قسمت ششم
قبل از ادامه مطلب باید خدمت مخاطبانی که ۵ قسمت قبلی را مطالعه و پیگیری کرده و با اماواگرها و ابهاماتی روبرو و بعضی نیز ضمن تماسهای تلفنی پیرامون طولانی شدن این بحث گلایه داشتند باید عرض شود یکی از دلایل خوشمزگی و لطافت نانهای سنتی و قدیمی هم که دیگر خبری از آنها نیست همین بود زیرا شاطر و خمیرگیر هرروز قبل از اذان صبح در محل کار خود حاضر میشدند و وضو میگرفته و آرد را همراه با آب و خمیرترش درون تغار سفالین ریخته و بهاصطلاح خودشان میگذاشتند تا یکساعتی وربیاید و آتش تنور را میافروختند تا گرم شود و در این فرصت نماز صبح را میخواندند و روبهقبله میایستادند تا بهپاس اینهمه نعمت شاکر خداوند سبحان باشند و آنگاه به چانهگیری و پخت نان میپرداختند و لابهلای آن لقمه نان گرمی درد دهان میگذاشتند تا چای شیرینی که با حرارت تنور دم آمده بود قاتق آنها باشد. روند این مقاله دنبالهدار هم مانند روش خمیر گیران قدیمی است که باید مخاطب طی چند مرحله و بهمرورزمان متوجه شود چه مسیری را طی میکند تا پس از ورآمدن این خمیر، بحثهای نهایی پیرامون پشت پردههای آب بهظاهر آشامیدنی حداقل در کلانشهر و امروز در کل استان اصفهان روی دایره ریخته شوند زیرا این عرضه هرچه بیشتر آب است که درآمدهای قابلبرگشت از خزانه را برای خرج اتینا کردن افزایش میدهد!
در پنج قسمت قبل گفتیم و درنهایت به این نتیجه رسیدیم که واگذاری کار مردم به مردم خوب و نیکو و دولتی آن بد است اما وقتی نوبت خصولتی ها میشود باید تأسف خورد زیرا کار از مرحله بد به بدتر سوق پیدا میکند! همانگونه که طول این سالها دیدیم چگونه صدها شرکت و موسسه خصولتی نهتنها سودآور نبودند بلکه علاوه بر نشستن سر سفره دولت، خسارات و تبعات دیگری را هم ازجمله عدم اعتماد جامعه به آنها را همراه خود داشتند زیرا هیچوقت نتوانستند با روشهای مرسوم در بخش خصوصی که سعی بر آن دارد تا کیفیتها را همراه با صرفهجویی و کاهش هزینههای جاری توأم نماید تا بازدهها مثبت شود، سازگاری داشته باشند!
اصولاً هیئتمدیرهها در بخش خصوصی چون خود از سرمایهگذاران یک شرکت هستند در انتخاب مدیران و بخصوص عامل اجرایی نهایت دقت را به عمل میآورند تا شخصیتی را برگزینند که همه شرایط لازم ازجمله تلاشگری، تجربه، تخصص و آیندهنگری لازم را داشته باشد و معمولاً حقالزحمه و پاداش او را منوط بر درصدی از درآمد خالص تعیین میکنند که آگاه بوده تا اگر خساراتی متوجه سود و سرمایه شرکت شد اولین کسی که ضرر خواهد کرد و باید آن را جبران کند، شخص مدیرعامل است. زیرساختهای اقتصادی مبتنی بر هدف درآمدهای پایدار و رضایتمندی مشتری یکی از مهمترین شاخصهها برای ادامه حیات یک مجموعه اقتصادی موفق است که متأسفانه در شرکتها و مؤسسات مالی خصولتی و یا زیرمجموعه دولت هیچیک از آنها رعایت نمیشوند.
حالا اگر این مسئله برای جامعه جنبه حیاتی همچون توزیع آب را که عصاره آن است داشته باشد، دوچندان خواهد بود. مشکل آب آشامیدنی مردم شهری که تا قبل از دهه چهل با چالش آلودگیهای میکروبی روبرو بود، در سال ۱۳۴۵ با همت مردانی از جنس تلاش و انگیزه و ایجاد سازمانی به همین منظور حلوفصل میگردد. اگرچه هزینه تمامی زیرساختهای آن با مساعدت بودجه دولتی و کمکهای سازمان ملل در زیرشاخه اصل ۴۴ تأمین میشد و مشترکان تنها هزینه انشعاب و مصرف را پرداخت میکردند اما وسوسههای ناموزون این مسیر صحیح را تغییر جهت داد تا خصولتی دیگری روی دوش دولت سوار و تحت عنوان شرکت مهندسی آب و فاضلاب در پایتخت و شرکتهای آبفا در مراکز استانها تأسیس گردند و فارغ از طرح کوچکسازی دولت، به حراج گذاشتن سرمایهای که سالبهسال با بازگشت کمتری روبروست یا فرسودهشدن زیرساختهای انتقال آب و هدایت فاضلاب به تصفیهخانهها ضمن اینکه سرمایههای حیاتی را مفت و ارزان ازدستدادهاند، منتظر بمانند تا از محل اندوختهای دیگر به نام نفت روز از نو روزی از نو باشد.
این مسیر درراه ناکجاآباد امروز پنجاهمین سال خود را در اصفهان جشن میگیرد که برگزاری مراسم پرهزینه آن دو سال پیش گل را به سبزه آراسته کرد! زیرا علاوه بر کلانشهر اصفهان، شرکت آبفای روستایی هم به آن پیوست تا با این کمبود محسوس مقدار قابلتوجهی از آب تصفیهشده پرهزینه راهی مواردی از آبیاریها و ساختوساز در روستاها شوند که نوعی مهندس معکوس برای هدر دادن آب بهحساب میآید! اگرچه شرکت آب فای اصفهان به استناد آرشیو مطبوعات محلی و بعضاً سراسری! این اقدامات را نوعی تحول فرض کرده و بابت چاپ، انتشار و بزرگنماییها هزینههای فراوانی پرداخته نموده است که خواندن فهرست و ریز آنها طی ده سال گذشته باعث سوت کشیدن مغزها خواهد شد!
گزارشهای نگرانکننده از کمبارشی ها طی پاییز و زمستان گذشته و اوایل بهار امسال که توسط سرپرست جدید شرکت آب منطقهای اصفهان در رسانه ملی شنیداری اعلام شد میتواند تکلیف ذخیره آب را برای شش ماه اول امسال و شاید قسمتی از پاییز و زمستان پیش رو تعیین نماید که این امر باید گزینه اول روی میز والی استان و مدیران دیگر بخصوص در شرکتهای آب منطقهای و آبفای استان باشد چون پایینترین میزان آب را طی چند سال گذشته پشت سد زایندهرود دارند درحالیکه مصرف خانگی به دلیل هجوم بیامان ویروس کرونا بشدت افزایشیافته اما شاهدیم هیچگونه اقدام قابلاعتنایی بهجز درج آگهی و تبلیغ با عناوین مختلف و مزین به تمثال مدیریت عامل آبفا در رسانههای مکتوب و همچنین دیداری، شنیداری وبر خط نمیشود که تاکنون تأثیر مثبت و قابلتوجهی از آنها دیده نشده و نیازمند نوعی فشار گازانبری به اسرافکاران همچون برق و گاز است تا نقرهداغ برای کسانی باشد که توجه چندانی به انتخاب میان مرگ و زندگی بهواسطه نقصان آب آشامیدنی شهر که هنوز هم صرف شستشوی خودروها و یا چند روز دیگر از ناودانها به دلیل نقص تشتک کولرها جاری میشود، ندارند!
زیرا هنوز هم اکثر خانههای شهر دو میلیون و دویستهزارنفری و استان شش میلیوننفری اصفهان برای گریز از گرمای پیش رو از کولرهای آبی معیوب و تکنولوژی ناقص استفاده میکنند! این بحث همچنان تا بیداری کامل کسانی که خودشان را به خواب زدهاند و همچنین مسئولان شرکت مهندسی آبفای کشور برای پیشگیری از یک بحران و فاجعه آبی و متولیان رسیدگی به ترک فعلها ادامه خواهد داشت.
نویسنده: حسن روانشید