اصرار و استمرار در عقیدهای که پایبند اعتقاد و مبتنی بر حقایق و اطلاعات محرز بوده و مستندات آن نشاندهنده حقانیت آنست، میتواند به سرانجام و سامانی برسد که توأم با حفظ منافع آحاد جامعه و ایدئولوژی نظام است. مبحث مالیات در جهان یک اتفاق ساده نیست و برگرفته از بخشی از فروع دین اسلام است تا خمس و ذکات را عمومیت بخشد که در محتوای آن فقیران و کسانی که دارنده حداقل درآمدی هستند با بهرهگیری غیرمستقیم کفاف معیشت آنها را بدهد ضمن اینکه از پرداخت معاف باشند. بنابراین میتوان اذعان نمود، شاید مالیاتی هم که در اقصا نقاط دنیا و بخصوص کشورهای پیشرفته وصول میشود برداشتی زیرکانه از مفاد دین مبین اسلام باشد و اگر اینچنین بود بالطبع تکامل آن بر اجرای کامل ازجمله معافیتها بر اساس عدم توانایی پرداخت معتبر است.
وصول این حقوق بیتالمال از جامعه حداقل در کشور ما تا به امروز نظم و نسخی نداشته تا مؤدی بتواند خود را با آن وفق دهد، بنابراین معدودی سعی کردهاند سازمان متولی آن را به نحوی از انحاء دور بزنند که یکی از بهترین راهکارها بهره بردن از افرادی است که میتوانند خود را به میز ممیز نزدیک کنند و در شرایط خوشبینانه با استدلالهای قانونی او را مجاب به تخفیف یا تعدیل و یا معاف از تنفیذ برگ تشخیص نمایند. اما گروه دومی که دراینباره علاوه بر اقتدار تسلط هم داشته و پاشنه آشیلها را بهخوبی میشناسند، معدودی از بازنشستگان این ارگان هستند که بهمحض دریافت حکم پایان کار از پشت میز برخاسته و در هیبتی دیگر اینسو میایستند تا به استناد قوانین و مقررات فراوان و دستوپا گیری که تجربهها میگویند به دفاع از مؤدیان مالیاتی بپردازند که تا دیروز رودرروی آنها ایستاده بودند! با این تفاسیر اقدام عاجل و مبتنی بر احترام به حقوق مالیاتدهنده بس مشکل خواهد بود زیرا آنچه البته بهجایی نرسد فریاد است تا کاسب یکلاقبایی که با شغل سبزی فروشی و امثالهم با سرمایهای اندک مشغول تأمین معاش خانواده است با برگههای عجیبوغریب تشخیص مالیاتی روبرو باشد که رقم آن از کل سرمایه او بیشتر است و بالطبع هیچگونه معافیتی هم نخواهد داشت و درنهایت این نقدهاست که به سامان نمیرسد! نهاد دارایی کشور فرانسه اگر هنرمندی بخواهد از دادن مالیات طفره برود او را مجبور به ترک تابعیت خواهد کرد که تعداد انگشتشماری از این افراد ضمن فرار از پرداخت. خود را به دامن شرق انداخته و ملیت روسی را پذیرفتهاند و از سویی فردوسی شاعر بلندآوازه ایرانزمین نیز که سرآمد هنرمندان است پرداخت مالیات یا همان خراج را با سرودن چکامه «کزین مژده دادیم رسم خراج/که فرمان بد از شاه با فر و تاج/ که سالی خراجی نخواهند بیش/ ز دیندار بیدار وز مرد کیش» تا همه مردم بهصورت تساوی سالی یکبار خراج بدهند و هرگز شعرا، ادبا و هنرمندان از پرداخت آن معاف نباشند اما در کشور ما سالهاست جامعه سلبیریتی ها در لباس هنرمند علیرغم درآمدهای پیدا و پنهان از پرداخت مالیات معاف هستند!
اگرچه مجلس با چراغ سبز خود آمادگی تمدید این مقررات را در بودجه سال ۱۴۰۱ کشور اعلام کرده و وزیر مربوطه در مصاحبهای قول داده است معافیت مالیاتی هنرمندان را دنبال کند و کمپینهایی هم با مشارکت اصناف هنری در کنار چهرههایی از سلبیریتی ها بخصوص در بخش سینما با جمعآوری امضاء در حال پیگیری این امر مهم هستند تا قسمت کمی از درآمدهای بادآورده هم نصیب بیتالمال نشود! نوزده سال پیش یعنی سال ۱۳۸۱ بود که مجلس مصوبهای مبنی بر معافیت مالیاتی هنرمندان را به تصویب رساند. این معافیت بهصورت کلی برای مشاغل هنری در نظر گرفته شده بود تا در این میان درآمدهای کلان از محل بازیگری در فیلمها و برگزاری کنسرتها و تبلیغات حاشیهای آنها را تیز بهراحتی نوش جان کنند! درحالیکه مجلس میتواند همانگونه که برای کارمندان و حقوقبگیران و کسبه سطح درآمدی تعیین کرده تا بر اساس آن مالیات پرداخت نمایند، هنرمندان را نیز زیر این چتر قرار دهد تا تفاوتی بین آحاد جامعه نگذاشته باشد که بالطبع اگر هنرمندی نتوانست حداقل درآمدها را به دست آورد بر اساس مقررات موجود معاف خواهد بود و آنکه ارقام کلانی به چنگ آورد حقوق بیتالمال را تأدیه خواهد کرد. حالآنکه مهم مساعدت با افراد کمبضاعت حتی در جامعه هنر هم وجود دارد تا یارانه خود را از محل مالیات دریافتی هنرمندان توانمند تأمین نمایند. اگرچه این نقدها همچنان به سامان نمیرسد و آنچه باید بشود خواهد شد اما ما رسالت خود را که نوشتن است به انجام میرسانیم!
نویسنده: حسن روانشید - روزنامه نگار پیشکسوت
وصول این حقوق بیتالمال از جامعه حداقل در کشور ما تا به امروز نظم و نسخی نداشته تا مؤدی بتواند خود را با آن وفق دهد، بنابراین معدودی سعی کردهاند سازمان متولی آن را به نحوی از انحاء دور بزنند که یکی از بهترین راهکارها بهره بردن از افرادی است که میتوانند خود را به میز ممیز نزدیک کنند و در شرایط خوشبینانه با استدلالهای قانونی او را مجاب به تخفیف یا تعدیل و یا معاف از تنفیذ برگ تشخیص نمایند. اما گروه دومی که دراینباره علاوه بر اقتدار تسلط هم داشته و پاشنه آشیلها را بهخوبی میشناسند، معدودی از بازنشستگان این ارگان هستند که بهمحض دریافت حکم پایان کار از پشت میز برخاسته و در هیبتی دیگر اینسو میایستند تا به استناد قوانین و مقررات فراوان و دستوپا گیری که تجربهها میگویند به دفاع از مؤدیان مالیاتی بپردازند که تا دیروز رودرروی آنها ایستاده بودند! با این تفاسیر اقدام عاجل و مبتنی بر احترام به حقوق مالیاتدهنده بس مشکل خواهد بود زیرا آنچه البته بهجایی نرسد فریاد است تا کاسب یکلاقبایی که با شغل سبزی فروشی و امثالهم با سرمایهای اندک مشغول تأمین معاش خانواده است با برگههای عجیبوغریب تشخیص مالیاتی روبرو باشد که رقم آن از کل سرمایه او بیشتر است و بالطبع هیچگونه معافیتی هم نخواهد داشت و درنهایت این نقدهاست که به سامان نمیرسد! نهاد دارایی کشور فرانسه اگر هنرمندی بخواهد از دادن مالیات طفره برود او را مجبور به ترک تابعیت خواهد کرد که تعداد انگشتشماری از این افراد ضمن فرار از پرداخت. خود را به دامن شرق انداخته و ملیت روسی را پذیرفتهاند و از سویی فردوسی شاعر بلندآوازه ایرانزمین نیز که سرآمد هنرمندان است پرداخت مالیات یا همان خراج را با سرودن چکامه «کزین مژده دادیم رسم خراج/که فرمان بد از شاه با فر و تاج/ که سالی خراجی نخواهند بیش/ ز دیندار بیدار وز مرد کیش» تا همه مردم بهصورت تساوی سالی یکبار خراج بدهند و هرگز شعرا، ادبا و هنرمندان از پرداخت آن معاف نباشند اما در کشور ما سالهاست جامعه سلبیریتی ها در لباس هنرمند علیرغم درآمدهای پیدا و پنهان از پرداخت مالیات معاف هستند!
اگرچه مجلس با چراغ سبز خود آمادگی تمدید این مقررات را در بودجه سال ۱۴۰۱ کشور اعلام کرده و وزیر مربوطه در مصاحبهای قول داده است معافیت مالیاتی هنرمندان را دنبال کند و کمپینهایی هم با مشارکت اصناف هنری در کنار چهرههایی از سلبیریتی ها بخصوص در بخش سینما با جمعآوری امضاء در حال پیگیری این امر مهم هستند تا قسمت کمی از درآمدهای بادآورده هم نصیب بیتالمال نشود! نوزده سال پیش یعنی سال ۱۳۸۱ بود که مجلس مصوبهای مبنی بر معافیت مالیاتی هنرمندان را به تصویب رساند. این معافیت بهصورت کلی برای مشاغل هنری در نظر گرفته شده بود تا در این میان درآمدهای کلان از محل بازیگری در فیلمها و برگزاری کنسرتها و تبلیغات حاشیهای آنها را تیز بهراحتی نوش جان کنند! درحالیکه مجلس میتواند همانگونه که برای کارمندان و حقوقبگیران و کسبه سطح درآمدی تعیین کرده تا بر اساس آن مالیات پرداخت نمایند، هنرمندان را نیز زیر این چتر قرار دهد تا تفاوتی بین آحاد جامعه نگذاشته باشد که بالطبع اگر هنرمندی نتوانست حداقل درآمدها را به دست آورد بر اساس مقررات موجود معاف خواهد بود و آنکه ارقام کلانی به چنگ آورد حقوق بیتالمال را تأدیه خواهد کرد. حالآنکه مهم مساعدت با افراد کمبضاعت حتی در جامعه هنر هم وجود دارد تا یارانه خود را از محل مالیات دریافتی هنرمندان توانمند تأمین نمایند. اگرچه این نقدها همچنان به سامان نمیرسد و آنچه باید بشود خواهد شد اما ما رسالت خود را که نوشتن است به انجام میرسانیم!
نویسنده: حسن روانشید - روزنامه نگار پیشکسوت