امارات متحده عربی در حالی توافق عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را امضا کرد که در توجیه این رفتار از یک سو تعلیق طرح الحاق کرانه باختری را مطرح نمود و از سوی دیگر از توافق با آمریکا برای فروش جنگنده های اف ۳۵ به این کشور خبر داد. اکنون ۶ ماه از آن توافق میگذرد در حالی که از یک سو رژیم صهیونیستی اقدامی برای تعلیق طرح الحاق و اشغال اراضی فلسطینیها صورت نداده است و از سوی دیگر دولت آمریکا به ریاست جمهوری جو بایدن که به تازگی قدرت را در دست گرفته با ادعای آنکه آن توافق برای دوران ترامپ بوده، از تعلیق فروش جنگنده های اف ۳۵ به امارات خبر داده است. این تحولات در شرایطی روی داده است که دو اصل در باب آنها مورد توجه است.
نخست آنکه بسیاری از ملتهای اسلامی و جبهه مقاومت تاکید داشتهاند، عادی سازی روابطها با رژیم صهیونیستی دستاوردی برای کشورهای اسلامی نخواهد داشت و در نهایت سازشکاران با خفت و ذلت مواجه خواهند شد و لذا هر چه زودتر باید از کرده خود، عذرخواهی و در کنار فلسطین قرار گیرند. دوم آنکه اقدام دولت جدید آمریکا مبنی بر عدم محکوم سازی اجرای طرح الحاق و نیز اعلام طرح تعلیق فروش اف ۳۵ به امارات بیانگر رویهای ریشهای و ساختاری در میان دولتمردان آمریکاست و آن اینکه آنها هرگز به تعهدات خود پایبند نبوده و همواره به دنبال توافقات یک جانبه هستند.
این رویهای است که در چند دهه اخیر به کرات دیده شده است که عدم اجرای تعهدات آمریکا و رژیم صهیونیستی در توافقنامه اسلو ( ۱۹۹۳)، عدم پایبندی آمریکا به تعهداتش در قبال توافقهای مانند توافق پاریس و برجام و اکنون نیز در قبال فروش اف ۳۵ به امارات سندی بر این رفتار است. بر این اساس رفتاری دولت جدید آمریکا در قبال امارات را میتوان سندی بر بی تعهدی آمریکا دانست که بی اعتمادی جمهوری اسلامی ایران به وعدههای برجامی سران جدید آمریکا را بیش از پیش آشکار میسازد. لذا تعلیق پرواز اف ۳۵ ها به سمت امارات را میتوان تعلیق اعتماد به آمریکا دانست که بیانگر این حقیقت است که آمریکا کانون بحران و نه راه حل بحرانهای منطقه است.
نویسنده: مهسا شاه محمدی