چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۷ - ۲۳:۱۷
کد مطلب : 107792
چهره‌ رژیم پساانقلابی در بیانات امام(ره)؛

امام خمینی چه شاخص‌هایی را برای حکومت اسلامی برمی‌شمرد؟

از ویژگی‌های ذاتی رویکردهای سکولار به سیاست، خصیصه‌ی پراگماتیستی (عمل‌گرایانه) و اپورتونیستی (فرصت‌طلبانه) را می‌توان برشمرد. در نگرش سکولار، عرصه‌ی سیاست عرصه‌ی تلاش برای کسب قدرت به هر نحو است. در این نگاه‌ها، هیچ قیدی نمی‌تواند تلاش در جهت حصول منافع سیاسی را مقید کند و هرگونه تعهد و تکلیفی در برابر آرمانی مشخص، کاملاً بی‌معناست.
در مقابل این نگرش به سیاست، نگرش الهی و اسلامی به سیاست قرار دارد. در این نگرش، ساحت سیاست، نه ساحت کسب قدرت و حصول منفعت، بلکه ساحت تکلیف و تعهد به آرمان‌ها و ارزش‌های دینی است. حضرت امام خمینی(ره) را بدون شک می‌توان چهره‌ی شاخص این نوع نگاه تکلیف‌مدار و الهی در ورود به عرصه‌ی سیاست در میان رهبران انقلابی تاریخ دانست.
حضرت امام از مقطع آغازین نهضت، که پای در راه انقلاب گذاشتند، تصویری کاملاً روشن از راه و هدف خود داشتند. شجاعت و استواری ایشان در مراحل گوناگون نهضت را باید محصول همین روشنی راه در نظر ایشان دانست که این خود محصول نگرش تکلیف‌مدار و الهی ایشان به عرصه‌ی سیاست بوده است. تکیه‌ی حضرت امام از آغاز نهضت در سال ۱۳۴۱، چیزی جز تحقق نظامات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی برآمده و ملهم از مکتب اسلام ناب محمدی(ص) نبود. لذا در طول مبارزه، این اسلام و قرآن بود که اصول، اهداف، بایدها، نبایدها، ائتلاف‌ها، مرزبندی‌ها، تاکتیک‌ها، راهبردها و تمامی استلزامات سیاست‌ورزی ایشان را تعیین می‌کرد و این آموزه‌های اسلامی همان قیدی بود که امام به آن آرمان‌ها و ارزش‌ها متعهد بود و لذا قبل و بعد از انقلاب، در جهت تحقق همان وعده‌ها کوشید.
در این گزارش سعی داریم تصویری را که حضرت امام از هدف خودشان و نظام اسلامی مورد تأکیدشان در مقطع پیش از انقلاب در بیانات و موضع‌گیری‌های خود ترسیم کردند، مورد بررسی قرار دهیم. همان‌طور که اشاره شد، هدف و خواست ایشان در مقطع پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، از این روی که چیزی جز هدف و خواست اسلام نبود، امری کاملاً روشن و آشکار بود. لذا ایشان همان‌طور که قبل از پیروزی انقلاب، با وجود مبارزه با دشمن مشترک، حتی لحظه‌ای هم‌صدا با سایر افکار، ایده‌ها و گروه‌های غیراسلامی و التقاطی نشدند و یا تحت تأثیر این اندیشه‌ها و رویکردها قرار نگرفتند، پس از انقلاب نیز همان هدف روشنی را که در سال‌های مبارزه بیان و تئوریزه فرموده بودند، در قالب نظام جمهوری اسلامی محقق نمودند.
در ایام اقامت حضرت امام در پاریس و پس از قطعی شدن سقوط رژیم شاه، بخش عمده‌ای از تلاش رسانه‌های غربی، معطوف به این بود که بتوانند برآورد و تصویری از نظام سیاسی مورد نظر حضرت امام و شاخصه‌های آن به دست آورند. امام نیز در این مصاحبه‌ها به‌طور روشن طرح نظام جمهوری اسلامی و شاخصه‌های آن را تبیین فرمودند. با عنایت به شاخصه‌هایی چون حاکمیت اسلام، تلفیق اسلامیت با جمهوریت، استقلال ملی، آزادی در چارچوب اسلام، حمایت از مستضعفین و… که ماهیت و هویت نظام جمهوری اسلامی را می‌سازد، شاهدیم که حضرت امام(ره) تمامی این شاخصه‌ها را در بیانات خود در پیش از پیروزی انقلاب ترسیم نموده‌اند و این خود نشان‌دهنده‌ی روشنی راه نزد ایشان بوده است.

حاکمیت اسلام ناب در برابر تجدد و تحجر
فراتر از شکل نظام سیاسی که در قسمت بعد به آن خواهیم پرداخت، تأکید بر حکومت اسلامی و حاکمیت اسلام از جمله محورهایی است که حضرت امام خمینی(ره) در بیانات و موضع‌گیری‌هایشان همواره به‌نحو آشکار مطرح می‌نمودند. قرار گرفتن در آستانه‌ی پیروزی نهضت و فعال شدن انواع گروه‌های روشن‌فکری و غیراسلامی در آستانه‌ی پیروزی و حضورشان در اطراف امام در پاریس، سبب نشد تا امام هدف نهایی و غایی خود از نهضت را به‌طور آشکارا مطرح نکنند.
البته اسلام مورد نظر امام، همان اسلامی بود که در شخصیت ایشان تجلی داشت. اسلامی که با خروج از کنج مساجد و ساحت فردی، منبع خیزشی چنین عظیم بود و پاسخ‌گوی نیازها و درمان آلام جامعه‌ی اسلامی در عصر جدید است. این همان اسلامی است که پس از انقلاب اسلامی، حاکمیت یافت و امام پس از انقلاب تعبیر اسلام ناب محمدی(ص) را در مورد آن به کار بردند و به‌عنوان یکی از شاخصه‌های نظام مورد نظرشان، همواره در بیاناتشان مطرح بود.
حضرت امام در توضیح این شاخصه‌ی نظام مورد نظرشان می‌فرمایند: «ما وقتی از اسلام صحبت می‏کنیم، به معنی پشت کردن به ترقی و پیشرفت نیست، بلکه عکس آن صحیح است. به عقیده‌ی ما اساساً اسلام یک مذهب ترقی‌خواه است، ولی ما دشمن رژیم‌هایی هستیم که تحت عنوان تجددخواهی، روش دیکتاتوری و ظلم را در پیش می‏گیرند.» (۲۲ مهر ۱۳۵۷) «در اسلام، تمام آثار تجدد و تمدن در اسلام مجاز است، مگر آن‌هایی که فساد اخلاق بیاورند، فساد عفت بیاورند.» (۱ دی ۱۳۵۷)
در بحث از آزادی‌های سیاسی، از قبیل آزادی بیان، تشکل‌ها، اقلیت‌های مذهبی و... حضرت امام ضمن اینکه اسلام و حکومت اسلامی را ضامن حفظ آزادی‌های مشروع عنوان می‌کردند، اما بدون استثنا، در همه‌ی موارد، این آزادی‌ها را با قید «مضر به حال ملت نباشد»، «به مصلحت اسلام و مسلمین نباشد»، «توطئه در کار نباشد» و... مقید می‌نمودند.
حضرت امام ضمن تأکید بر تفاوت میان اسلام مدنظر ایشان با نمونه‌هایی چون عربستان سعودی (۲۳ دی ۱۳۵۷)، مطرح می‌‌کنند: «دولت اسلامی قهقراگرا نیست و با همه‌ی مظاهر تمدن موافق است، مگر آنچه که به آسایش ملت در تضاد باشد.» (۲۰ دی ۱۳۵۷) «بازسازی و نوسازی کشور قطعاً مورد تأیید و از برنامه‏های ماست. آنچه را که شاه به نام مدرنیزه کردن انجام داده، جز خرابی و ویرانی به بار نیاورده است.» (۱۶ آبان ۱۳۵۷)

تأسیس نظام جمهوری اسلامی
شکل نظام آینده پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از جمله محورهایی بود که حضرت امام به‌کرات در بیانات خود به آن پرداختند. جمهوری اسلامی قالبی بود که ایشان برای حاکمیت اسلام به‌عنوان نظام سیاسی مورد نظر خود، بر آن تکیه داشتند. بدیع بودن این الگو از جمع میان حاکمیت اسلام با حاکمیت مردم نشئت می‌گرفت.
حضرت امام در پاسخ به این سؤال پُرشمار رسانه‌ها که شما می‏خواهید چه نوع رژیمی را جانشین نظام کنونی سازید، ماهیت این نظام سیاسی را به‌روشنی بیان فرمودند: «جمهوری به همان معنایی است که همه‌جا جمهوری است، لکن این جمهوری بر یک قانون اساسی‏ای متکی است که قانون اسلام است.» (۲۲ آبان ۱۳۵۷) «ما می‏خواهیم یک حکومت الهی باشد موافق میل مردم، رأی مردم و موافق حکم خدا. آن چیزی که موافق با اراده‌ی خداست، موافق میل مردم هم هست. مردم مسلمان‌اند، الهی هستند.» (۲۱ آبان ۱۳۵۷) «من در اول فرصتی که پیدا کنم، به خواست خدا می‏روم ایران و اول قدمی که برمی‏دارم، تأسیس می‏کنم یک دولت اسلامی مبتنی بر احکام اسلام، مبتنی بر رأی مردم. پیشنهاد می‏کنیم به مردم و رأی از آن‌ها می‏گیریم و یک حکومت اسلامی تأسیس می‏کنیم.» (۸ بهمن ۱۳۵۷) ممکن است دموکراسی مطلوب ما با دموکراسی‌هایی که در غرب هست مشابه باشد، اما آن دموکراسی‏ای که ما می‏خواهیم به وجود آوریم، در غرب وجود ندارد. دموکراسی اسلام، کامل‌تر از دموکراسی غرب است. (۱۴ آبان ۱۳۵۷)

استقلال از ابرقدرت‌های شرق و غرب
اعلام سیاست خارجی «نه شرقی و نه غربی» و تأکید بر اصل استقلال ملی، از جمله ویژگی‌هایی است که حضرت امام در ترسیم نظام سیاسی آینده، همواره بر آن تأکید داشتند و این مسئله نیز پس از تولد نظام جمهوری اسلامی، همواره از اجزای ماهوی نظام بوده است.
امام به‌کرات به نقد سیاست‌های مداخله‌جویانه‌ی آمریکا در ایران می‌پردازند و دولت آمریکا را نزد ملت ایران منفور می‌دانند. در مقابل البته این ضدیت ایشان نسبت به مداخلات آمریکا، موجب نشد تا ایشان به سمت شوروی و بلوک شرق بغلتند و یا چشم به حمایت آن‌ها از انقلاب ایران داشته باشند: «ما ایرانی مستقل بنا خواهیم کرد که از زیر یوغ آمریکا و شوروی بیرون آید. شوروی اکنون گاز ایران را می‏برد و آمریکا نفت را. ما هرگز اجازه نمی‏دهیم که این دو ابرقدرت بر ایران سیطره پیدا کنند.» ( ۲۵ دی ۱۳۵۷) «در حال حاضر، نهضت اسلامی ایران علیه شاه، چیزی کمتر از رویارویی با آمریکا و شوروی نیست که مستقیم و غیرمستقیم از او حمایت می‏کنند.» (همچنین ن.ک.به: ۴، ۱۶ و ۲۲ آبان ۱۳۵۷)

آزادی در چارچوب اسلام
مسئله‌ی آزادی‌های سیاسی و اجتماعی و حدود و ثغور آن نیز همیشه یکی از تأکیدات آشکار حضرت امام(ره) بود. حضرت امام(ره) هیچ‌گاه برای خوشایند روشن‌فکران در بحث از آزادی (چه آزادی سیاسی و چه آزادی اجتماعی)، چارچوب اسلامی و قیودات اسلام در بحث آزادی را کتمان نفرمودند.
در بحث از آزادی‌های سیاسی، از قبیل آزادی بیان، تشکل‌ها، اقلیت‌های مذهبی و... حضرت امام ضمن اینکه اسلام و حکومت اسلامی را ضامن حفظ آزادی‌های مشروع عنوان می‌کردند، اما بدون استثنا، در همه‌ی موارد این آزادی‌ها را با قید «مضر به حال ملت نباشد»، «به مصلحت اسلام و مسلمین نباشد»، «توطئه در کار نباشد» و... مقید می‌نمودند: «در یک رژیم اسلامی، آزادی‌ها صریح و کامل خواهند بود. تنها آزادی‌هایی به ملت داده نخواهد شد که برخلاف مصلحت مردم باشد و به حیثیت فرد لطمه وارد سازد. حمایت عظیمی که ملت از چند ماه پیش، از ما به عمل می‏آورد، نشان می‏دهد که مردم به قدر کافی افکار ما را درک کرده و متوجه آینده شده‏اند» ۲۷ دی ۱۳۵۷، همچنین ن.ک.به: ۲۵ دی، ۲۲ مهر و ۳ بهمن ۱۳۵۷)
در بحث از آزادی‌های اجتماعی، موضوع زنان از جمله مسائلی بود که امام به‌کرات به آن پرداختند: «در نظام اسلامی، زن به‌عنوان یک انسان، می‏تواند مشارکت فعال با مردان در بنای جامعه‌ی اسلامی داشته باشد، ولی نه به‌صورت یک شیء. نه او حق دارد خود را به چنین حدی تنزل دهد و نه مردان حق دارند که به او چنین بیندیشند. و در مورد آنچه را که به نام تفریحات شناخته شده است، اسلام با هرچیزی که انسان را به پوچی و از خود بیگانه شدن می‏کشاند، مبارزه می‏کند. شراب‌خواری و می‌گساری در اسلام ممنوع است. فیلم‌های منحرف‌کننده از اخلاق متعالی انسانی ممنوع است.» (۱۸ آبان ۱۳۵۷، همچنین ن.ک.به: ۱۸ آبان، ۳ بهمن و ۱۹ آبان ۱۳۵۷)

حمایت از مستضعفین و محرومان
حمایت از مستضعفین را باید یکی از مشخصه‌های بارز اندیشه‌ی اسلامی حضرت امام دانست که تا واپسین سال‌های عمر پربرکت ایشان و حتی در وصیت‌نامه‌ی الهی - سیاسی ایشان، بر آن تأکید شده و همواره از ارکان سیاست‌های نظام جمهوری اسلامی نیز بوده است. این شاخصه در بیانات پیش از پیروزی انقلاب حضرت امام آشکارا ترسیم شده است. ایشان همواره اسلام حقیقی را حامی محرومان و مستضعفان و دشمن چپاولگران و استثمارگران مطرح می‌کردند: «حکومت اسلامی یک نظام عادلانه است؛ یک نظام بهتر از این نظام حال. این برای اینکه... زورگویی نباید باشد، چپاول نباید باشد، مال ملت را نباید ببرند و بخورند، باید مردم همه در رفاه باشند، باید فقرا را برایشان فکر کرد، باید این زاغه‏نشین‌های بیچاره‏ای که هیچ ندارند، هیچ ندارند، باید برای این‌ها فکر کرد؛ نه همه برای آن بالا و آن اشراف، برای اشراف؛ هم حکومت‌ها برای اشراف کار می‏کنند... برای ضعفا باید بیشتر کار بکنند.» (۷ آبان ۱۳۵۷)
حضرت امام در پاسخ به این سؤال پُرشمار رسانه‌ها که شما می‏خواهید چه نوع رژیمی را جانشین نظام کنونی سازید؟ ماهیت این نظام سیاسی را به‌روشنی بیان فرمودند: «جمهوری به همان معنایی است که همه‌جا جمهوری است. لکن این جمهوری بر یک قانون اساسی‏ای متکی است که قانون اسلام است.»
«وقتی که شما تاریخ را می‏بینید و ملاحظه می‏کنید، از آن اول که رسول اکرم قیام کردند با همین مردم فقیر، با همین مردم مستضعف، ایشان قیام کردند.» (۲۷ بهمن ۱۳۵۷) «مالکیت بدان صورت که در آمریکا مطرح است، اصولاً در اسلام وجود ندارد. اسلام مالکیت را قبول دارد، ولی قوانینی در اسلام هست که مالکیت را تعدیل کند.» (۱۳ دی ۱۳۵۷، همچنین ن.ک.به: پیام دعوت امام از روحانیون برای کمک به محرومان، ۱۸ آبان ۱۳۵۷)

نتیجه‌گیری
به‌طور کلی، با بررسی بیانات حضرت امام در مقطع پیش از پیروزی انقلاب، درخواهیم یافت که شاخصه‌هایی که امروزه هویت ذاتی نظام جمهوری اسلامی را شکل داده‌اند، همان شاخصه‌هایی هستند که ایشان پیش از انقلاب اسلامی بر آن تأکید داشتند.
همان‌طور که اشاره شد، چهره‌ای که حضرت امام از نظام مدنظر خود با توجه به شاخصه‌های فوق‌الذکر ترسیم نمودند، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در قالب نظام جمهوری اسلامی، جامه‌ی تحقق به خود پوشید. شاخصه‌های فوق‌الذکر در واقع لب‌لباب اندیشه‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی حضرت امام هستند که تا آخرین سال‌های حیات، در این مسیر گام برداشتند.
تعهد حضرت امام به این آرمان‌ها و ارزش‌ها، آن‌چنان بود که حتی رسیدن نهضت به مراحل حساس پایانی و همراه شدن گروه‌های غیراسلامی در لحظات پایانی، باعث نشد تا امام لحظه‌ای با رویکرد پراگماتیستی رایج در دنیای سیاست، برخلاف اعتقادات قلبی خود و برخلاف سخن اسلام، کلامی بر زبان جاری کند. آموزه‌های اسلامی همان قیدی بود که امام به آن آرمان‌ها و ارزش‌ها متعهد بود و لذا قبل و بعد از انقلاب، در جهت تحقق همان وعده‌ها کوشید.
در پایان، ذکر این نکته لازم است که بدون شک، نظام جمهوری اسلامی همچنان باید در مسیر تحقق آرمان‌های حضرت امام(ره) حرکت کند، اما موضوعی که در اینجا مورد بحث است این است که نظام جمهوری اسلامی همان چهره‌ای را که حضرت امام(ره) ترسیم فرمودند و ملت آگاهانه در مسیر این هدف قیام کردند را در عرصه‌ی عمل محقق کرده است و در مسیر آن اهداف همچنان گام برمی‌دارد. 

حمیدرضا رحیمی - برهان

https://siasatrooz.ir/vdcdn50fxyt0z56.2a2y.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی