آسمان که به زمین نمیآید. زمین هم به آسمان نمیرود اگر "ننجون" مردم این سرزمین چهار کلمه با رئیس قوه قضاییه حرف بزند.
حاجآقا رئیسی گفتهاند هرکس از فسادی خبر بدهد به او جایزه میدهیم.
ما جایزه نمیخواهیم آقای رئیس قوه قضاییه فقط قول بدهید وقتی فساد را نشان شما دادیم آنقدر نگاه نکنید که فاسدها بار و بندیل ببندند و به کانادا بروند.
فساد در وزارتخانهای است که در دفاترش دستگاه کارتخوان گذاشته و ملت را تلکه میکند و نهادهای نظارتی مستقر در آن وزارتخانه هم با چند کارت هدیه و هدایای تبلیغاتی این کارتخوانها را میبینند و فقط نگاه میکنند.
فساد در سازمانهایی است که هر سال لااقل ده دوازده ساختمان جدید خریداری میکنند تا پسرداییها، دخترخالهها و نورچشمیهای آقای رئیس، سقفی برای نشستن و کاغذبازی و حرفهای خالهزنکی و رشوهخواری بالای سرشان باشد.
فساد در نهادهای نظارتی دولت است. جایی که شرکتهای بخش خصوصی را غارت میکنند و به بهانه نظارت هر روز جیب این شرکتها را میزنند و خجالت هم نمیکشند. همانها که فیشهای نجومیشان افشا شده و هنوز که هنوز است نشستهاند پشت میز کار خود و به ریش ملت بینوا و هیکل دستگاه قضا میخندند.
فساد در شرکتی است که روی زونکنهای متعدد آن نوشته "نامههای توصیه نمایندگان مجلس" و "سفارشیهای هیات دولت" و آدمهای بیخرد و میانمایهای که به خاطر پاپاجون و مامانجون یک شبه از ریاست هیات مدیرهاش سر در میآورند.
فساد در نهاد انتظامی است که وظیفه تامین آرامش مردم را برعهده دارد اما آنقدر به کارکنان خود رسیدگی نمیکند تا شعلههای جهنم در کشوهای میزشان زبانه بکشد.
فساد در همانجاست که شما ادارهاش را برعهده دارید. همانجا که "ننجونها" را احضار میکنند و آقای فلانی و آقای بهمانی با یک تلفن به دادستان روند پرونده را عوض میکنند.
آقای رئیسی! لطفا یکبار هم "ننجون" و امثال ننجون را احضار کنید تا حرف مردم را به گوش شما برسانند و جای فساد و آدمهای فاسد را نشانتان بدهند. شما که برای این کارها وقت ندارید آقای رئیس!