جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۲:۴۸
کد مطلب : 121720

کاسه کوزه‌هایی که بر سر یک نفر شکسته می‌شود!

معضلات اجتماعی که حاصل به دست آمدن تمدن زندگی ماشینی است در کنار خود فرصت‌های ناب را...
معضلات اجتماعی که حاصل به دست آمدن تمدن زندگی ماشینی است در کنار خود فرصت‌های ناب را از کسانی می‌گیرد که ذاتاً اهل مطالعه نیستند و این اتفاق باعث می‌شود حتی نتوانند پیامک‌های ۴ سطری را در گوشی‌های خود مطالعه کنند که به‌سرعت آن‌ها را نخوانده حذف می‌کنند درحالی‌که ممکن است در بین آن‌ها مواردی پیدا شود تا بتواند سود و ارزش‌افزوده‌ای برایشان به همراه داشته باشد.
این متن خلاصه مشمول اکثریت بالاتفاق جامعه و بخصوص کسانی می‌شود که مسئولیت‌های دغدغه مند را هم به عهده می‌گیرند، بسیار ساده است تا با خود بیندیشیم فردی به نام رئیس‌جمهور یک کشور با ۸۵ میلیون نفر جمعیت که بیش از چهل سال در فشار تحریم‌های رنگارنگ دوام آورد چقدر توان و انرژی دارد تا بتواند ظرف ۲۴ ساعت همه معضلات و مشکلات موجود را از زبان‌های مختلف که معدودی توأم با غرض و حفظ منافع شخصی است بشنود هرچند فرصتی به‌منظور تصمیم‌گیری پیرامون آن‌ها پیدا نکند.
اگر قضاوت هر شخص عادلانه باشد می‌پذیرد همین‌که یک انسان پذیرفته است هشت سال از بهترین دوران زندگی ارزشمند خود را که تکرار نشدنی است صرف چنین ریسک بزرگی کند دست‌مریزاد دارد. حالا اگر به‌جای بالای گود نشستن و تکرار لنگش کن کردن را کنار بگذاریم و منصفانه به پیامدهای ماجرا بیندیشیم، خواهیم دید کسانی که چنین مسئولیت‌های حادی را می‌پذیرند عاشق و شیفتگانی همچون قناری بازانی هستند که کار موردعلاقه خود را در بستر خدمت به جامعه را پیدا کرده‌اند هرچند عواقبی ناگوار داشته باشد که شاید تماشای فیلم «پرنده‌باز آلکاتراز» بتواند تا حدودی این معادله پیچیده را حل کند! البته همین مدیر می‌تواند مهندسی معکوس هم عمل کند یعنی در انتخاب متولیان هر قسمت نظارت کامل داشته باشد تا گروهی با نقب زدن خود را به میزهای استراتژیک نرسانند و جامعه را همراه با رئیس‌جمهور منتخب آن دور بزنند! آیا انصافاً رئیس‌جمهور دولت‌های یازدهم و دوازدهم فرصت می‌کرد تا حداقل شرح کامل قرارداد برجام را به‌طور دقیق بخواند یا با اعتماد به زیرمجموعه خود در سیاست‌های خارجی که اتفاقاً آن‌ها هم طبق همین شرایط مطالعه را به مدیران پایین‌دستی واگذار کردند و با همین اعتماد به امضاء آن پرداخته و بر سند ۲۰۳۰ که در ۲۶۵ صفحه خلاصه می‌شد اشراف مطالعاتی داشته یا بازهم وزیر مربوطه را موظف به مطالعه و تجزیه‌وتحلیل آن کردند تا درنهایت یک یا چند مدیر یا حتی متصدی پایین‌دستی که احیاناً بعضی از آن‌ها هم دوملیتی بودند موظف به این کار می‌شدند؟! شکستن تمام کاسه و کوزه‌های کشور بر سر یک نفر پس از سپری شدن دوران حضور ۴۰ ساله در دامنه سیاست را نمی‌تواند عملی برجسته فرض کرد زیرا اقتصاد آن به نیابت رئیس‌کل بانک مرکزی واگذار شده بود تا در خاتمه طعم رئیس‌جمهور شدن را نیز با حضور در دورهمی کاندیداها تست کند! این متولی اقتصاد نقدینگی کشور در یک مرحله بدهی بانک‌ها را به بانک مرکزی ۳۰ هزار میلیارد تومان اعلام کرده که واقعیت امر ۱۱۶ هزار میلیارد بوده تا در این میان ۸۶ هزار میلیارد تومان آن مفقود گردد! اگرچه این اقتصاددان نتوانست آراء موردنیاز از جامعه را برای نشستن بر کرسی ریاست جمهوری کسب کند زیرا در دورانی که مسئولیت مستقیم بخش مهمی از دولت را عهده‌دار بود با نوعی شکست در جمع‌وجور کردن پول‌های سرگردان روبرو شد که حالا بازهم از طریق پست گذاشتن‌ها اصرار به حضور و اظهارنظرهای مختلف دارند و اخیراً گفته‌اند: «دغدغه اصلی ایشان توقف فشار به بانک‌ها برای تأمین مالی دولت و اعطای تسهیلات تکلیفی به شرکت‌های دولتی است که با اضافه برداشت‌ها و خرید اوراق دولتی از بانک‌ها در ماه‌های اخیر جمعاً ۱۸۰ درصد پایه پولی خلق کرده است. اضافه برداشت بانک‌ها از بانک مرکزی زمان خروجم به ۳۰ هزار میلیارد کاهش یافت». اگرچه این رئیس بانک مرکزی چند روز اوایل خرداد را هم در رأس کار بود اما در پایان اردیبهشت بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی نزدیک ۱۱۶ هزار میلیارد شده بود که با ۳۰ هزار میلیارد ایشان اختلاف ۸۶ هزار میلیاردی همچنان به‌جا می‌ماند! در میان اینگونه آمارهای خلاف واقع یکی هم مانده ریپو یا همان عملیات بازار باز است که ۹ هزار میلیارد اعلام شده بود درحالی‌که بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی ۱۱۲ هزار میلیارد تومان بوده که وقتی با مانده ۷۵ هزار میلیارد تومانی «ریپو» جمع شود به عدد ۱۸۷ هزار میلیارد تومان می‌رسد تا با آمار ۳۹ هزار میلیارد تومانی پایان اردیبهشت که مقایسه شود به عدد مشکوک ۱۴۸ هزار میلیارد تومان رسیده و ادعا شود بانک‌ها در دولت آقای رئیسی ۱۴۸ هزار میلیارد تومان به بانک مرکزی بدهکار شده‌اند حال‌آنکه در پایان کار همتی بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی ۳۰ هزار میلیارد تومان نبوده بلکه ۱۱۶ هزار میلیارد تومان است! البته در یک معادله صوری ۳۱ هزار میلیارد تومان از این بدهی‌ها کسر می‌شود که حاصل تهاتر با دولت است تا در این میان برای سال‌های ۹۷، ۹۸ و ۹۹ این بدهی‌ها با مطالبات از دولت تهاتر گردد! مقصود از اعلام این پیچیدگی‌ها آن است که نمی‌توان همه تقصیرها را به عهده یک نفر گذاشت زیرا دستگاه‌ها و مسئولان آن با انجام ترک فعل‌های متعدد به‌طور اعم مقصرند زیرا به آن‌ها اعتماد شده تا واقع‌گرا باشند و امور کلان یک کشور را اینگونه سرهم‌بندی نکنند که درنهایت همه کاسه و کوزه‌ها سر یک رئیس‌جمهور شکسته شود!

نویسنده: حسن روانشید - روزنامه نگار پیشکسوت
https://siasatrooz.ir/vdcau6n6w49nu01.k5k4.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی