سه شنبه ۲۱ تير ۱۴۰۱ - ۲۳:۱۹
کد مطلب : 123218

اضلاع یک طرحی

جو بایدن رئیس جمهور آمریکا امروز در حالی راهی خاورمیانه می‌شود که یکی از مهمترین اهداف این سفر اقدام در برابر ایران عنوان شده است...
جو بایدن رئیس جمهور آمریکا امروز در حالی راهی خاورمیانه می‌شود که یکی از مهمترین اهداف این سفر اقدام در برابر ایران عنوان شده است. وی و سایر مقامات کاخ سفید همچون سالیوان مشاور امنیت ملی وی در حالی مدعی شده اند که ایران یا با توافق پیشنهادی امریکا و اروپا برای آنچه بازگشت ایران به تعهدات برجامی می‌نامند، موافقت می‌کند و یا با انزوا مواجه می‌شود که نگاهی به کارنامه بایدن تا به امروز حکایت از آن دارد که واشنگتن همچنان همان رویکردهای قدیمی در قالب استراتژی چند لایه را با عناوین جدید اجرا می‌سازد که در چند بخش عمده قابل ارزیابی است. بخش مهمی از سیاست‌های آمریکا در قالب استمرار تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی صورت می‌گیرد چنانکه بایدن در یادداشتی در واشنگتن پست نیز عنوان می‌کند که فشار اقتصادی و دیپلماسی تا زمان تمکین ایران به خواسته‌های غرب ادامه خواهد یافت. متاسفانه رویکردهای یک جانبه ایران در دولت گذشته به مذاکره و جستجوی راهی برای تعامل با اروپا و آمریکا و غفلت از ظرفیت‌های منطقه‌ای و فرا غربی، زمینه ساز این توهم شد که از طریق راهبرد اقتصادی می‌توان ایران را تسلیم نمود. در دولت سیزدهم هر چند که اقدامات موثر و گسترده‌ای در تعاملات منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای صورت گرفته و ایران امروز به عنوان بازیگری تاثیرگذار در معادلات اقتصادی و سیاسی و امنیتی ایفای نقش می‌کند که اظهارات مقامات فرانسوی مبنی بر لزوم ورود نفت و گاز ایران به عرصه جهانی (غرب) و نیز دعوت ایتالیا از وزیر خارجه ایران با محوریت مسئله انرژی نیز نمودی از این مسئله است اما کاستی‌ها و ضعف های اقتصادی و بعضا تورم‌های سینوسی و اجرای طرح‌های ازمون و خطای اقتصادی این توهم را در امریکا حفظ کرده است که از حربه فشار اقتصادی برای امتیازگیری می‌تواند بهره گیرد.
بعد دیگر جنگ تمام عیار آمریکا علیه ایران در حوزه نظامی و امنیتی قابل تعریف است. دیدارهای مقامات آمریکایی و اروپایی با سران گروه‌های تروریستی همچون منافقین که دستشان به خون هزاران ایرانی آغشته است، زمینه سازی برای حضور جوخه‌های جاسوسی و خرابکاری صهیونیست‌ها در حریم مرزی ایران، طرح ادعاهای ساختگی مبنی بر تهدید بودن ایران نظیر دروغ پردازی اخیر صهیونیست‌ها مبنی بر طرح ایران برای اقدام علیه گردشگران این رژیم در ترکیه و یا جوسازی انگلیس و فرانسه مبنی بر هشدار به اتباعشان برای سفر به ایران، اجرای ترورهای متعدد برای ناامن نشان دادن فضای داخلی ایران و... در حوزه امنیتی قابل توجه است. در حوزه نظامی نیز در حالی‌ آمریکا از ناتوانی برای گزینه نظامی آگاه است که این روزها ادعای ایجاد چتر مشترک هوایی عربی-عبری با مدیریت آمریکا علیه ایران را مطرح کرده است. جدیدترین جوسازی برای به اصطلاح اجماع نظامی علیه ایران ادعای سالیوان مشاور امنیت ملی آمریکا مبنی بر احتمال ارسال پهپادهای ایران به روسیه برای مشارکت در جنگ اوکراین می‌باشد که با هدف ایران هراسی صورت گرفته است.
اما بعد مهم جنگ غرب علیه ایران در حوزه فرهنگی با نقش آفرینی محوری رسانه‌ها قابل توجه است. رسانه‌های فارسی زبانی که ماموریت دارند تا روزانه صدها خبر سیاه و تیره و تار را به ذهن مخاطب ایرانی تزریق نماید تا در نهایت تصویری سیاه، بدون اینده ای روشن را پیش روی ملت ایران قرار دهد. برجسته سازی و بزرگنمایی مطالبات اقتصادی و صنفی و حتی ساده ترین مسائل اجتماعی با هدف تبدیل سازی انها به مسائل اجتماعی، نمایش چهره‌ای پیشرفته از غرب و آنانی که با غرب همراهی می کنند در برابر چهره سیاه نمایش داده شده از ایران، تطهیز پهلوی و حتی معرفی آن به عنوان جایگزینی برای جمهوری اسلامی، به راه اندازی به اصطلاح کمپین‌هایی همچون حجاب بی حجاب، نه به حجاب اجباری و پخش چند ویدئو از چند خانم در خیابان‌ها و معابر خلوت و یا خانه‌هایشان با هدف معرفی آنان به عنوان نماد زن ایرانی و... در این جنگ فرهنگی قابل مشاهده است. این جنگ ترکیبی قطعا نیازمند مولفه‌های و راهکارهای ترکیبی می‌باشد. با توجه به ظرفیت‌های نظامی در برابر تهدیدات این حوزه، رفع مشکلات اقتصادی و ایجاد ارامش روانی در این عرصه برای جامعه و از همه مهمتر ایجاد ظرفیت‌های عظیم فرهنگی مولفه‌های مهم در برابر این جنگ است که تحقق آنها نیازمند اجماعی ملی از مردم و مسئولان و تمام جریان‌های سیاسی است.

نویسنده: قاسم غفوری
https://siasatrooz.ir/vdcezx8zvjh8wwi.b9bj.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی