همواره دولتها و دولتمردان سعی کردهاند تا اسانترین راه را انتخاب کنند،افزایش قیمت همان آسانترین راهی است که دولتها بر میگزینند و در این راه چپ و راست و اصولگرا و اصلاح طلب هم ندارد.
در ماجرای بنزین در دولت تدبیر و امید،هم تدبیر در نوع اعمال افزایش قیمت و سهمیه بندی بنزین دیده شده و هم امیدی که به جامعه تزریق شد بروز کرد! دولت پیشین برای جلوگیری از قاچاق بنزین که یکی از دلایل بود، اقدام به افزایش قیمت بنزین کرد و آنچه نباید میشد،شد!
اگر بخواهیم به دولتهای دیگر هم اشاره کنیم از این دست تصمیمات بسیار است که زیان افزوده برای مردم، کشور و انقلاب داشته است. در هر صورت اشتباه، اشتباه است، تفاوتی هم ندارد خودی باشد یا ناخودی، حق و انصاف حکم می کند که حتی از خودی بیشتر انتقاد شود به خاطر اشتباهی که مرتکب شده.
این روزها دولت سیزدهم که به دولت مردم و دولت انقلابی معروف و مشهور است، تصمیماتی می گیرد که دودش به چشم مردم عادی می رود.
قضیه همان آرد و نان و گندم و ماکارونی و شیرینی و نان فانتزی، نشان می دهد بیتدبیری در تصمیم گیریها وجود دارد که اگر تدبیر بود پیش از اعلام آن، یکسری روشنگری و اقناع افکار عمومی باید انجام می شد و در کنار آن پیش از اعلام و اجرای تصمیم، یارانهای که اکنون از آن نام میبرند به حساب خانوارها واریز میشد.
طبقه مرفه و برخوردار که نام آن را باید طبقه «برنده» اوضاع و احوال اقتصاد بلبشوی کشور نامید، هیچ صدمهای نمی بیند بلکه به آلاف و الوف بیشتری هم میرسند و در این میان قشر متوسط و رو به پایین که قوت غالب آنها همین کربوهیدراتهای موجود است چرا که توان خرید برنج ایرانی کیلویی ۸۰ هزار تومان را ندارند یا گوشت کیلویی ۲۴۰ هزار تومان را نمی تواند بخرند، باز هم سفره اش کوچک و کوچکتر می شود.
همیشه شنیدهایم که گفتهاند اول باید چاه را کَند بعد منار را دزدید اما مسئولین ما بر عکس آن را انجام دادهاند. پیش از آن که زمینه اجرای یک تصمیم را ایجاد کنند، تصمیم را اعلام و اجرا میکنند، بعدش یادشان می آید که باید به افکار عمومی توضیح دهند که آن هم با فشار رسانهای و مطالبه افکار عمومی اتفاق می افتد. علی ایحال ماجرای آزاد کردن قیمت آرد برای واحدهای صنعتی باید هر چه زودتر جمع شود تا تبعات بعدی نداشته باشد. در همین چند روز گذشته برخی تولید کنندگان در قالب تولیدات ماکارونی یا نانهای صنعتی از فضای ایجاد شده سوء استفاده کردند و جیب خود را پر پول!
جراحی اقتصادی هم میکنید، مردم عادی را جراحی نکنید، بروید سراغ آن اقشاری که مالیات نمی دهند و در برج عاج نشسته اند. بانکها بیشترین فساد اقتصادی را دارند و در عرصه مالیات نیز چنین است.
ضمناً راه حل جلوگیری از قاچاق گران کردن آن کالا نیست، این ساده ترین راه برای مقابله با قاچاق است.کمی سفت و سخت تر بگیرید قاچاقچیان و دلال ها حساب کار دستشان میآید.دولتمردان گفتهاند که ۳ میلیون تن آرد از ایران قاچاق میشود. ایران به ۱۱ و نیم میلیون تن گندم نیاز دارد تا بتوان نان مردم و دیگر محصولات که با آرد تولید میشود تأمین کند. با کمتر از ۳ میلیون تن هم در چرخه تولید و عرضه محصولات پایه آرد برای کشور اختلال و کمبود ایجاد میشود. اگر سه میلیون تن آرد سالانه قاچاق بشود به پایان سال نرسیده آرد کشور پایان یافته است ضمن آن که قاچاق این مقدار آرد کار سادهای نیست که مسئولین ذیربط نتوانند جلوی آن را بگیرند.
چگونه است که چند کولبر در مناطق مرزی زیر ذره بین هستند و هر از گاهی یک نفر از آنها کشته میشود،اما عوامل قاچاق ۳ میلیون تن آرد شناسایی، دستگیر یا در مرزها از سوی مرزبانان با واکنش روبرو نمیشوند؟!
کشورهای همسایه آنگونه که ما جستجو کردیم، اکثرشان تولید کننده گندم هستند حتی بیشتر از ما، نرخ گندم هم در دنیا تابع بازار جهانی است که تعیین میشود. زمانی که دولتها نرخ خرید گندم از داخل را با نرخ خرید گندم از خارج یکی نمیکنند، برای کشاورز هم صرف نمیکند گندم بکارد. محصول خود را به دامدار میفروشد تا خوراک دام و طیور شود. اینگونه از یک کالای استراتژیک حمایت میکنند؟
امنیت غذایی هر کشوری در زمان بحران گندم است، اگر کشوری نتواند آن را تأمین کند، با مشکلات زیادی روبرو خواهد شد.
با این گرانیهایی که با واسطه اجرای تصمیم دولت ایجاد میشود چه بسا باید در انتظار کاهش فروش و خرید مردم از محصولاتی چون ماکارونی و شیرینی و بیسکوییت باشیم که باعث تعطیلی کارخانههای تولید این محصولات میشود که عملا طرح دولت مبنی بر احیای دوباره کارخانههای تعطیل را با ناکامی همراه خواهد ساخت.
نویسنده: محمد صفری
در ماجرای بنزین در دولت تدبیر و امید،هم تدبیر در نوع اعمال افزایش قیمت و سهمیه بندی بنزین دیده شده و هم امیدی که به جامعه تزریق شد بروز کرد! دولت پیشین برای جلوگیری از قاچاق بنزین که یکی از دلایل بود، اقدام به افزایش قیمت بنزین کرد و آنچه نباید میشد،شد!
اگر بخواهیم به دولتهای دیگر هم اشاره کنیم از این دست تصمیمات بسیار است که زیان افزوده برای مردم، کشور و انقلاب داشته است. در هر صورت اشتباه، اشتباه است، تفاوتی هم ندارد خودی باشد یا ناخودی، حق و انصاف حکم می کند که حتی از خودی بیشتر انتقاد شود به خاطر اشتباهی که مرتکب شده.
این روزها دولت سیزدهم که به دولت مردم و دولت انقلابی معروف و مشهور است، تصمیماتی می گیرد که دودش به چشم مردم عادی می رود.
قضیه همان آرد و نان و گندم و ماکارونی و شیرینی و نان فانتزی، نشان می دهد بیتدبیری در تصمیم گیریها وجود دارد که اگر تدبیر بود پیش از اعلام آن، یکسری روشنگری و اقناع افکار عمومی باید انجام می شد و در کنار آن پیش از اعلام و اجرای تصمیم، یارانهای که اکنون از آن نام میبرند به حساب خانوارها واریز میشد.
طبقه مرفه و برخوردار که نام آن را باید طبقه «برنده» اوضاع و احوال اقتصاد بلبشوی کشور نامید، هیچ صدمهای نمی بیند بلکه به آلاف و الوف بیشتری هم میرسند و در این میان قشر متوسط و رو به پایین که قوت غالب آنها همین کربوهیدراتهای موجود است چرا که توان خرید برنج ایرانی کیلویی ۸۰ هزار تومان را ندارند یا گوشت کیلویی ۲۴۰ هزار تومان را نمی تواند بخرند، باز هم سفره اش کوچک و کوچکتر می شود.
همیشه شنیدهایم که گفتهاند اول باید چاه را کَند بعد منار را دزدید اما مسئولین ما بر عکس آن را انجام دادهاند. پیش از آن که زمینه اجرای یک تصمیم را ایجاد کنند، تصمیم را اعلام و اجرا میکنند، بعدش یادشان می آید که باید به افکار عمومی توضیح دهند که آن هم با فشار رسانهای و مطالبه افکار عمومی اتفاق می افتد. علی ایحال ماجرای آزاد کردن قیمت آرد برای واحدهای صنعتی باید هر چه زودتر جمع شود تا تبعات بعدی نداشته باشد. در همین چند روز گذشته برخی تولید کنندگان در قالب تولیدات ماکارونی یا نانهای صنعتی از فضای ایجاد شده سوء استفاده کردند و جیب خود را پر پول!
جراحی اقتصادی هم میکنید، مردم عادی را جراحی نکنید، بروید سراغ آن اقشاری که مالیات نمی دهند و در برج عاج نشسته اند. بانکها بیشترین فساد اقتصادی را دارند و در عرصه مالیات نیز چنین است.
ضمناً راه حل جلوگیری از قاچاق گران کردن آن کالا نیست، این ساده ترین راه برای مقابله با قاچاق است.کمی سفت و سخت تر بگیرید قاچاقچیان و دلال ها حساب کار دستشان میآید.دولتمردان گفتهاند که ۳ میلیون تن آرد از ایران قاچاق میشود. ایران به ۱۱ و نیم میلیون تن گندم نیاز دارد تا بتوان نان مردم و دیگر محصولات که با آرد تولید میشود تأمین کند. با کمتر از ۳ میلیون تن هم در چرخه تولید و عرضه محصولات پایه آرد برای کشور اختلال و کمبود ایجاد میشود. اگر سه میلیون تن آرد سالانه قاچاق بشود به پایان سال نرسیده آرد کشور پایان یافته است ضمن آن که قاچاق این مقدار آرد کار سادهای نیست که مسئولین ذیربط نتوانند جلوی آن را بگیرند.
چگونه است که چند کولبر در مناطق مرزی زیر ذره بین هستند و هر از گاهی یک نفر از آنها کشته میشود،اما عوامل قاچاق ۳ میلیون تن آرد شناسایی، دستگیر یا در مرزها از سوی مرزبانان با واکنش روبرو نمیشوند؟!
کشورهای همسایه آنگونه که ما جستجو کردیم، اکثرشان تولید کننده گندم هستند حتی بیشتر از ما، نرخ گندم هم در دنیا تابع بازار جهانی است که تعیین میشود. زمانی که دولتها نرخ خرید گندم از داخل را با نرخ خرید گندم از خارج یکی نمیکنند، برای کشاورز هم صرف نمیکند گندم بکارد. محصول خود را به دامدار میفروشد تا خوراک دام و طیور شود. اینگونه از یک کالای استراتژیک حمایت میکنند؟
امنیت غذایی هر کشوری در زمان بحران گندم است، اگر کشوری نتواند آن را تأمین کند، با مشکلات زیادی روبرو خواهد شد.
با این گرانیهایی که با واسطه اجرای تصمیم دولت ایجاد میشود چه بسا باید در انتظار کاهش فروش و خرید مردم از محصولاتی چون ماکارونی و شیرینی و بیسکوییت باشیم که باعث تعطیلی کارخانههای تولید این محصولات میشود که عملا طرح دولت مبنی بر احیای دوباره کارخانههای تعطیل را با ناکامی همراه خواهد ساخت.
نویسنده: محمد صفری