دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۷:۴۶
کد مطلب : 87584

اكران سبك زندگي سالم با «پنج ستاره‌»

اكران سبك زندگي سالم با «پنج ستاره‌»

 وقتي از انتقال مفاهيمي اخلاقي و ساختن جامعه‌اي متعالي صحبت به ميان مي‌آيد، سينماست كه مي‌تواند كاركرد ويژه خود را نشان دهد.
وقتي مشكلات پيش روي سبك زندگي ايراني - اسلامي توسط رهبر معظم انقلاب مطرح شد، برخي مديران فرهنگي گويي از خوابي ناخواسته پريدند و با مفاهيمي نوين خود را مواجه ديدند. تغيير و نزول در سبك زندگي ايراني - اسلامي آن چيزي بود كه اخلاق اجتماعي را در كشور مورد هجمه قرار داده بود و مديران استراتژيك را دلواپس آينده كشور نموده بود. با مفاهيمي كه رهبر انقلاب مطرح نمودند اشتياقي ايجاد شد براي پرداختن به سبك زندگي سالمي كه گويي از كف جامعه همدل ايراني رفته بود.
سينما نيز همراه با ديگر بخش‌هاي اثرگذار در فرهنگ جامعه مي‌بايد نقش خود را ايفا نمايد و در اين مسير مي‌توان فيلم‌هاي سينمايي را از منظر تبيين مفاهيم سبك زندگي بررسي نمود.
در فيلم‌هايي كه اخيرا در سينماهاي ايراني در حال اكران است مي‌توان «هتل پنج ستاره» را در قالب فيلمي كه تا حدي توانسته است به سبك زندگي سالم و چارچوب‌دار قابل قبولي بپردازد، بررسي نمود.
فيلم «پنج ستاره» نخستين فیلم مهشید افشارزاده در مقام کارگردانی است. فيلمي كه نویسندگی آن را علی اکبر قاضی نظام عهده دار بوده و با سرگروهی سینما آفریقا از ۱۶ اردیبهشت ۹۳ به اکران درآمد و فروش خوب آن حكايت از فيلمي جذاب در گيشه سينماي ايران دارد.
فیلم داستان دختری است (مريم با بازي دیبا زاهدی) که برای رفتن به دانشگاه با مشکلاتی مواجه است و براي تامين مالي هزينه‌هاي دانشگاه و تحصيل مجبور مي‌شود شاغل شود كه در اين مسير ماجراها و مشكلاتي برای او رقم می‌خورد. داستان مضموني تكراري دارد. اينكه دختري جوان براي تامين و رفع مشكلاتش مجبور به اشتغال شود و در اين مسير با مشكلاتي تازه‌تر مواجه شود، داستاني است كه تا به حال به دفعات در سينما به آن پرداخته شده است. اما نحوه بيان و زاويه ديد در سينماست كه بسياري از موضوعات تكراري را بي‌بديل مي‌سازد و از خود ياد خوشي در تاريخ سينما به يادگار مي‌گذارند.

شروع الكن روايت
قاعده اساسي در فيلم‌هاي موثر دنيا بر اين است كه روند روايت فيلم به گونه‌اي باشد كه بيننده در خلال ۱۰دقيقه نخست فيلم مصمم به ادامه تماشاي آن شود؛ اتفاقي كه در بسياري از فيلم‌هاي موثر و به يادماندني در سينماي جهان همواره قابل اثبات است و اين همان قاعده‌اي است كه اغلب در فيلم‌هاي ايراني به بلوغ نمي‌رسد و آغاز بسياري از فيلم‌هاي ايراني دچار لكنت زبان در روايت و تصوير است و اگر موتور فيلم‌هاي ايراني روشن شود، اغلب با تاخير روشن مي‌شود. «پنج ستاره» هم چه در روايت و چه در كارگرداني و بازي‌ها گرفتار همين معضل است. پي‌گيري مريم و خانواده وي براي اطلاع از قبولي وي در دانشگاه و اخذ نتيجه قبولي مريم در دانشگاه آزاد و حضور وي در دانشگاه براي ثبت نام و مشاهده دختران و پسران دانشجو در صف ثبت نام بيننده را با داستاني كشدار و كسل كننده مواجه مي‌كند. اوج روايت ناقص و طولاني همين مقطع داستان است. اگر چه ديالوگ‌هايي در اين مرحله بيان مي‌شود كه سبك و سياق اين فيلم را مشهود مي‌كند اما ضعف در روايت و بازي‌ها در اين مرحله مشهود است، اما با حضور مريم در هتل و طي روند اشتغال او در هتل فيلم ضرب‌آهنگ خوبي در روايت كسب مي‌كند.

تربيت صحيح خانوادگي
پدر مريم پيك موتورسوار تحويل غذا در فست فود است. مريم نيز مجبور مي‌شود به عنوان خانه‌دار در هتل مشغول شود و از همين مرحله است كه متوجه مي‌شود مادر او سال‌هاست كه به اين شغل در هتل مشغول است و خانواده آنها به لحاظ بضاعت مالي جزو اقشار آسيب‌پذير هستند. اما اين استضعاف مالي نتوانسته است آنها را در فقر فكري گرفتار نمايد.
مريم اگر چه در دانشگاه با دانشجوياني متمول مواجه مي‌شود اما مقهور اين ماجرا نمي‌شود و همين امر حكايت از سلامت تربيت خانوادگي او دارد. پدر نيز اگر چه هزينه‌هاي دانشگاه براي او كمرشكن جلوه مي‌كند اما با تدبير و درايت و شوقي سرشار با اين موضوع مواجه مي‌شود و حتي ابراز رضايت و آمادگي مي‌كند كه خانه‌اي را كه اخيرا با سختي خريده‌اند به فروش بگذارند و تحصيل دخترشان و تضمين آينده وي را عهده‌دار شوند. پدر اگرچه تمكن مالي ندارد، اما با تمام دشواري‌ها به كد يمين و عرق جبين بر ايجاد زندگي آبرومندانه و شاد براي خانواده سعي دارد. او بي‌آنكه زانوي غم به بغل گيرد در برابر مشكلات مالي به مصاف با اين مشكلات مي‌رود و در شرايطي كه امكان پرداخت قبض تلفن خانه براي او مقدور نيست، به افتخار قبولي دختر در دانشگاه براي او تلفن همراه مي‌خرد. مريم نيز كه در هتل متوجه مي‌شود مادر او براي كمك مالي به خانواده حتي توالت‌هاي هتل را نيز مي‌شويد نه تنها از اين موضوع تحقير نمي‌شود، بلكه مادر را تكريم مي‌كند.

همزيستي شرافت‌مدارانه
فيلم «پنج ستاره» فضايي زنانه دارد. اساس روايت داستان تقابل مشكلات زناني در هتل پنج‌ستاره‌اي است كه محل كار اين گروه زنان است. بيشتر و پيشتر در فيلم‌هايي كه فضايي زنانه داشته‌اند فضايي فمينيستي حاكم است كه زن در برابر ظلم تاريخي به خويش قرار دارد و همواره با مرداني بد و بي‌صفت مواجه است و در تكاپوي تفوق بر مرد است. اما اين فيلم با فرار از روايت فمينيستي و مردستيزي حاكم بر سينماي ايران روايتي سالم و خوشايند را ايجاد نمايد و مرداني را اگر چه كم تعداد اما با خرد و مهربان روايت كند كه نه تنها به زن نگاهي ابزاري و جنس ضعيف ندارند بلكه با نگاهي انساني تلاش دارند تا گره‌هاي بسيار در زندگي زنان همكار خويش را باز نمايند و از اين منظر حامي و مشوق اين زناني باشند كه هر يك به فراخور مشكلات فراواني كه داشته‌اند به اشتغال در اين هتل مشغولند.
اگرچه روايت اين فيلم پنج زني است كه در هتلي پنج ستاره با مشكلات خاص خويش مشغول به كارند، اما هتل پنج ستاره را مي‌توان سرزمين مرداني دانست كه چونان ستاره‌هايي در زندگي اين زنان درخشيده‌اند و در ظلمت عصر آهن و سردي، و نگاه جنسي و مادي مردان به زنان، گرمابخش و بارقه‌اي در تاريكي ظلمت زندگي اين زنان باشند.
امید روحانی در مقام مديريت و رضا وحیدی با بازي شهاب حسيني در نقش مسئول دفتر وي، اميدهايي هستند در زندگي زنانه خانه‌داران اين هتل پنج ستاره، كه با درك شرايط خاص زندگي هر يك از اين زنان توانسته‌اند اميد را در دل‌هاي سرد اين بانوان بدرخشانند.
در اين ميان اما او كه از سبك زندگي سالم و صحيح دوري جسته است، معاون هتل خانم محتشمی (با بازي سحر قريشي) است که با رضا وحیدی قرارومداری برای ازدواج دارند اما رفتارهاي ناصحيح او موجب جدايي وي از جواني مي‌شود كه به واقع قهرمان زنان هتل پنج ستاره است.
سبك زندگي صحيح را مي‌توان در پلان‌هاي متعددي از اين فيلم ديد. تصویري از یک خانواده شرافتمند از طبقه کارگری، فرزندانی سالم و تحصیل‌کرده، شرمنده نبودن مریم از شغل پدر و مادر، نمایش رابطه خوب مریم با پدر و مادرش، و تصاويري از مهرباني ميان مریم و پدرش، ارادت و محبت مريم در برابر سختي شغل مادر، تأکید بر مردانگی و غیرت و حفظ آبروی افراد بی‌پناه توسط رضا وحیدی همه و همه حاكي از فيلمي است كه مي‌توان گفت در ميان فيلمهايي كه اين روزها در سينماي ايران اكران مي‌شود، مي‌توان با حضور خانواده براي ديدنش به سينما رفت و از ديدنش لذت برد و با خرسندي از سينما خارج شد.

مولف : ايرج فتح الهي
https://siasatrooz.ir/vdcbasbw.rhbzwpiuur.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی