با روشی که استقلالی‌ها در پیش گرفته‌اند بعید می‌دانيم که استقلال امسال هم نتیجه بگیرد. سال گذشته که یک تیم فوق‌العاده برای آبی‌ها به ارث رسیده بود همین جنگ و جدل‌ها همه چیز را به هم ریخت و در نهایت هم دست استقلال از تمامی جام های ممکن کوتاه ماند چه برسد به امروز که استقلال در بدنه بازیکنانش هم تغییرات وسیعی می‌بیند و بسیاری از بازیکنان بزرگ و هماهنگ این تیم حتی پیش از معرفی و استقرار تیم مدیریتی جدید از این تیم رفته بودند. پارسال یک امیر قلعه‌نویی بود که با صمد و واعظی آشتیانی درافتاده بود اما امسال حجازی هم از بستر بیماری بلند شده و به همراه پورحیدری،‌ قلعه‌نویی و مظلومی علیه هم و بعضا علیه مدیریت استقلال شمشیر می‌کشند!به اين كارزار جنگ لفظي فتح ا... زاده با واعظ آشتياني را هم بايد اضافه كرد. مربع مربیان اعصار مختلف استقلال انگار امسال جملگی دست به دست هم داده‌اند تا استقلال را زمین بزنند. اگرچه باید پورحیدری و مظلومی را امسال از این قاعده مستثنی کرد چرا که خودشان مربیان استقلال امروز هستند اما به هر حال دعوای مربع چهارضعلی حالا خوراک بسیار خوبی برای روزنامه‌ها شده و البته بستری برای ایجاد اختلاف در میان هواداران این تیم! معتقدیم که بی‌توجهی به شعور هواداران فوتبال (از جمله هواداران استقلال) دیگر از حد گذشته و آن هواداران عاشق هم از برخی حرفهای تکراری خسته شده‌اند و شاکی از انتقادها و تخریب شخصیتهای دوره‌ای مربیانی شده‌اند که بیرون از استقلال که هستند علیه این تیم هستند و درون که هستند با این تیم! در واقع اگر روزگاری هواداران برای بازیکنان بی‌تعصبی که از تیمشان می‌رفتند عزا می‌گرفتند حالا باید برای مربیانی هم که وقتی می‌روند می‌شوند علیه استقلال ،عزا بگیرند ؛هوادار استقلال از این کشمکش‌ها خسته شده و دیگر تاب تحمل این حرفها را ندارد. برای اسطوره‌ها كه گاهی فراموش می‌کنند که علاقه هواداران به تیمهایشان بسیار بیشتر از علاقه آنها به بازیکنان و مربیان است و هرگز تیم خود را به یک مربی نمی‌فروشند . فراموش نکنید که استقلال امروز با این همه فرصت از دست رفته و آن همه تغییرات اجباری‌اش برای رسیدن به مقصود به زمان و آرامش نیاز دارد و اگر این زمان و آرامش توسط خودی‌هایش از بین برود همان اسطوره‌ها هستند که مقصر قلمداد خواهند شد. بايد يادآور شد توقع از مربیان استخوان خرده‌کرده بیشتر است و از آن بالاتر اینکه حداقل بازیکنان پس از رفتن با 2، 3 مصاحبه پرونده رفتنشان را می‌بندند اما مربیان انگار تا روزی که خودشان سرمربی استقلال نباشند از حمله به این باشگاه دست نمی‌کشند! با این تفاسیر اما چه باید گفت؟ اولین حرف این است:مربیان باید ارزش و حرمت خود را نگه دارند و معلم بودن خود را فراموش نکنند و بدانند که هوادار فوتبال به آنها دل می‌بندد چه در استقلال و چه در پيروزي. شاید نگاهی به علی پروین و اتفاقاتی که بر او گذشت آیینه تمام نمای استقلالی‌هایی باشد که تقریبا هیچکدام هنوز به بزرگی پروین پيروزي با 35 جام افتخار نرسیده‌اند! پروین وقتی به هر دلیلی با مدیران پيروزي درافتاد آرام‌آرام و کم‌کم اعتبار خود را از دست داد و مردی که تحت هر شرایطی در پيروزي تشویق می‌شد دست آخر با پوست موز بدرقه‌اش کردند تا دل همه به درد آید! و حالا همان پروسه در استقلال در حال کلید خوردن است. برخی از دوستان هرگاه که بیرون از استقلال هستند علیه تیم خودشانند و هرگاه داخل هستند... در این میان مدیران و هواداران استقلال هستند که از دست این جنگها به ستوه آمده‌اند و نمی‌دانند باید با این پیشکسوتان که خود تاریخساز این باشگاه هستند چه کنند!
https://siasatrooz.ir/vdccmsq0.2bqep8laa2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی