طی روزهای اخیر بار دیگر ادعای حمله موشکی به پایگاههای آمریکا در عراق مطرح شده و همچون گذشته نیز انگشت اتهام آمریکاییها و رسانههای نزدیک به آنها به مقاومت عراق و البته جمهوری اسلامی ایران معطوف شده است. حال این سوال مطرح است که چرا چنین رفتار نخ نما شدهای از سوی آمریکاییها صورت میگیرد؟ پاسخ به این پرسش را در تحولات داخلی عراق و البته برخی حاشیههای منطقهای میتوان یافت.
در داخل عراق از یک سو آمریکا به دنبال تعیین تکلیف برای پارلمان و دولت جدید عراق است و از سوی دیگر طراحی ادامه حضور و دور زدن طرح پارلمان مبنی بر خروج نیروهای آمریکایی را در سر میپروراند. طرح ادعاهای ساختگی علیه مقاومت عراق مولفهای است که از یک سو پنهان کننده دخالت آمریکا در روند سیاسی عراق است و از سوی دیگر بهانه ای می شود تا واشنگتن به بهانه مقابله با تهدیدات نظامی و امنیتی ادامه حضور را توجیه نماید چنانکه در کنار نیروی رزمی خبرها از اعزام نیروهای متشاری این کشور به عراق حکایت دارد. در همین حال آمریکاییها زنجیرهای از اقدامات را علیه ایران همزمان با مذاکرات وین در پیش گرفتهاند که بخشی از آن نیز متهم سازی ایران به دخالتهای بحران ساز در منطقه است. ادعای کشف جاسوسان و حملات سایبری ایران علیه آمریکا و متحدانش و نیز ادعای حملات ایران به مراکز نظامی آمریکا از ابعاد این سناریوی نخ نما شده است که با هدف تاثیرگذاری بر مذاکرات اجرا میشود در حالی که همزمان نیز با ادعای نزدیک بودن بسته شدن پنجره مذاکره سعی در گرفتار سازی ایرانیان در اشتباه محاسباتی و امتیاز دادن، دارند.
نکته پایانی آنکه این حملات ادعایی همزمان با دومین سالگرد شهادت سرداران مقاومت شهید سپهبد قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس در حمله تروریستی آمریکا صورت میگیرد که محور آن را نیز مدعی گرفتن انتقام خون سرداران مقاومت است تا به زعم خود از انتقام گیری گسترده ایران جلوگیری نمایند حال آنکه ملت ایران تاکید دارد که خون بهای سردار دلها بسیار بزرگتر از آن است که آمریکاییها و شرکای آنها حتی توان تصور آن را داشته باشند و لذا محدود سازی این انتقام به چند حمله راکتی به مراکز نظامی آمریکا در عراق صرفا یک توهم و ادعای نخ نما شده است که هیچ تناسبی با واقعیت ندارد.
نویسنده: سید مهدی لنکرانی
در داخل عراق از یک سو آمریکا به دنبال تعیین تکلیف برای پارلمان و دولت جدید عراق است و از سوی دیگر طراحی ادامه حضور و دور زدن طرح پارلمان مبنی بر خروج نیروهای آمریکایی را در سر میپروراند. طرح ادعاهای ساختگی علیه مقاومت عراق مولفهای است که از یک سو پنهان کننده دخالت آمریکا در روند سیاسی عراق است و از سوی دیگر بهانه ای می شود تا واشنگتن به بهانه مقابله با تهدیدات نظامی و امنیتی ادامه حضور را توجیه نماید چنانکه در کنار نیروی رزمی خبرها از اعزام نیروهای متشاری این کشور به عراق حکایت دارد. در همین حال آمریکاییها زنجیرهای از اقدامات را علیه ایران همزمان با مذاکرات وین در پیش گرفتهاند که بخشی از آن نیز متهم سازی ایران به دخالتهای بحران ساز در منطقه است. ادعای کشف جاسوسان و حملات سایبری ایران علیه آمریکا و متحدانش و نیز ادعای حملات ایران به مراکز نظامی آمریکا از ابعاد این سناریوی نخ نما شده است که با هدف تاثیرگذاری بر مذاکرات اجرا میشود در حالی که همزمان نیز با ادعای نزدیک بودن بسته شدن پنجره مذاکره سعی در گرفتار سازی ایرانیان در اشتباه محاسباتی و امتیاز دادن، دارند.
نکته پایانی آنکه این حملات ادعایی همزمان با دومین سالگرد شهادت سرداران مقاومت شهید سپهبد قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس در حمله تروریستی آمریکا صورت میگیرد که محور آن را نیز مدعی گرفتن انتقام خون سرداران مقاومت است تا به زعم خود از انتقام گیری گسترده ایران جلوگیری نمایند حال آنکه ملت ایران تاکید دارد که خون بهای سردار دلها بسیار بزرگتر از آن است که آمریکاییها و شرکای آنها حتی توان تصور آن را داشته باشند و لذا محدود سازی این انتقام به چند حمله راکتی به مراکز نظامی آمریکا در عراق صرفا یک توهم و ادعای نخ نما شده است که هیچ تناسبی با واقعیت ندارد.
نویسنده: سید مهدی لنکرانی