این یک بدعت قدیمی است که متأسفانه هنوز هم در اکثر موارد حضوری پررنگ دارد تا باعث کندی اقدامات اساسی شود. اصولاً تخصص نوعی تجربه است که در هیچ مقطع از زمان کهنه نخواهد شد زیرا بعضیاوقات پیشرفت علم نمیتواند گونهای از نیازهای ضروری را زیر بالوپر خود بگیرد که نیازمند را ناچار به استفاده از میراث گذشتگان خواهد کرد.
این موضوع ثابت مینماید ضربالمثل «هرچه خوار آید روزی به کار آید» همیشه و در همه موارد کارساز است. مهرماه سال گذشته بود که تعدادی از پزشکان مطرح و صاحبنام کشور در نامهای سرگشاده به وزیر بهداشت از خزیدن طب سنتی به دامنه معالجات گلهمند بودند تا بهنوعی ابراز نمایند از ورود دوباره گیاهان و داروهای سنتی به دامنه علوم پزشکی دلآزرده شدهاند! همیشه علم بر اساس ادعا تصمیم نمیگیرد بلکه به اثبات آن میاندیشد تا اگر نتیجه داد بهراحتی وارد این دامنه گسترده گردد. اما آنچه در این نامه سرگشاده عنوان شده است صراحت چندانی بر اثبات این ادعا در علم نیست که بیشتر بهنوعی گلهمندی شباهت دارد درحالیکه دهها قرن پیش حکیمان درصدد ایجاد تحول در علم پزشکی و درمان بیماران با طب سنتی بودند و ابوعلی سیناهایی که با استفاده از آن بیماران حاد را از مرگ حتمی نجات میدادند و آنچه هماکنون از ویرانههای شهر سوخته در سیستان بهدستآمده حاصل اعمال جراحیهای متعدد بهصورت سنتی در مغز انسانهای آن دوران بوده است که به استناد تمامی این برهانهای محرز هرگز نمیتوان طب سنتی را نادیده گرفته و منحصراً بر علوم پزشکی نوین متکی بود همانگونه که زایمان طبیعی را نباید به عملهای زیانآور سزارین سپرد. جامعه جهانی علیرغم وجود شبکه گسترده سازمان بهداشت ملل متحد اما بازهم با چالشها و کمبودهایی روبروست که طب جدید نتوانسته جوابگوی آنها باشد و باید در این زمینه از طب سنتی بهره جست زیرا میبینیم این عمل عکسالعملهایی را هم به همراه دارد و طبیبان سنتگرا بعضی از بیماران خود را بهسوی علوم جدید پزشکی و دانشآموختگان آن روان میسازند.
تقاضای ضمنی برخی از پزشکان صاحبنام کشور که بهصورت تلویحی در این نامه آمده است از آن حکایت میکنند که خواستههایی بعضاً عجیب ازجمله برچیدن بساط تدریس و یا بهکارگیری طب سنتی را دارند و حال اینکه تقاضاکنندگان اکثراً از رؤسای انجمنهای علمی و تخصصهای مختلف پزشکی و حوزه درمان هستند! در ادامه متن این نامه بهظاهر عجیب آمده «میدانیم که بر اساس زمینههای طب سنتی در ایران، بسیاری از رهاوردهای آن هنوز با ملاکهای بهروز و پذیرفتهشده سنجش علمی آزموده نشده است و کمتر اثری از آن در راهنماها و استانداردهای بالینی علمی دیده میشود».
البته نکات مثبتی هم در این نامه سرگشاده نمودار است ازجمله «اگر مصادیق این طب بتوانند تأییدیههای علمی روز جهان را دریافت کنند، از آنها استقبال خواهند کرد»! که نوعی به نعل و به میخ کوبیدن عالمانه بهحساب میآید! اظهارنظری که تلویحاً تأکید میکند «آنچه را امروز طب سنتی میخوانیم، علم نیست بلکه برداشتی است که در نامه با صراحت بیشتر مورداشاره قرارگرفته»! میزان دلآزردگی گروهی از جامعه پزشکان علوم امروزی زمانی مشخصتر میشود که در اواخر این اخطاریه به درخواست حذف واحدهای درسی طب سنتی از برنامههای آموزشی رشته پزشکی و همچنین حذف رشته تخصصی طب سنتی به شکل کنونی و حذف دفتر طب ایرانی از چارت سازمانی وزارت بهداشت و درخواست از صداوسیما و سایر رسانههای اثرگذار برای ممانعت از حضور افرادی که با عنوان پزشک و یا کارشناس، اطلاعات غیرعلمی را در اختیار مردم قرار میدهند، میپردازند و خواهان برخورد با آنها هستند حالآنکه اینهمه دانشمندان مدعی هنوز نتوانستهاند پس از گذشت یکسال دارویی برای درمان مبتلایان به ویروس کرونا به دست آورند درحالیکه اگر این گروه از طریق مدعیان طب پیشرفته تحتفشار نباشند، شاید بتوانند راهکارهایی هرچند موقت برای پیشگیری یا درمان ارائه دهند نه اینکه بهطور کامل تخطئه گردند.
ادامه دارد...
نویسنده: حسن روانشید