اوکراین طی ماههای اخیر یکی از اصلیترین منازعات در حوزه غربی بوده است که صف بندیهای جدیدی را در نظام بینالملل نیز به همراه داشت. در یک سوی معادله آمریکا برآن بوده تا توانش برای اجماع سازی با متحدانش در برابر آنچه تهدیدات امنیتی مینامند را نشان دهد و از سوی دیگر روسیه نیز تحولات مذکور را راهی برای نمایش اقتدار پیرامونی خویش دانسته است.
نتیجه این رویکردها تقابل طرفین بر سر اوکراین بوده است در این میان کییف به ریاست جمهوری زلنسکی تحت تصور حمایت ناتو و آمریکا رویکردی تقابلی با روسیه را در پیش گرفته که نتیجه آن نیز حملات روزهای اخیر کی یف به مناطقی همچون دونباس بوده است. معادلهای با رویکرد روسیه به اعلام پذیرش خودمختاری مناطق دونتسک و لوهانسک با دگرگونی همراه شد بگونهای که برخی از آغاز جنگ میان غرب و روسیه سخن گفتهاند.
روند تحولات در حالی بوی باروت میدهد که نگاهی ریشهای به روند تحولات از جمله ناتوانی آمریکا و انگلیس برای اقدام یک جانبه علیه روسیه، همراه نبودن اعضای ناتو برای ورود به جنگی جدید پس از خروج ناکام از افغانستان و بویژه نیازهای اقتصادی اروپا عملا مانع از آن میشود که غرب بخواهد اقدامی نظامی علیه روسیه صورت دهد بویژه اینکه اروپا حدود ۴۰ درصد نیاز گاز خود را از روسیه بدون هیچ جایگزینی تامین میکند.
بر این اساس میتوان گفت که اروپا نه در مسیر تقابل نظامی که در چارچوب مذاکره و فشار اقتصادی گام بر میدارد چنانکه سران اروپا همچون بورل مسئول سیاست خارجی اروپا و حتی جانسون نخست وزیر انگلیس که دائما بر طبل جنگ میکویند بر اصل تحریم روسیه تاکید کردهاند. تحریمی که البته مسکو بارها در باب بی اهمیت بودن آن تاکید کرده است بویژه اینکه انرژی اروپا زیر ساتور روسیه است و هر لحظه بخواهد میتواند از آن علیه اروپا بهره گیرد.
نویسنده: علی تتماج
نتیجه این رویکردها تقابل طرفین بر سر اوکراین بوده است در این میان کییف به ریاست جمهوری زلنسکی تحت تصور حمایت ناتو و آمریکا رویکردی تقابلی با روسیه را در پیش گرفته که نتیجه آن نیز حملات روزهای اخیر کی یف به مناطقی همچون دونباس بوده است. معادلهای با رویکرد روسیه به اعلام پذیرش خودمختاری مناطق دونتسک و لوهانسک با دگرگونی همراه شد بگونهای که برخی از آغاز جنگ میان غرب و روسیه سخن گفتهاند.
روند تحولات در حالی بوی باروت میدهد که نگاهی ریشهای به روند تحولات از جمله ناتوانی آمریکا و انگلیس برای اقدام یک جانبه علیه روسیه، همراه نبودن اعضای ناتو برای ورود به جنگی جدید پس از خروج ناکام از افغانستان و بویژه نیازهای اقتصادی اروپا عملا مانع از آن میشود که غرب بخواهد اقدامی نظامی علیه روسیه صورت دهد بویژه اینکه اروپا حدود ۴۰ درصد نیاز گاز خود را از روسیه بدون هیچ جایگزینی تامین میکند.
بر این اساس میتوان گفت که اروپا نه در مسیر تقابل نظامی که در چارچوب مذاکره و فشار اقتصادی گام بر میدارد چنانکه سران اروپا همچون بورل مسئول سیاست خارجی اروپا و حتی جانسون نخست وزیر انگلیس که دائما بر طبل جنگ میکویند بر اصل تحریم روسیه تاکید کردهاند. تحریمی که البته مسکو بارها در باب بی اهمیت بودن آن تاکید کرده است بویژه اینکه انرژی اروپا زیر ساتور روسیه است و هر لحظه بخواهد میتواند از آن علیه اروپا بهره گیرد.
نویسنده: علی تتماج