ایده چین تحت پروژه (کمربند و جاره) نقش مهمی در گسترش حضور منطقه ای آن در خلیج فارس دارد و فرصت های همکاری برای چین و شورای همکاری خلیج فارس را افزایش میدهد. اما این پروژه با موانع متعددی روبه رو می باشد و تا زمانی که این موانع در میان کشورهای عضو این پروژه مرتفع نگردد، امکان تحقق بهینه این طرح مشکل میباشد. این منابع همکاری را در چند بخش میتوان مورد بررسی قرار داد.
۱) تعمیق وابستگی در زمینه اقتصاد و تجارت: چین اکنون به دومین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل شده که دارای بازار داخلی گسترده و ذخایر ارزی زیادی است. در همین حال شورای همکاری خلیجفارس و اعضای آن نهتنها دارای منابع غنی نفت و گاز هستند بلکه دارای ذخایر قابلتوجه دلارهای نفتی نیز می باشند، زیرساختهای آنها و همچنین فناوری ساخت و تقاضای نیروی کار درحال افزایش است.
چین و شورای همکاری خلیجفارس بنیادی محکم بر روابط اقتصادی خود ایجاد کردهاند که همکاری BRIمیتواند آن را تقویت کند. بر این اساس بسیاری ناظران سیاسی و اقتصادی بر این عقیده اند که چین باید به طور فعال، توسعه بازار شورای همکاری خلیجفارس را توسعه دهد، شرکتها را به سرمایهگذاری در کشورهای شورای همکاری خلیجفارس تشویق کند و سرمایهگذاری در کالاهای خانگی، مصالح ساختمانی، تولید، تهیه غذا و سایر زمینههای توسعه را افزایش دهد. در تعاملاتی دو جانبه برای جذب سرمایههای عربی، همچنین چین باید سیاستهایی را برای جذب سرمایهگذاری از شورای همکاری خلیجفارس در صنعت پتروشیمی چین تدوین کند
۲) برای تکمیل FTA و علیرغم اظهارنظرها و مخالفتهای مطرح در باب این طرح، از طرف مقامات هر دو طرف برای تکمیل مذاکرات، روند پیشرفت کند است. مقامات چینی باید همکاری نزدیکی با کشورهای عربستان سعودی و امارات متحده عربی که سودای هسته ای شدن را دارند، برای دستیابی موفقیت در مذاکرات را بررسی کنند.
۳) با توجه به این حقیقت که محور روابطی کشورهای عربی حوزه جنوبی خلیج فارس روابط با ایالات متحده است ، مدیریت مؤثر روابط چین و ایالات متحده یکی از عناصر اصلی در افزایش روابط چین با این کشورها خواهد بود.
۴) تقویت قابلیتهای طرحریزی، نظامی در خاورمیانه مولفه ای است که توسعه استراتژی بیرون رفتن شرکتهای چینی، منافع، داراییها و شهروندان چین در خاورمیانه بر این اساس افزایش یافته است. بنابراین ثبات سیاسی منطقهای بخشی از منافع چین است. چین باید تواناییهای نظامی خود را در خاورمیانه تقویت کرده و ناوگان کشتیهای جنگی و پایگاه تامین نیروی دریایی خود را ایجاد کند تا از مولفه نظامی برای اهداف اقتصادی و سیاسی بهره گیرد. البته این طرح با چالشی به نام رقابت میان بازیگران فرامنطقهای همچون آمریکا، انگلیس، فرانسه و حتی ژاپن و آلمان برای تقویت حضور نظامی در غرب آسیا مواجه است.
۵) مولفه مهم دیگر آنکه پکن میتواند پیوندهای مردم به مردم را افزایش داده و از فرایند دیپلماسی عمومی برای تحقق منافعش بهره گیرد. فروش اوراق قرضه به مردم در BRI اولویت همکاری است هر چند که این منطقهای است که چین موفقیت چندانی نسبت به گسترش روابط تجاری سیاسی و امنیتی نداشته است در نهایت آنکه چین باید طرح قدرت نرم خود را در کشورهای شورای همکاری خلیجفارس با مبادلات فرهنگی و آموزشی بهبود بخشد تا آگاهی و قدردانی از دستاوردهای فرهنگی چین را برای شهروندان شورای همکاری خلیجفارس افزایش داده و از این مولفه برای جبران ضعفهایش در به کارگیری مولفههای نظامی و سیاسی بهره گیرد.
نویسنده: لادن رنجبر حقیقی