جنگ افروزی غرب در اوکراین با اصرار آمریکا و برخی شرکای اروپایی آن به ارسال تسلیحات به کییف و ناکام گذاشتن روند سیاسی، در حالی ادامه دارد که رسانههای غربی از جمله فارسی زبانان همچون بی بیسی به انتشار گزارشهای احساسی در باب زنان باردار و نوزادان اوکراینی پرداختهاند.
به عنوان نمونه بی بی سی در گزارشی آورده است: «فشار جنگ بر زنان باردار در اوکراین، شاید بیشتر از دیگران باشد، بخصوص وقتی مجبور میشوند در زیرزمینها و پناهگاهها مخفی شوند. دکترها میگویند از زمان آغاز جنگ، تعداد زایمانهای زودرس در مناطقی که زیر حمله روسیه هستند به میزان قابل توجهی بیشتر شده. دسترسی به دستگاه های کمک به تنفس برای نوزادان نارس چالش بزرگی است».
هرچند که جنگ در تمام ابعاد آن و تلفات غیر نظامیان بویژه زنان و کودکان امری مردود و محکوم است، اما یک سوال مهم و اساسی در این میان مطرح میشود و آن اینکه آیا وضعیت بحرانی برای زنان باردار و نوزادان در وضعیتهای جنگی صرفا شامل اوکراینیها میشود که رسانههای مذکور رویکردی انحصاری به این موضع داشتهاند؟
نگاهی به کارنامه چند دهه اخیر نشان میدهد که از زمان حمله اتمی آمریکا به ژاپن تا به امروز عوارض این حمله بر زنان باردار و کودکانی که ناقص الخلقه به دنیا آمدهاند ادامه داشته است. در جنگ ویتنام آمریکا از عنصر نارنجی استفاده کرد که نتیجه آن کودکانی موسوم به کودکان هیولایی بود. در عراق و افغانستان نیز آمریکا و انگلیس از سلاحهای اتمی استفاده کردند و زمینهساز گسترش سرطان و نقص عضو در میان کودکان در زمان تولد شدند. رژیم صهیونیستی در تجاوزات مکرر خود به غزه از سال ۲۰۰۵ تا به امروز همواره از بمبهای فسفری و شیمیایی استفاده کرده که این امر منجر به تولد کودکان ناقص شده است. در یمن نیز سعودی همین جنایت را تکرار کرده است، در حالی که هزاران زن باردار به خاطر محاصره و امکانات پزشکی جان خود را از دست داده و یا به سوگ نوزادانشان نشستهاند. البته نباید فراموش کرد که در ۸ سال دفاع مقدس صدام با سلاحهای شیمیایی غربی، سردشت و حلبچه را بمباران کرد که هنوز هم آثار آن را در ساکنان این مناطق میتوان مشاهده کرد.
حال سوال اینجاست که چگونه رسانههای غربی، اشکریزان به دنبال توجه جهانی حمله به اوکراین هستند در حالی که چند دهه است چشمشان را به روی فاجعه انسانی که سلاحهای شیمیایی و هستهای غرب بر سر مردم آسیا آورده است، فروبستهاند. رفتاری که البته در قبال پناهجویان اوکراینی و آسیایی نیز تکرار شده است، چنانکه در ابتدای جنگ اوکراین همین رسانهها عنوان کردند که مردم متمدن با چشمهای آبی و موهای بلوند اوکراینی (غربی) برخلاف مردم آسیا (بویژه غرب آسیا) که زندگیشان با جنگ آمیخته بوده است، تاب تحمل جنگ و پیامدهای آن را ندارند و جهان باید به کمک آنها بشتابد.
نویسنده: سید مهدی لنکرانی
به عنوان نمونه بی بی سی در گزارشی آورده است: «فشار جنگ بر زنان باردار در اوکراین، شاید بیشتر از دیگران باشد، بخصوص وقتی مجبور میشوند در زیرزمینها و پناهگاهها مخفی شوند. دکترها میگویند از زمان آغاز جنگ، تعداد زایمانهای زودرس در مناطقی که زیر حمله روسیه هستند به میزان قابل توجهی بیشتر شده. دسترسی به دستگاه های کمک به تنفس برای نوزادان نارس چالش بزرگی است».
هرچند که جنگ در تمام ابعاد آن و تلفات غیر نظامیان بویژه زنان و کودکان امری مردود و محکوم است، اما یک سوال مهم و اساسی در این میان مطرح میشود و آن اینکه آیا وضعیت بحرانی برای زنان باردار و نوزادان در وضعیتهای جنگی صرفا شامل اوکراینیها میشود که رسانههای مذکور رویکردی انحصاری به این موضع داشتهاند؟
نگاهی به کارنامه چند دهه اخیر نشان میدهد که از زمان حمله اتمی آمریکا به ژاپن تا به امروز عوارض این حمله بر زنان باردار و کودکانی که ناقص الخلقه به دنیا آمدهاند ادامه داشته است. در جنگ ویتنام آمریکا از عنصر نارنجی استفاده کرد که نتیجه آن کودکانی موسوم به کودکان هیولایی بود. در عراق و افغانستان نیز آمریکا و انگلیس از سلاحهای اتمی استفاده کردند و زمینهساز گسترش سرطان و نقص عضو در میان کودکان در زمان تولد شدند. رژیم صهیونیستی در تجاوزات مکرر خود به غزه از سال ۲۰۰۵ تا به امروز همواره از بمبهای فسفری و شیمیایی استفاده کرده که این امر منجر به تولد کودکان ناقص شده است. در یمن نیز سعودی همین جنایت را تکرار کرده است، در حالی که هزاران زن باردار به خاطر محاصره و امکانات پزشکی جان خود را از دست داده و یا به سوگ نوزادانشان نشستهاند. البته نباید فراموش کرد که در ۸ سال دفاع مقدس صدام با سلاحهای شیمیایی غربی، سردشت و حلبچه را بمباران کرد که هنوز هم آثار آن را در ساکنان این مناطق میتوان مشاهده کرد.
حال سوال اینجاست که چگونه رسانههای غربی، اشکریزان به دنبال توجه جهانی حمله به اوکراین هستند در حالی که چند دهه است چشمشان را به روی فاجعه انسانی که سلاحهای شیمیایی و هستهای غرب بر سر مردم آسیا آورده است، فروبستهاند. رفتاری که البته در قبال پناهجویان اوکراینی و آسیایی نیز تکرار شده است، چنانکه در ابتدای جنگ اوکراین همین رسانهها عنوان کردند که مردم متمدن با چشمهای آبی و موهای بلوند اوکراینی (غربی) برخلاف مردم آسیا (بویژه غرب آسیا) که زندگیشان با جنگ آمیخته بوده است، تاب تحمل جنگ و پیامدهای آن را ندارند و جهان باید به کمک آنها بشتابد.
نویسنده: سید مهدی لنکرانی