عشق های چند ضلعی، خیانت، خشونت و ... پای ثابت آثار شبکه نمایش خانگی است. این موضوعات در حالی آگاهانه در خدمت تجاری سازی هنر و سینما در آمده است که در فرهنگ ایرانی اسلامی جایگاهی ندارد. این روزها خبرهای مختلفی درباره کشمکش بین پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی و صداو سیما شکل گرفته است. در این بین دعوای اصلی بر سر این موضوع است که نظارت بر شبکه نمایش خانگی را وزارت فرهنگ و ارشاد یا صدا و سیما بر عهده داشته باشد. چند روز پیش خبری منتشر شد که در پی انتشار بدون مجوز بعضی سریالهای فیلیمو و نماوا مانند «یاغی»، «نوبت لیلی» و «جادوگر» در این دو پلتفرم که بعضی بدون بازبینی به انتشار رسیدند، سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی با این دو پلتفرم برخورد میکند. همین خبر برای نشان داده شدت انحصار و سلطنت پلتفرمهای نمایش خانگیای چون فیلمو و نماوا کفایت میکند. پیش از این خبرگزاری فارس گزارشی منتشر کرده بود با عنوان«صبحانه با خبرنگاران، عصرانه با منتقدان: سلطه نماوا و فیلیمو بر نمایش خانگی» به این موضوع پرداخته بود که:«چه شد که پلتفرمهایی که با ایده شکستن انحصارگرایی مجوز گرفتند و گسترش پیدا کردند، خود به انحصارگرانی تمامعیار تبدیل شدهاند؟! چه قانونمندی و برنامهریزیهایی در این موضوع تحقق یافته است تا جلوی این حفرهها گرفته شود؟!» حالا این انحصارگرایی به واسطه اینکه معطوف به تجاریسازی سینما صورتبندی شده است، با ولنگاری و ابتذال پیوند خورده و روح سرمایه داری در ابعاد مختلفش چون شبحی بر تک تک سریالها و برنامههایش سایه افکنده است. از جوکر که با ادعای رئالیتی شو بودن نمایشی سراسر ابتذال را پیش میکشد گرفته تا سریالهایی چون نیسان آبی و زخم کاری همه در یک مسیر قدم برمیدارند؛ تجاری سازی هنر. آن چیزی که امروزه شاهدش هستیم اما در میان این کشمکش چیزی نیست جز غباری از ولنگاری که سراسر فضای نمایش خانگی را فرا گرفته است. استفاده ابزاری از زنان و جاذبههای جنسیتی، دیالوگها و شوخیهای جنسی، روابط خارج از عرف و ایجاد موقعیتهای اروتیک متعدد و... بخش کوچکی از نمایش ابتذالی است که توسط سریالهای نمایش خانگی به تصویر کشیده میشود. در فرهنگ غربی، زن به مثابه ابزار جنسی و کالای تبلیغاتی تلقی میشود که در صنعت مدلینگ و فشن متبلور شدهاست. این ایام نمونههایی از آن را در قالب سریالهای نمایش خانگی شاهد هستیم. این مسئله در سریال متعددی منتشر شده، در این بین فیلمو و نماوا نمایان بیشترین آثار مبتذل را نمایش دادهاند. در سریال «زخم کاری» که سال گذشته به صورت اختصاصی از بستر فیلیمو منتشر شد، به وضوح شاهد بازنمایی نگاه کالایی به زن برای رسیدن به اهداف شخصیتهای اصلی بودیم. در بخشی از این سریال، سمیرا (رعنا آزادیور) متاهل، با حاج عمو (سیاوش طهمورث) رابطه داشت. طی همین ارتباط که همسرش نیز مطلع بود، نقشه کشتن حاج عمو را برای رسیدن به اهدافش عملی میکند. در جای دیگر از این سریال، منصوره (هانیه توسلی) برای بازپس گرفتن دارایی پدرش از شیوه اغواگری زنانه استفاده میکند تا مالک (جوادعزتی) را راضی به برگرداندن شرایط به حالت اولیه بکند. سکانسهایی که در کیش میگذشت و آشکارا رابطه نامشروع مالک و منصوره را نمایش میداد اوج این پرده دری بود. امثال این روابط آزاد و خارج از عرف و شریعت در اغلب سریالهای این شبکه به راحتی بازنمایی میشود که میتواند باعث ایجاد معضلهای اجتماعی و شکستن قبح این رفتارها در جامعه شود. تکرار فراوان این مسائل در سریالهای مختلف و در بین نقشهای با گروه سنی متفاوت، بیانگر «برجستهسازی» این موضوعات است. این سریالها با تکرار این عوامل به صورت خوداگاه یا ناخودآگاه در صدد گسترش و ترویج بیشتر این عناصر، استیضاح باورهای پیشین و نهادینه شدن این مسائل در جامعه هستند. به نوعی میتوان گفت امنیت حریم خانواده هر روز قربانی سود بالای ویاودیها شده است. ساترا برای اینکه بتواند نظارتی درست و در عین حال منطقی داشته باشد، باید از نگاه صرفاً ظاهری به این آثار اجتناب کند و بیشتر به محتوای پیامهایی که در این آثار به مخاطب منتقل میشود تمرکز داشته باشد تا از ایجاد پیامدهای منفی اجتماعی این سریالها و برنامهها در بطن جامعه پیشگیری شود.