در حالی که تقریبا احتمال توافق جدید هستهای امکان پذیر و در دسترس همه طرف ها میباشد...
در حالی که تقریبا احتمال توافق جدید هستهای امکان پذیر و در دسترس همه طرف ها میباشد بر آن هستم که با جمع بندی نظرات چند هفته گذشته موافقان و مخالفان توافق، پیامدهای آن را از زوایای گوناگون به تحلیل در آورم.
توافق یا عدم توافق از نگاه روسیه در نتیجه سیاست های بانکی کشورهای غربی قیمت نفت و فراوردههای نفتی در جهان به قبل از از جنگ اوکراین و روسیه برگشته است. حال با توجه به محدودیت و تحریم های شدید غرب بر روسیه این کشور در صدد است که بخش زیادی از فروش نفت خود را از طریق سواپ نفتی توسط ایران در بازارها به فروش برساند بنابراین فشار روسیه برای رسیدن به دلارهای نفتی از جمله تاثیرگذاران برتصمیم کشورمان جهت پذیرش توافق و رفع تحریم از ایران میباشد. تفاهم نامه بزرگ قرارداد سرمایه گذاری نفت و گاز که در سفر اخیر رییس جمهور روسیه با کشورمان به امضا رسید تنها در زمانی قابلیت اجرا خواهد داشت که با رفع تحریم ایران شرکت های نفت و گاز روسیه بتوانند به دلارهای نفتی و گازی در این خصوص دست یابند و این موضوع در خصوص ساخت نیروگاه هستهای جدید و در برنامه ایران نیز کاملا مشاهده می گردد. ایران هستهای و قرارگرفتن آن در کنار روسیه همواره در آینده می تواند خطر ساز باشد لذا روسیه با کاهش و محدود نمودن توانایی هستهای ایران به شدت موافق و همراه و هم نظر با کشورهای غربی میباشد. حمایت روسیه از ایران هستهای خطر عدم مقبولیت جایگاه روسیه را در میان کشورهای عرب و ثروتمند منطقه و حمایت رژیم اشغالگر قدس به همراه دارد. در صورتیکه این توافق به نتیجه نرسد روسیه از بزرگترین بازندگان این ماجرا خواهد بود که جایگزینی بجای ایران در کوتاه مدت نخواهد داشت بنابراین تمام تلاش های این کشور بر رفع تحریم ایران حتی در کوتاه مدت خواهد بود.
توافق یا عدم توافق از نگاه چین از نگاه چین عدم حضور یک کشور جدید در باشگاه هستهای حتما در آینده بهتر خواهد بود. چین آگاه است که با توجه به شرایط روسیه می تواند موضوعات نفتی خود را با قیمت کمتر از این کشور تامین نماید لذا ادامه تحریم نفت ایران آنچنان براین کشور تاثیر منفی نخواهد گذاشت. چین همچنین مایل به توسعه و سرمایه گذاری های بلند مدت در ایران نمیباشد چون در مقایسه با سهم این کشور از اقتصاد آمریکا، اروپا و کشورهای آفریقایی این سهم قابل مقایسه نخواهد بود.لذا بصورت کلی در شرایط حاضر از ایجاد توافق حمایت کرده ولی در صورت عدم دستیابی به توافق نیز متضررنخواهد گشت.
توافق یا عدم توافق از نگاه اروپا کشورهای اروپایی که بر اثر جنگ اوکراین و روسیه و گسترش ناتو تحت فشار موضوعات تامین انرژی در کوتاه مدت میباشند به شدت از رفع تحریم نفتی و گازی ایران در کوتاه مدت حمایت خواهند کرد تا بتوانند فشارهای اقتصادی را بر روی جوامع خود به گونه ای تعدیل و کنترل نمایند. هرچند فروش نفت ایران در کوتاه مدت تاثیری مستقیم و روانی بر کاهش نقاضای جهانی خواهد گذاشت ولی اروپائیان آگاهند که با توجه به سیاستهای دولتی فعلی ایران از بازارهای ایران نسبت به توافق دوره قبل دسترسی کمتری برای سرمایهگذاری خواهند داشت و بازار ایران با توجه به نزدیکی این کشور به روسیه و چین عملا فرصت سرمایه گذاری بلند مدت را برای انها محیا نخواهد نمود. همچنین برای تامین گاز، کشورهای اروپایی از طریق کشورهای آمریکا، قطر و کانادا اقدام نمودهاند لذا حمایت از توافق با ایران برای آن ها بک مسکن در زمستان پیش رو خواهد بود و از نظر سیاست ها و ایدتولوژی ها فاصله بسیار زیادی با سیاست ایران امروز دارند. کاهش و توقف برنامه هستهای ایران نسبت به زمان گریز هستهای از اهداف کوتاه مدت اروپا خواهد بود ولی باید مدنظر داشت که سیاست های بلندمدت اروپا با تبعیت از امریکا ادامه خواهد یافت لذا قطعا در آینده به بهانه های دیگر به موضوعات حقوق بشری ، موشکی و نظامی و منطقه ای ایران خواهند پرداخت. لذا به نظر میرسد سیاست اروپا با نوعی تله گذاری و استفاده از ایران در موقعیت گرفتار شده آنان در این زمان همراه میباشد و حمایت آن ها از توافق به شکل وضعیت فعلی بصورت بلندمدت ادامه نخواهد یافت.
توافق یا عدم توافق از نگاه آمریکا آمریکا عملا با سیاست افزایش بهره بانکی توسط فدرال رزرو عملا به بازاهای سرمایه گذاری انرژی در آمریکا و جهان پیغام رکود کوتاه مدت فرستاده است این اقدام ضمن کاهش هیجان پیش خرید نفت موجب بازگشت قیمت نفت به قیمت های آن به قبل از جنگ اوکراین و روسیه گشت. از آن سو تمرکز دولت آمریکا بر روابط زیر پوستی با دولت ونزوئلا نشان از تغییر حرکت دولت ونزوئلا از حکومتی سوسیالیستی به سمت کاپیتالیسم حکایت دارد و با توجه به ذخیره نفتی بالای ونزوئلا، آمریکا تامین انرژی و سرمایهگذاری در آن را در اولویت اصلی خود قرار داده است. از آن سو پیام آمریکا مبنی بر رکود کوتاه مدت اقتصادی و تحریک چین در موضوع تایوان بیش از همه بر اقتصاد چین ناثیر مستثیم خواهد گذاشت. همچنین رفع تحریم ایران نباید به گونهای باشد که منجر به بی اثر شدن و دور زدن روسیه از تحریمهای اعمال شده بر آن کشور گردد. هدف آمریکا پیش بردن طرح ابراهیم و ناتوی عربی به همراه رژیم اشغالگر قدس میباشد که از آن طریق ضمن فروش و تامین سلاح و تجهیزات نظامی و ضمن کاهش هزینه حضور نیروهای نظامی آمریکا عملا اختیار منظقه را در سال های آتی با هزینه کمتر در دست داشته باشد. بنابراین اولویت رفع تحریم ایران نباید به گونه ای مدیریت و برنامه ریزی گردد که تاثیر منفی بر رسیدن به هدف ذکر شده بگذارد. ضمن آنکه عادی سازی روابط مابین اعراب منطقه و رژیم اشغالگر قدس باید با سرعت فعلی ادامه، اجرا و گسترش یابد. هدف دیگر آمریکا کاهش نفوذ ایران در سوریه و عراق و لبنان است که این موضوع در ماه های گذشته شدت بیشتری پیدا نموده است و رفع تحریم ایران نباید بر روی این برنامه تاثیر بگذارد. از نگاه داخلی در آمریکا دولت دموکرات این کشور در آستانه انتخابات کنگره و در دوسال آینده انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود لذا رفع تحریم گسترده ایران و دستیابی این کشور به منابع ارزی آزاد شده و تجارت عادی می تواند منجر به پاشته آشیل انتخابانی و انتقادات گسترده حتی در درون حزب دموکرات نسبت به دولت آقای بایدن گردد. لذا همواره قانون محبوبیت مابین روسای جمهور آمریکا از نگاه داخلی متضاد با نگاه و محبوبیت آنان از سوی متحدین خارجی ادامه خواهد داشت و این موضوع را دولت آقای بایدن با توجه به دوره اول ریاست جمهوری ایشان مدنظر قرار خواهند داد. پرونده بازهستهای ایران در آژانس بین المللی انرژی هستهای بسیار برای آمریکا دارای اهمیت است و قطعا بعنوان مدرک مناسب و در زمان مناسب ابزار فشار این کشور بر ایران خواهد بود تا ضمن شناسایی بهتر از توان هستهای ایران بتواند در صورت عدم همکاری ایران از آن طریق مجددا پرونده ایران را به شورای امنیت ارسال نموده و نسبت به قرارگیری ایران در فصل هفتم شورای امنیت اقدام جمعی نماید. هر چند که تیم مذاکره کننده ایران بر بستن تمام موضوعات PMD مصر میباشند ولی به نظر این موضوع به این سادگی قابلیت به نتیجه رسیدن نخواهد داشت این در حالیست که ریاست آژانس انرژی هستهای موضع بی طرفانه و فنی در این خصوص مانند آقای آمانو رئیس پیشین ندارد. دولت آمریکا قطعا بر عدم سهم از سرمایه گذاری در بازار ایران پس از توافق آگاه است لذا بهره مندی از این توافق عملا موجب حضور شرکتها و سرمایهگذاران و عادی سازی روابط مابین ایران و آمریکا نخواهد گشت. لذا حمایت دولت آمریکا از توافق هستهای تنها بر طولانی نمودن نقطه گریز هستهای و حمایت ضمنی از کشورهای اروپایی در بحران گاز و تجدید قوا در قبال برنامه هستهای ایران خواهد بود تا ضمن همراهی کشورهای جهان در برهه کنونی به نوعی اتحاد و همکاری های بیشتری را به دنیا نشان بنمایند. لذا به نظر می رسد توافق هستهای یک توافق کوتاه مدت از نظر دولت آمریکا و یک تله گذاری برای ایران در مقطع کنونی میباشد و طولانی مدت نخواهد ماند. حال در جمع بندی دیدگاه ها باید به این موضوع اندیشید آیا توافقی با شرایط فعلی حتی کوتاه مدت می تواند برنامه های بلند مدت کشورمان را به پیش برد و یا باید با تامل بیشترنسبت به سیاست ها و نقشی جهانی با دنیا وارد مذاکره و رفع تحریم گردیم که این موضوع باید در زمان مناسب تری نسبت به امروز انجام پذیرد.