?>?> نگاهي به زندگي سياسي معمر قذافي | سیاست روز
پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۲:۲۰
کد مطلب : 58055

نگاهي به زندگي سياسي معمر قذافي

نگاهي به زندگي سياسي معمر قذافي
رهبر كودتا در اول سپتامبر سال 1969، گروه كوچكي افسران ارتش ليبي به رهبري جواني 27 ساله و لاغر اندام به نام سروان معمر قذافي(متولد 1942) بر ضد پادشاه كشور، شاه «ادريس»، كه در آن زمان براي معالجه در تركيه به سر مي برد كودتايي بدون خونريزي انجام دادند و قدرت را به دست گرفتند و وليعهد«سيد حسن سانوسي» را در خانه اش حبس كردند.. آنها پس از كودتا سلطنت را ملغي اعلام و جمهوري عربي ليبي را پايه گذاري كردند. معمر قذافي كه خود را يك ضد امپرياليست مي ناميد لباسي چريكي به تن داشت و عينك دودي به چشم، و چنين به نظر مي رسيد كه دوست دارد چه گواراي دنياي عرب باشد. پس از كودتا شورايي تحت عنواني شوراي فرماندهي انقلابي به رياست قذافي تشكيل شد. قذافي در سال 1970 خود را نخست وزير ليبي ناميد ولي در 1972 اين عنوان را كنار گذاشت. او بر خلاف اكثر نظاميان كودتاچي كه پس از به قدرت رسيدن درجه خود را به ژنرالي ترفيع مي دهند، به درجه سرهنگي رضايت داد و از آن پس تاكنون در اين درجه باقي مانده است. پان عربيسم و سوسياليسم اسلامي قذافي رژيم خود را براساس ملي گرايي و ناسيوناليسم عرب بنيان گذاشت. او حكومت خود را «سوسياليست اسلامي» ناميده است. اقتصاد در حكومت قذافي، دولتي است. البته حكومت اجازه مالكيت خصوصي شركتها و كارخانه هاي كوچك را مي دهد ولي عمده مراكز توليدي كارخانه هاي بزرگ در دستان دولت است. رفاه مردم و تحصيلات، دو شعار اصلي حكومت سرهنگ قذافي بوده است. او همچنين به اخلاقيات اسلامي معتقد است و سعي كرده قوانين كشور را تا حد ممكن با اسلام هماهنگ كند. براي مثال نوشيدن الكل و قماربازي در ليبي ممنوع است. سرهنگ قذافي به شدت طرفدار وحدت اعراب است. او، مثل جمال عبدالناصر، رهبر فقيد مصر، طرفدار اتحاد همه كشورهاي عربي و تشكيل يك دولت واحد عربي بوده است. اخراج ايتاليايي ها ليبي زماني مستعمره ايتاليايي ها بود. قذافي به محض به قدرت رسيدن اعلام كرد با سياستهاي استعمارطلبانه مبارزه خواهد كرد. در همين راستا او دستور اخراج وسيع ايتاليايي ها از اين كشور را صادر كرد، به طوريكه پس از سال 1970 تقريبا ديگر هيچ ايتاليايي اي در ليبي باقي نماند. كتاب سبز قذافي مانند مائو كه عقايدش را در قالب كتابي تحت عنوان «كتاب سرخ كوچك» جمع آوري كرده و در اخيار مردم چين گذاشته بود، مجموعه نظرياتش را در كتابي به نام «كتاب سبز» چاپ و در اختيار مردم ليبي گذاشته است. از سال 1975 تا 1979 سه جلد از اين كتاب در تيراژ وسيع چاپ شد. ديكتاتوري در ظاهر دموكراسي حكومت ليبي به ظاهر دموكراسي مستقيم است. مردم از طريق شوراها نمايندگان خود را انتخاب مي كنند. در صدر همه شوراهاي كشور هم «كنگره عمومي خلق» قرار دارد. قذافي در اواخر دهه 1970 از همه پستهاي دولتي استعفا داد و در ظاهر به عنوان يك ناظر و مقام تشريفاتي در سمت رهبر كشور باقي ماند. البته ظاهر رفتارها و ادعاهاي قذافي با واقعيت اعمال او در تناقض بوده است. او اپوزوسيون حكومتش را با خشونت سركوب مي كند و مخالفان را به زندان مي اندازد. او حتي در سال 1980 گروهي تشكيل داد براي ترور مخالفان در خارج از كشور. او به مخالفان مهلتي براي بازگشت به كشور داد و گفت هر كس برنگردد با جوخه ترور مواجه خواهد شد. جوخه هاي ترور سرهنگ قذافي 9نفر را در خارج از كشور كشتند. 5 نفر از اين افراد در ايتاليا كشته شدند. قذافي هميشه با شعارهاي ملي گرايانه سعي كرده مردم كشور را به تبيعت از خود مجبور كند. تشكيل موقت فدراسيون جماهير عرب پس از مرگ جمال عبدالناصر در سال 1970، سرهنگ قذافي سعي كرد جاي اين رهبر بزرگ عرب را بگيرد و نام خود را به عنوان رهبر ايدئولوژيك جهان عرب مطرح كند. در همين راستا او موفقت شد با رايزني هايش سه كشور ليبي، مصر و سوريه را تحت عنوان فدراسيون جماهير عرب با هم متحد كند. البته اين اتحاد ديري نپاييد و سه كشور به خاطر اختلافاتشان از هم جدا شدند. قذافي در سال 1974 هم سعي كرد با تونس متحد شود و يك كشور واحد را پايه گذارد كه اين تلاش هم به خاطر اختلافات دو كشور با شكست روبه رو شد. جنگ با چاد ليبي در سال 1973 «تنگه اوزو» را كه در شمال كشور چاد قرار داشت اشغال كرد. اين مسئله باعث درگيري نظامي دو كشور شد. اين درگيري به اشغال كامل چاد توسط ليبي انجاميد. اين دو كشور سرانجام در سال 1987 با آتش بس موافقت كردند و ليبي در سال 1994، تمامي نيروهايش را از اين كشور خارج كرد. حمايت از جبهه آزاديبخش فلسطين سرهنگ قذافي و ليبي از حاميان اصلي جنبش آزادي بخش فلسطين(به رهبري ياسر عرفات) بود. به گفته غربيها، قذافي از عمليات هاي چريكي فلسطينيان- عملياتي نظير سپتامبر سياه و بمبگذاري ديسكوتك برلين- مستقيما حمايت كرده است. حتي گفته شده كه او از «كارلوس»(چريك ماركسيست معرف) خواسته كه عده اي از مقامات اپك را در عوض آزادي اسراي فلسطيني به گروگان بگيرد. در دهه هفتاد و هشتاد رسانه هاي غربي سرهنگ قذافي را يكي از دشمنان اصلي غرب و امريكا معرفي مي كردند. قذافي با حمايت علني و تجهيز گروه هاي چريكي اي كه بر ضد غرب مبارزه مي كردند، به چهره اي بد نام در دنياي غرب بدل شد. در سال 1979، روابط ليبي و مصر به علت صلح مصر با اسرائيل رو به تيرگي نهاد. از اين پس قذافي سعي كرد به روسها نزديك شود. تلاش ريگان براي ساقط كردن قذافي تضاد غرب و ليبي سرانجام به حدي رسيد كه دولت رونالد ريگان سعي كرد حكومت قذافي را ساقط كند. حمايت قذافي از فلسطينيان، حمايت او از ايران در خلال جنگ ايران و عراق و مخالفت او با صلح اعراب و اسرائيل و حمايت او از گروه هاي چريكي در سراسر دنيا(مثلا گروه كلمبيايي فارك)، از جمله دلايل امريكا براي ساقط كردن قذافي بود. ريگان در 15 آوريل سال 1986 فرمان حمله اي محدود به طرابلس و بنغازي را صادر كرد. اين حمله 45 نظامي ليبيايي و 15 غيرنظامي را كشت. دختر خوانده قذافي هم در اين حمله كشته شد. ليبي در پاسخ به اين حمله دو موشك اسكاد به يكي از پايگاههاي امريكا در يكي از جزاير ايتاليا شليك كرد. اين موشكها به هدف نخورد و در آب منفجر شد. در دهه 1990 ليبي با تحريمهاي امريكا و سازمان ملل روبرو بود. علت اصلي اين تحريمها خودداري ليبي از تحويل دو مظنون اصلي بمبگذاري لاكربي بود. قذافي سرانجام در سال 1999، پس از ميانجيگري نلسون ماندلا و كوفي عنان(دبير كل وقت سازمان ملل)، با تحويل دو مظنون حادثه لاكربي موافقت كرد. كوتاه آمدن قذافي قذافي در سال 2003 اعلام كرد مسئوليت مرگ افرادي را كه با دستور مقامات اين كشور كشته شده اند مي پذيرد و به خانواده هاي آنها، از جمله خانواده كشته شدگان لاكربي، غرامت پرداخت مي كند. اين مسئله باعث شد غرب تحريمها ضد ليبي را لغو كند. سرهنگ قذافي كه در طول دهه هاي 70 و 80 و 90 با غرب و آمريكا سرناسازگاري داشت، در اواخر دهه 90 و دهه 2010، سياست مماشات با غرب را پي گرفت و از بسياري از مواضع قبلي اش در مخالفت با غرب كوتاه آمد. اين مسئله باعث شد غرب و امريكا هم رفتاري نسبتا دوستانه با ليبي پيشه كنند.
https://siasatrooz.ir/vdccpxqp.2bq4p8laa2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی