در روزهای اخیر در حالی جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از طرح و ابتکار جدیدش برای آنچه احیای برجام نامیده است سخن گفته است که در بخشی از یادداشت وی در فاینشنال تایمز ادعای آخرین فرصت احیای برجام را مطرح کرده است.
در همین حال آمریکایی‌ها و سه کشور اروپایی از جمله فرانسوی‌ها از نزدیک بودن بسته شدن پنجره مذاکرات سخن گفته اند. بر اساس ادابیات گفتاری پیشین غربی‌ها، ادعای آخرین فرصت یا نزدیک بودن بسته شدن پنجره مذاکرات، با ادعای گزینه‌های دیگر همراه بوده است. حلقه تکمیلی این ادعا نیز سخنان مقامات رژیم صهیونیستی نظیر لاپید نخست وزیر، گانز وزیر جنگ است که مدعی آمادگی این رژیم برای گزینه نظامی یک جانبه است در حالی که غربی‌ها نیز با سکوت در برابر این ادعا برآنند تا از آن به عنوان ابزار فشار علیه ایران بهره گیرند. نکته قابل توجه آنکه همزمان با این تحرکات از ادعای مذاکره و توافق گرفته تا گزینه نظامی، غربی‌ها اقدامات قابل توجهی در حمایت از گروهک تروریستی و ضد انقلاب و سلطنت طلب‌ها صورت داده اند از جمله حمایت‌های آشکار از گروهک تروریستی منافقین است که همراهی سوئد با دروغ پردازی‌های این گروهک و صدور حکم برای حمید نوری، دیدار مقامات آمریکایی از جمله پنس و پومپئو معاون و وزیر خارجه ترامپ در کنار برخی سناتورهای دموکرات و جمهوریخواه از اردوگاه این گروهک در آلبانی و نیز اقدامات به اصطلاح حمایتی آلبانی از منافقین با ادعای مقابله با آنچه اقدامات تروریستی ایران نامیده اند، نمودی از این رفتار است. مجموع این ترکیب در حالی به زعم خویش به دنبال نمایش ائتلافی علیه ایران هستند که این روزها ( ۴- ۸ مرداد) روزهای تاریخی مهمی برای ملت ایران است که مرور آنها می تواند درس و پیامی مهم برای این توهم زدگان باشد.
در سال ۱۳۶۷ در چنین روزهایی در حالی که براساس قطعنامه ۵۹۸ جنگ میان ایران و عراق به پایان رسیده بود، ترکیبی از سران گروهک تروریستی منافقین، رژیم بعث عراق و حامیان غربی آنها، با توهم ضعف ایران حمله‌های همه جانبه را آغاز کردند حال آنکه نیروهای مسلح و مقاومت مردمی در عملیاتی بزرگ و ماندگار به نام مرصاد تمام آن توهمات را نابود و برگی زرین را در حراست از ایران زمین ثبت نمودند. در آن زمان غرب در تصور آن بود که منافقین مولفه ای قوی برای به زانو در آوردن ایران است و منافقین نیز غرب را حامی بزرگ نظامی و اطلاعاتی برای رسیدن به توهمات جنایتکارانه خویش علیه ملت ایران می دانست.
امروز پس از گذشت سالها بار دیگر این توهم را می توان در می توان در میان سران این گروهک از هم پاشیده که پوسته ای ظاهری از آن باقی مانده که صرفا با نمایش‌های مضحک خود به دنبال پنهان سازی این فروپاشی است، برخی کشورهای غربی که رسما به حمایت از این گروهک تروریستی می پردازند و نیز رژیم صهیونیستی مشاهده کرد که ادعای آمادگی برای گزینه ای دیگر در صورت تن ندادن ایران به زیاده خواهی‌های مذاکرای را مطرح می سازند. مطالعه و مروری بر عملیات مرصاد برای این جمع امری ضروری می باشد چرا که در آن زمان ملت ایران با کم ترین امکانات و ادوات نظامی در برابر متجاوزان پیروز شد و امروز ایران به اذعان جهانیان در جمع دارندگان پیشرفته ترین ادوات و تجهیزات از جمله قدرت موشکی، پهپادی است چنانکه آمریکا رسما توان پهپادی ایران را خطرناک ترین تهدید برای خود عنوان کرده است.
بر این اساس می توان گفت که سیاست فشار و تهدید برای امتیازگیری، طرحی از پیش سوخته است و رویکرد غرب به تکرار چنین رویه ای که این روزها با ادعای گزینه نهایی بورل روی میز از آن یاد می شود، به باج خواهی از ایران پرداخت. غربی‌ها به نظر می‌رسد پیش از بیان ادعای گزینه دیگر به مطالعه حماسه‌های ملت ایران در طول ۸ سال دفاع مقدس و بویژه عملیات مرصاد بپردازند تا دریابند که سرنوشت چنین توهمی چه خواهد بود. قطعا نتیجه چنین رویکرد منطقی و عقل گرایانه ای، خودداری از دل سپردن آنها به ادعاها و خیال پردازی‌های جماعتی تروریست و جنایت کار همچون منافقینی که دستشان به خون ۱۷ هزار ایرانی آغشته است و رژیم صهیونیستی که دهها هزار فلسطینی را به خاک و خون کشیده است، برای وارد نشدن به جنگی است که جز شکست و نابودی برای آنها نتیجه ای به همراه ندارد،خواهد بود.
نویسنده: قاسم غفوری
در همین حال آمریکایی‌ها و سه کشور اروپایی از جمله فرانسوی‌ها از نزدیک بودن بسته شدن پنجره مذاکرات سخن گفته اند. بر اساس ادابیات گفتاری پیشین غربی‌ها، ادعای آخرین فرصت یا نزدیک بودن بسته شدن پنجره مذاکرات، با ادعای گزینه‌های دیگر همراه بوده است. حلقه تکمیلی این ادعا نیز سخنان مقامات رژیم صهیونیستی نظیر لاپید نخست وزیر، گانز وزیر جنگ است که مدعی آمادگی این رژیم برای گزینه نظامی یک جانبه است در حالی که غربی‌ها نیز با سکوت در برابر این ادعا برآنند تا از آن به عنوان ابزار فشار علیه ایران بهره گیرند. نکته قابل توجه آنکه همزمان با این تحرکات از ادعای مذاکره و توافق گرفته تا گزینه نظامی، غربی‌ها اقدامات قابل توجهی در حمایت از گروهک تروریستی و ضد انقلاب و سلطنت طلب‌ها صورت داده اند از جمله حمایت‌های آشکار از گروهک تروریستی منافقین است که همراهی سوئد با دروغ پردازی‌های این گروهک و صدور حکم برای حمید نوری، دیدار مقامات آمریکایی از جمله پنس و پومپئو معاون و وزیر خارجه ترامپ در کنار برخی سناتورهای دموکرات و جمهوریخواه از اردوگاه این گروهک در آلبانی و نیز اقدامات به اصطلاح حمایتی آلبانی از منافقین با ادعای مقابله با آنچه اقدامات تروریستی ایران نامیده اند، نمودی از این رفتار است. مجموع این ترکیب در حالی به زعم خویش به دنبال نمایش ائتلافی علیه ایران هستند که این روزها ( ۴- ۸ مرداد) روزهای تاریخی مهمی برای ملت ایران است که مرور آنها می تواند درس و پیامی مهم برای این توهم زدگان باشد.
در سال ۱۳۶۷ در چنین روزهایی در حالی که براساس قطعنامه ۵۹۸ جنگ میان ایران و عراق به پایان رسیده بود، ترکیبی از سران گروهک تروریستی منافقین، رژیم بعث عراق و حامیان غربی آنها، با توهم ضعف ایران حمله‌های همه جانبه را آغاز کردند حال آنکه نیروهای مسلح و مقاومت مردمی در عملیاتی بزرگ و ماندگار به نام مرصاد تمام آن توهمات را نابود و برگی زرین را در حراست از ایران زمین ثبت نمودند. در آن زمان غرب در تصور آن بود که منافقین مولفه ای قوی برای به زانو در آوردن ایران است و منافقین نیز غرب را حامی بزرگ نظامی و اطلاعاتی برای رسیدن به توهمات جنایتکارانه خویش علیه ملت ایران می دانست.
امروز پس از گذشت سالها بار دیگر این توهم را می توان در می توان در میان سران این گروهک از هم پاشیده که پوسته ای ظاهری از آن باقی مانده که صرفا با نمایش‌های مضحک خود به دنبال پنهان سازی این فروپاشی است، برخی کشورهای غربی که رسما به حمایت از این گروهک تروریستی می پردازند و نیز رژیم صهیونیستی مشاهده کرد که ادعای آمادگی برای گزینه ای دیگر در صورت تن ندادن ایران به زیاده خواهی‌های مذاکرای را مطرح می سازند. مطالعه و مروری بر عملیات مرصاد برای این جمع امری ضروری می باشد چرا که در آن زمان ملت ایران با کم ترین امکانات و ادوات نظامی در برابر متجاوزان پیروز شد و امروز ایران به اذعان جهانیان در جمع دارندگان پیشرفته ترین ادوات و تجهیزات از جمله قدرت موشکی، پهپادی است چنانکه آمریکا رسما توان پهپادی ایران را خطرناک ترین تهدید برای خود عنوان کرده است.
بر این اساس می توان گفت که سیاست فشار و تهدید برای امتیازگیری، طرحی از پیش سوخته است و رویکرد غرب به تکرار چنین رویه ای که این روزها با ادعای گزینه نهایی بورل روی میز از آن یاد می شود، به باج خواهی از ایران پرداخت. غربی‌ها به نظر می‌رسد پیش از بیان ادعای گزینه دیگر به مطالعه حماسه‌های ملت ایران در طول ۸ سال دفاع مقدس و بویژه عملیات مرصاد بپردازند تا دریابند که سرنوشت چنین توهمی چه خواهد بود. قطعا نتیجه چنین رویکرد منطقی و عقل گرایانه ای، خودداری از دل سپردن آنها به ادعاها و خیال پردازی‌های جماعتی تروریست و جنایت کار همچون منافقینی که دستشان به خون ۱۷ هزار ایرانی آغشته است و رژیم صهیونیستی که دهها هزار فلسطینی را به خاک و خون کشیده است، برای وارد نشدن به جنگی است که جز شکست و نابودی برای آنها نتیجه ای به همراه ندارد،خواهد بود.
نویسنده: قاسم غفوری
