پس از سفر جانسون نخست وزیر انگلیس به فنلاند و سوئد، این کشورها از آمادگیشان برای عضویت در ناتو خبر دادن. حال این سوال مطرح است که این عضویت تا چه میزان میتواند زمینه ساز امنیت برای این کشورها باشد؟ در پاسخ به این پرسش بررسی کارنامه ناتو قابل توجه است. در حوزه اقدام مستقیم ناتو در تامین امنیت کشورها میتوان به کارنامه حضور ۲۰ ساله ناتو در افغانستان اشاره کرد که در نهایت نیز در حالی این کشور را ترک کردند که در کنار ویرانیها و نابسامانیهای سیاسی، به اذعان سازمان ملل بیش از ۲۰ میلیون نفر از جمعیت ۳۸ میلیونی این کشور نیازمند کمک غذایی بودهاند. نمود دیگر حضور ناتو را در اوکراین میتوان مشاهده کرد.
در طی ماههای اخیر ناتو در حالی مدعی حمایت از اوکراین بوده که نتیجه این امر گرفتار شدن کی یف در جنگ و ویرانی و هزینههای سنگین انسانی و مالی بوده است. در اصل ناتو در هر منطقهای که ورود کرده است جز ویرانی و نابودی کارکردی نداشته است.
نکته دیگر آنکه توسعه طلبی ناتو بر خلاف تعهدات گذشته در مرزهای روسیه بوده است که نتیجه آن نیز تهدید امنیت و در نهایت واکنش آن به این اقدامات بوده است. مسئله ای که در نهایت اوکراین را گرفتار جنگ با مسکو کرده و روسیه نیز هرکشوری را که در جمع ناتو افزوده شود در لست دشمنان قرار میدهد. نتیجه این امر آن خواهد بود که از یک سو هزینههای نظامی کشورهای عضو شده در ناتو افزایش مییابد و از سوی دیگر این امر در مراودات اقتصادی بسیاری از آنها با روسیه بویژه در حوزه نفت و گاز تاثیر خواهد گذاشت که نتیجه آن چالشهای اقتصادی برای این کشورها خواهد بود چنانکه طی دو ماه اخیر نیز آمارها از تشدید بحران اقتصادی در اروپا و حتی بحران سوخت در آمریکا حکایت دارد. لذا عضویت فنلاند و سوئد در ناتو عملا آنها را از حوزه امنیت به دور و وارد عرصه منازعه و درگیری خواهد ساخت.
نکته بسیار مهم آن است که امروز دیگر جامعه جهانی پذیرنده یک جانبه گرایی و سلطه گری غرب از جمله در حوزه نظامی نمیباشد لذا عضویت در ناتو نه تنها کارکرد و دستاوردی قلمداد نمیشود بلکه میتواند به تضعیف موقعیت مردمی کشورها نیز منجر شود.
با توجه به آنچه ذکر شد میتوان گفت که اقدام سوئد و فنلاند در پیوست به ناتو نه تنها نمیتواند تامین کننده امنیت آنها باشد بلکه در نهایت تهدیدی امنیتی و حتی اقتصادی برای آنهاست هر چند که شاید در کوتاه مدت و در زمان جنگ اوکراین امتیازاتی از آمریکا و اروپا دریافت نمایند اما تجربه نشان داده است که در نهایت آنها نیز به حال خود رها خواهند شد و هزینه پیوستن به ناتو بسیار سنگینتر از دستاوردهای عضویتشان خواهد بود.
نویسنده: فرامرز اصغری
در طی ماههای اخیر ناتو در حالی مدعی حمایت از اوکراین بوده که نتیجه این امر گرفتار شدن کی یف در جنگ و ویرانی و هزینههای سنگین انسانی و مالی بوده است. در اصل ناتو در هر منطقهای که ورود کرده است جز ویرانی و نابودی کارکردی نداشته است.
نکته دیگر آنکه توسعه طلبی ناتو بر خلاف تعهدات گذشته در مرزهای روسیه بوده است که نتیجه آن نیز تهدید امنیت و در نهایت واکنش آن به این اقدامات بوده است. مسئله ای که در نهایت اوکراین را گرفتار جنگ با مسکو کرده و روسیه نیز هرکشوری را که در جمع ناتو افزوده شود در لست دشمنان قرار میدهد. نتیجه این امر آن خواهد بود که از یک سو هزینههای نظامی کشورهای عضو شده در ناتو افزایش مییابد و از سوی دیگر این امر در مراودات اقتصادی بسیاری از آنها با روسیه بویژه در حوزه نفت و گاز تاثیر خواهد گذاشت که نتیجه آن چالشهای اقتصادی برای این کشورها خواهد بود چنانکه طی دو ماه اخیر نیز آمارها از تشدید بحران اقتصادی در اروپا و حتی بحران سوخت در آمریکا حکایت دارد. لذا عضویت فنلاند و سوئد در ناتو عملا آنها را از حوزه امنیت به دور و وارد عرصه منازعه و درگیری خواهد ساخت.
نکته بسیار مهم آن است که امروز دیگر جامعه جهانی پذیرنده یک جانبه گرایی و سلطه گری غرب از جمله در حوزه نظامی نمیباشد لذا عضویت در ناتو نه تنها کارکرد و دستاوردی قلمداد نمیشود بلکه میتواند به تضعیف موقعیت مردمی کشورها نیز منجر شود.
با توجه به آنچه ذکر شد میتوان گفت که اقدام سوئد و فنلاند در پیوست به ناتو نه تنها نمیتواند تامین کننده امنیت آنها باشد بلکه در نهایت تهدیدی امنیتی و حتی اقتصادی برای آنهاست هر چند که شاید در کوتاه مدت و در زمان جنگ اوکراین امتیازاتی از آمریکا و اروپا دریافت نمایند اما تجربه نشان داده است که در نهایت آنها نیز به حال خود رها خواهند شد و هزینه پیوستن به ناتو بسیار سنگینتر از دستاوردهای عضویتشان خواهد بود.
نویسنده: فرامرز اصغری