولیتهای کلان نیست چون قبل از اینکه خودشان بخواهند انتخاب شده و منصوبشان مینمایند زیرا هم انتصاب کننده و هم منتخب آگاهاند این سمتها وفا ندارد که فصلی و مقطعی است زیرا به مجرد بروز یک نسیم همهچیز عوض خواهد شد تا سرگردانی همچنان ادامه داشته باشد که شاعر میگوید: «این میز که میبینی گاه از من و گاه از تو / جاوید نمیماند خواه از من و خواه از تو»!
آنچه در کشورهای پیشرفته بیش از همه قابلتوجه و تأمل است نحوه برگزیدن مسئولان میباشد چون بهسختی انجام میشود زیرا یک مدیر پس از انتخاب و انتصاب در سه مقطع از زمان و مکان قابل تعویض است که عبارتست از پایان دوران سیساله، عدم توانایی جسمی و روحی و مرگ و درنهایت استعفا زیرا قبل از انتصاب بهخوبی و از همه جهت گزینش شده است اما اینجا انتصابات نحوه دیگری دارند تا بعضی از آنها رکوردشکنی نموده و همچون داماد یکی از شهرداران بیش از چهلوهشت ساعت دوام نیاورد! البته موارد استثنایی هم وجود دارد زیرا مدیر یکی از مؤسسات بیمهای دولتی این روزها مرز ۳۵ سال و مسئول دیگری در همین استان چند سال پیش پس از سپری کردن چهل سال مسئولیت و مدیر کلی بخشهایی در آموزشوپرورش را که با ساختوساز در ارتباط بود پشت سر گذاشته و به درجه بازنشستگی نائل شده و البته بهنوعی اتکا به جبههای رانتی داشته و امروز هم بالاترین رکورد موجود مدیریتی شاغل را شخصی با یازده سال تکیه به صندلی استراتژیک ترین شرکت حیاتی و پر چالش استان را علیرغم بحرانهای به وجود آمده عهدهدار است! اما در موارد دیگر حداکثر فرجه زمانی برای یک مدیر از چهار سال افزایش نمییابد زیرا اکثر آنها مهرههای در حال چرخشی هستند که قبل از تحویل پست خود صندلی آنها در جایی دیگر رزرو شده و حالا چند ماهی است شاهد رونمایی از اشتغال به کار ۳۵ نماینده مجلس دوره منقضی شده دهم در وزارت نفت هستیم! این مدیران سرگردان ممکن است خسارات چندان قابلتوجهی به دستگاههای مختلف نزنند و یا اگر هم بود بازتاب آن برای نسلهای آینده باشد اما وضعیت نامطمئن زیرساختهای اقتصادی که امروز یکی از بزرگترین چالشهای موجود است را نمیتوان نادیده انگاشت تا مدیرعامل یکی از آنها چرخشی باشد زیرا کوچکترین بیاطلاعی و تعلل حتی ناخواسته میتواند خسارات هنگفتی را به دوش نظام بگذارد اگرچه مدیر جدید هم از بدنه آن بوده که بحث بر سر استمرار است تا آزمونوخطایی صورت نگیرد و دود این تغییرات مقطعی و سلیقهای بالطبع چشم هر دو مجموعه را بسوزاند و فرد انتخابشده مدیریت قبلی را رها کرده و در جایگاه جدید بنشیند که حالا معلوم نیست سرنوشت مجموعه پیشین به کجا ختم خواهد شد؟! باید به یادمان باشد چگونه در دولت یازدهم وضعیت وزارت امور اقتصادی و دارایی با یکی از انتصابهای ناهمگون بهشدت متزلزل شد تا امروز بازهم مدیری تقریباً موفق که توانسته بود مجموعهای صنعتی و کلان کشور را که نقشی ارزنده در پشتوانه اقتصاد داشت و تا حدودی آن را ارتقاء داد برکنار و معاونت شرکت جای او را بگیرد که البته جوان و پرانرژی است و قبلاً در ترکیب هیئتمدیره ذوبآهن، چادرملو و گل گهر هم حضور داشته و ضمناً معاونت امور معادن شرکت فعلی در دو شرکت «ریل پرداز سیر» و «معدنی و صنعتی فولاد سنگ» هم عضو هیئتمدیره بوده است! که معلوم نیست این حضورها بهنوعی تعارض منافع بهحساب میآید یا نه؟! درحالیکه ماده ۲۴۱ قانون تجارت صراحت دارد هیچ فردی نمیتواند اصالتاً یا به نمایندگی شخص حقوقی، همزمان در بیش از یک شرکت که تمام یا بخشی از سرمایه آن متعلق به دولت یا نهادها یا مؤسسات عمومی غیردولتی است به سمت مدیرعامل یا عضو هیئتمدیره حضور داشته باشد و متخلفین باید علاوه بر استرداد وجوه دریافتی به پرداخت جزای نقدی معادل وجوه مذکور هم محکوم شوند. البته پیرامون آنچه در گذشته و امروز فولاد مبارکه بهعنوان یک شرکت مستقل با سرمایه مشترک دولت و صندوق بازنشستگی کشور جریان داشته و خصوصاً تعارض منافعی که پیمانکاران آن دارند در شمارههای آینده پیگیری خواهد شد زیرا نهتنها فولاد مبارکه بلکه ذوبآهن میتوانستند طی دوران پرالتهاب کرونایی بیست ماه گذشته خدمات علمی را بدون هیچ هزینهای در اختیار وزارتخانههای آموزشوپرورش و علوم قرار دهند تا کلاسهایی که تعطیل بود و واحدهای آموزشی بر اساس مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا ناچار به حذف تجمعات درون کلاس بودند فرصت را غنیمت شمرده و ارزشافزوده خود را به بازدیدهای علمی اختصاص دهند و با هزینههای بالاسری این شرکت که اکثراً صرف رپرتاژ آگهیها و خبرهای منقول از اجتماعات درونی و تولید عکس و پوستر میشود را به گروههای بازدیدکننده از هنرستانها، مدارس فنی و دانشگاههای صنعتی کشور اختصاص میدادند تا ضمن تأمین وسیله حملونقل و اقامت و غذا و ملاحظه فیزیکی انگیزه پیدایش شغل و حرفه و ایدههای تازه خلاقیت را در آنها جلا بخشند. درحالیکه فولاد مبارکه مدعی است به دلیل قطعی برق میزان تولید کاهش یافته اما صادرات چهار برابر قبل افزایش یافت تا قیمت شمش در داخل همچنان صعودی باشد اگرچه سالانه بیست هزار میلیارد تومان از یارانههای ناملموس تنها نصیب این صنعت میشود تا حاصل آن به نام ملت ایران و به کام بیگانگان باشد.
نویسنده: حسن روانشید