بدترین اتفاق برای یک هنرمند قاطی کردن هنرش با سیاست است
چهارمین نشست «بازیابی» با هدف بررسی عملکرد عرصه موسیقی کشورمان در حوادث اخیر و با امید به خروج از شرایط فعلی، در خانه هنرمندان ایران برگزار شد. به گزارش روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، چهارمین نشست از سلسله نشستهای بازیابی با عنوان «مداخله هنرمند موسیقی در صورتبندی امروز و فردا» با حضور، مسعود شعاری آهنگساز، مدرس و نوازنده، مهران مهرنیا آهنگساز و نوازنده، فردین خلعتبری آهنگساز و آسیه مزینانی منتقد هنری و معاون فرهنگی خانه هنرمندان ایران در سالن استاد امیرخانی این مجموعه برگزار شد. در ابتدا آسیه مزینانی معاون فرهنگی خانه هنرمندان ایران که مجری این برنامه بود، توضیح داد: نشستهای بازیابی تلاشی است تا بتوانیم به نحوی به امکانات اثربخشی هنر و هنرمندان فکر کنیم. میخواهیم آینده را تخیل کنیم و تجربههایی که در این بیش از ۴ ماه از سر گذراندهایم را مورد بازخوانی قرار دهیم. نباید اجازه دهیم که به هر بهانهای از پیشرفت باز بمانیم. وی در ادامه با تشکر از همراهی حمیدرضا نوربخش بهعنوان مدیرعامل خانه موسیقی گفت: در این چهار ماه، موسیقی اتفاقات مهمی را رقم زد به همین دلیل بسیار ضروری است که بیشتر درباره نقش موسیقی در حوادث اخیر و آینده صحبت کنیم.
گفتگو برای عبور از چالشها در ادامه حمیدرضا نوربخش گفت: آرام آرام داریم از حوزه مباحث نظری به حوزه مسائل عملی میرسیم. در شورای عالی خانه هنرمندان هم از همان چند ماه پیش به این جمعبندی رسیدیم که جای این قبیل گفتگوها خالی است و به این نتیجه رسیدیم که باید در حوزههای مختلف گفتگو کنیم و به راهکاری برسیم. سوال اصلی هم این است که با تمام چالشهای موجود در راه هنرمندان، امروز چه باید کرد؟ امیدوارم این جلسات ادامه داشته باشد تا از این بنبست خارج شویم.
ناله آزادی بهجای فریاد آزادی! مهران مهرنیا نیز صحبتهای خود را با اشاره به اهمیت نقش موسیقی در دوران گذار آغاز کرد و گفت: از زمان مشروطه تا به امروز همواره اهالی موسیقی در کنار شاعران در صحنه حضور داشتهاند و جنگیدهاند. در حوزه زنان هم بزرگانی داشتهایم که جنگیدهاند. جامعه موسیقی از نظر تاریخی همواره واکنشهایی به حوادث و اتفاقات داشته که در جریانهای اخیر من نقصانهایی را میبینم. این هنرمند موسیقی افزود: نماد و برآیند سرخوردگیها را در ترانه «برای...» شاهد هستیم. من این ترانه را در دو سه روز ابتدایی بارها گوش کردم و احساس همدلی هم با آن داشتم. بعد آن را روی کاغذ نوشتم و از خودم پرسیدم که چرا با آن همدل هستم؟ در انتهای این ترانه وقتی صحبت از آزادی میشود، شاهد فریاد آزادی نیستیم، بلکه یک ناله آزادی است. این تفاوت میان موسیقی اعتراضی سال ۵۷ و ۵۸ با موسیقی اعتراضی امروز است. موسیقی اعتراضی باید مطالبهگر باشد.
کلمه «موسیقی» نماد کنشگری است در ادامه مسعود شعاری آهنگساز، مدرس و نوازنده گفت: کلمه «موسیقی» نماد کنشگری است. در ادامه مسعود شعاری آهنگساز، مدرس و نوازنده گفت: در مقاطعی حتی اینگونه به نظر میرسد که هنرمندان ما در کنار آفرینشگری هنری، میبایست سیاستمدار هم باشند وگرنه کارشان پیش نمیرود و این بدترین اتفاق برای یک هنرمند است. اینکه هنرمند مجبور شود کارش را با دیپلماسی و سیاست قاطی کند. وی افزود: این قصه از سالیان دور وجود داشته و همچنان هم ادامه خواهد داشت. بهخصوص در ماههای اخیر که روح هنرمند بهصورت اولی دارد آشفته میشود. هنرمند سنسور جامعه است و حساسیت بالایی دارد و اساسا به همین دلیل است که آفرینش و خلق در کارش اتفاق میافتد. به همین دلیل است که هنرمند از کشته شدن و یا زندانی شدن آدمها متأثر میشود. هنر و موسیقی روح جامعه است. گاهی میبینیم جسم جامعه دارد از بین میرود اما خط دیگری که همواره جریان دارد، روح آن جامعه است. وقتی فرهنگ و هنر یک جامعه مورد مخاطره قرار میگیرد، روح آن جامعه آسیب میبیند و اینجاست که باید هنرمندان به فکر چارهاندیشی باشند.
هیچکس به داد هنرمند نمیرسد! فردین خلعتبری سخنران بعدی این نشست بود که با اشاره به جای خالی احزاب و تشکیلات در شرایط فعلی گفت: هنرمند در این شرایط بیکسترین آدمی است که تنها میتواند به خودش متکی باشد. این هنرمند با بازخوانی برخی نابسامانیهای موجود در فضای موسیقی ادامه داد: همه این مشکلات به این دلیل است که اساسا هیچگاه مسئلهشان را با موسیقی حل نکرده اند. سالهاست بهدنبال دلیل این مسئله هستم و هیچکس هم حاضر به گفتگو نمیشود. گویی هیچ فرد آگاهی نسبت به فقه و موسیقی وجود ندارد که در این زمینه طرح مسئله کند. موسیقی در این سالها، خودش بار خودش را به دوش کشیده و به اینجا رسیده است.
سوال این است؛ ما چه کردهایم؟ مزینانی در این بخش با اشاره به فرآیند پرفرازونشیب ارتباط میان هنرمندان و قدرت گفت: در برخی رشتههای هنری ضربههای واردشده سهمگینتر بوده است و در برخی رشتههای دیگر هنوز اندک جان و توانی باقی مانده است. در عین حال برای آنکه بتوانیم در یک موضع خودانتقادی قرار بگیریم بد نیست بپرسیم خود ما در برابر این موقعیتی بهوجود آورده اند، چه کردهایم؟ سوال اصلی این است که ما بهعنوان «مردم هنر» چه کردهایم؟ *باید این گفتگوها را ادامه دهیم مسعود شعاری در ادامه این نشست گفت: آن کنشگریای که آقای خلعتبری به آن اشاره میکند، لازمهاش اتحاد است. آنچه در جریانات اخیر پررنگشده و محصول فراگیری ابزارهای رسانهای جدید است، افتراق نسلی است. این افتراق نسلی جعلی است. برخی دادههایی که به دست یک جوان ۲۰ ساله میرسد، به دست من هم میرسد و ممکن است تحلیل او از این دادهها درست باشد و یا تحلیل من. تنها با گفتگو میتوانیم بفهمیم کدام درست میگوییم. اگر من گمان کنم که بیشتر از آن جوان میفهمم، راه گفتگو را بستهایم.
موقعیت انسانی یعنی عاقلانه رفتار کردن فردین خلعتبری در ادامه گفت: در هر شرایطی تنها چیزی که میتواند موقعیت انسانی به ما بدهد، عمل بر اساس عقل و عاقلانه رفتار کردن است. هنرمند در هر شرایطی باید رفتار عاقلانه داشته باشد. همه چیز تنها ریختن در خیابان نیست. در دورههای مختلف هم شاهد بودهایم که هنرمندان ما عاقلانه رفتار کردهاند، حتی اگر با آنها برخورد شده و حتی کشته شدهاند. مهم این است که آنها مسیر عاقلانه خود برای بیان موضعشان را تغییر ندادهاند. ما همه موزیسین هستیم، زمانی باید برای حمل ساز مجوز میگرفتیم و زمانی باید برای نتهایمان مجوز میگرفتیم. اگر از من سوال شود که در این شرایط تو چه کردهای؟ میگویم همواره براساس عقلم عمل کردهام. وی افزود: رفتار عاقلانه یک بحث است اما اینکه فشار ماهیت و هویت ما را بخواهد تحتتأثیر قرار دهد نکته دیگری است. زمانی میگفتند نواختن گیتار ممنوع است اما امروز بهترین گیتارنوازان را داریم. امروز واقعیت این است که خانمهای ما بهتر از آقایان خوانندگی میکنند. در همه این مسیر ما عاقلانه حرکت کردیم. خلعتبری زمانی که از سوی یکی از حاضران درباره مواضعش مورد سوال قرار گرفت، تأکید کرد: شرایط در حال تغییر است و اگر صحبت از عقلانیت میکنم مربوط به یک شرایط خاص است. اگر این شرایط تغییر کرد طبیعتا رفتار من هم باید تغییر کند. کمااینکه در همین چهار ماه اخیر شرایط ثابت نبوده و تغییراتی داشته است. تمام نکته من این است که نباید جریان موسیقی نابود شود. مدام گفتهاند نخوانید و نباشید اما تلاش کردیم که باشیم. این همان نکتهای است که میگویند آب باید راه خود را پیدا کند. مزینانی در این بخش از نشست به اهمیت نقش نهادها و صنوف هم اشاره کرد و گفت در جلسه آینده بازیابی با حضور مسئولان سه نهاد صنفی در حوزه سینما، تئاتر و موسیقی، بهصورت مشروح به آسیبشناسی نقش نهادهای صنفی پرداخته خواهد شد.
خانه موسیقی فریاد نمیزند اما پیگیر است در بخش دیگری از این نشست حمیدرضا نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی که بهعنوان مهمان در سالن حضور داشت، به طرح خاطراتی درباره زاویه نگاه رسمی نسبت به هنرمندان موسیقی در چهار دهه گذشته به ویژه در صداوسیما پرداخت و گفت: وقتی تلویزیون ساز را نشان نمیدهد، در واقع دارد به یکی از اعضای مهم خانواده موسیقی بیاحترامی میکند و هویتی برای آن قائل نیست. گویی که این ساز یک صور قبیحه است. در چنین شرایطی چرا من بهعنوان خواننده باید بپذیرم در این تلویزیون حضور داشته باشم؟ وقتی من بهعنوان خواننده به این تحقیر تن میدهم، از چه کسی باید گله کنم؟ بعد هم که به تلویزیون میروند، پلیبک میخوانند و فقط لب میزنند! در تمام سالهای قبل از انقلاب تنها یک خواننده سنتی به من نشان دهید که به تلویزیون رفته باشد و پلیبک خوانده باشد. حتی یک مورد هم نیست و همه آنها اجرای زنده است. وی افزود: ممکن است درباره خیلی از مسائل داد نزنیم اما بدانید که به سمت عملی شدن خیلی از مطالبات حرکت کردهایم. من در شورای عالی انقلاب فرهنگی رفتهام و با آقای وزیر هم صحبت کردهام. ما حتی با آموزش و پرورش به توافقهایی رسیدهایم تا بهصورت فوقبرنامه همکاریهایی داشته باشیم. ما باید برای تربیت گوش افراد جامعه وقت بگذاریم. زمانی که قطعه «جنتلمن» منتشر شد و برخی آقایان فریاد میزدند که ای وای چرا دختران ما در مدارس این آهنگ را میخوانند، من گفتم این داد را باید بر سر خودتان بزنید. وقتی آموزش موسیقی را در مهدکودک و مدرسه محدود میکنید، بچههای ما از کف خیابان موسیقی خود را تأمین میکنند. دکتر محمودی از مهمانان ویژه این نشست، در صحبتهای کوتاهی گفت: از مباحث طرحشده در این نشست استفاده کردم و احساس خوبی به من دست داده است. خیلیها این روزها ناامید هستند اما اتفاق اساسی در همین نشستها رخ میدهد. وقتی با هم گفت و گو میکنیم و یاد میگیریم یکدیگر را بشنویم. ما این فضاها را کم داشتهایم. این ادامه حیات برای همه ما است. وی افزود: چرا فکر میکنیم جامعه از برخی مطالبات عبور کرده است. حجاب هنوز در این جامعه مسئله است اما همه مسئله جامعه این نیست. شعار «زن زندگی آزادی» نوک یک قله کوه یخی است که حجم انبوهی از مطالبات پشت آن است. باید گامبهگام جلو برویم. در برابر مطالبات ما مقاومت میکنند اما ما هم باید گامبهگام جلو برویم. آنقدر دامنه آزادی تنگ بوده که برداشتن یک روسری هم تبدیل به یک کنش سیاسی شده است. این کارشناس موسیقی تأکید کرد: هر کس در حوزه تخصصی خودش باید یک گام به جلو برود. ما باید زمانی را هم برای مطالبات خود در نظر بگیریم.