روزي كه مسئولان فدراسيون فوتبال از مذاكره با يك مربي بزرگ براي نشستن روي نيمكت تيم ملي فوتبال كشورمان خبر دادند، خيلي ها ابراز اميدواري كردند كه فوتبال ما با مربياني بزرگ تر از آنها كه تا همين چند وقت پيش روي نيمكت مي نشستند، مي تواند در آسيا موفق شود و البته فوتبالي به مراتب بالاتر از سطح قاره كهن را به نمايش بگذارد.
اما در همان مقطع هم برخي از مربيان و اهالي فوتبال از عدم به وقوع پيوستن چنين اتفاقي خبر مي دادند و معتقد بودند ساختار ضعيف فوتبال ما و عدم مكانيزه شدن و برنامه محور بودن باعث مي شود تا بزرگترين مربيان دنيا هم در فوتبال ما اذيت شوند و نتوانند برنامههاي خود را به درستي پياده كنند.
برخي ها در همان مقطع، اين اظهارات را كارشكنانه مي پنداشتند و فكر مي كردند مربيان وطني از روي حسادت چنين اظهاراتي را دارند و دوست ندارند يك اجنبي هدايت تيم ملي فوتبال ايران را بر عهده بگيرد.
عصر شنبه مصاحبه اي از سرمربي تيم ملي روي يكي از خبرگزاري ها قرار گرفت كه دقيقا به مشكلات زيرساختي اشاره داشت. هرچند جناب سرمربي به فاصله يك روز حرفش را جور ديگري ترجمه كرد و نظراتش را سوء برداشت و سوء تعبير ناميد، اما واقعيت آن است كه حرف هاي شنبه كيروش درست تر از حرف هاي ديروز او بود.
در مصاحبه روز شنبه گفته بود: وقتي ما ميتوانيم انتظار تغيير نوع بازي تيم ملي ايران را داشته باشيم كه در خارج از مستطيل سبز هم از اين تيم پشتيباني و حمايتهاي كافي صورت بگيرد. من بعد از پنج ماه حضور در ايران با وجود تلاشها و نگرش افراد حاضر در فدراسيون به ويژه رييس فدراسيون اما عملا تغيير خاصي در وضعيت پشتيباني تيم ملي نديدم. در اين شرايط كار كردن بسيار دشوار خواهد بود چرا كه كشورهاي ديگر نميايستند و روز به روز در حال پيشرفت هستند. بايد هم در برنامههاي كوتاهمدت و هم درازمدت از تيم ملي حمايت شود.
آيا اين انتقادها را به رييس فدراسيون منعكس كردهايد و چه جوابي شنيديد؟
اين سوال را اصلا از من نپرسيد. پاسخ اين سوال را بايد كساني بدهند كه وظيفه حمايت از تيم ملي را دارند. از تيم ملي حمايت لازم انجام نميشود؛ ۲۰۷ كشور در جهان هستند كه ميخواهند به جام جهاني راه پيدا كنند اما در آخر فقط ۳۲ تيم به اين رقابتها راه پيدا ميكنند. همه كشورها ميخواهند به مقصد نهاييشان يعني حضور در جام جهاني برسند و هر روز بيشتر از گذشته تلاش ميكنند. پيشرفتهاي زيادي در كشورهاي مختلف ديده ميشود لذا ما كار آساني در پيش نداريم. فقط بهترينها هستند كه به جام جهاني ميرسند؛ بهترين بازيكنان، بهترين مربيان، بهترين تمرينها، بهترين تيمها، بهترين حمايتها و بهترين مديران!
با اين وضعيت چقدر ميتوان به موفقيت تيم ملي اميدوار بود؟
نميدانم. فقط ميتوانم به مسوولان فوتبال ايران هشدار دهم و به آنها بيدارباش اعلام كنم كه بحث حمايت از تيم ملي را جدي بگيرند. من اين مسايل را فقط بخاطر احساس مسئوليت نسبت به تيم ايران، مطرح ميكنم.
اما او روز گذشته از ديوار حاشا بالا رفت و نظرش اين بود كه: من مصاحبه ای کردم که ظاهرا از گفتگوی من سوء برداشت شده است. من هرگز نگفته ام مسئولان فدراسیون با تیم ملی همکاری نمی کنند. من عنوان کردم با وجود همکاری مسئولان فدراسیون فوتبال به ویژه آقایان کفاشیان و ترابیان نیاز به تعامل و همکاری بیشتری در خارج از فدراسیون داریم.
تاکید من در خصوص حمایت از تیم ملی در بیرون از فدراسیون مربوط می شود، به حمایت تماشاگران، اسپانسرهای مالی، عوامل خارج از فدراسیون و ... . صعود یک تیم به جام جهانی یک واقعه مهم است و باید از تیم ملی حمایت کافی به عمل آید.
در حال حاضر تیم ملی نیاز به تمرینات بیشتر، برپایی اردوهای بهتر و انجام دیدارهای تدارکاتی بیشتر و بهتر دارد. تیم های پایه ایران که در حال تمرین هستند باید تدارک بیشتری ببینند تا از بازیکنان آنها طبق برنامه ای که از پیش طراحی کرده ایم بتوانیم در آینده استفاده کنیم.
به نظر شما از اين حرف ها مي شود سوء برداشت كرد؟ جناب كيروش معتقد است اسپانسرهاي مالي، اردوهاي بهتر، ديدارهاي تداركاتي و... نيازهاي تيم ملي است اما مگر همين نيازها را نبايد فدراسيون فوتبال برآورده كند؟
آنها كه طي ۲۴ ساعت توانستند نظر سرمربي را عوض كنند، هنر چندان بزرگي نكرده اند.
كاش حالا كه قرار است از صحبت هاي جناب سرمربي سوء برداشت! نشود، يكي به ايشان يادآور ميشد كه اين چيزهايي كه شما مي خواهيد جزو وظايف فدراسيون است و احتمالا به مطبوعات و رسانه ها و مردم كوچه و بازار يا فدراسيون ووشو و كبدي ربطي ندارد.
اين سر كبكي كه در برف فراموشي فرو كرده ايم چيزي را تغيير نمي دهد.
فوتبال ما دچار مشكلات ساختاري است و با بازپسگيري حرف يك مربي نمي توان همه ايرادات را درز گرفت. احتمالا خداي ناكرده در صورت يك ناكامي كوچك جناب كيروش هم دچار سوء برداشت از حرفهايش مي شود. اميد كه اينگونه نشود.
حامد فربد