جو بایدن، رییسجمهور آمریکا در سخنانی عنوان کرد که ایمن الظواهری سرکرده القاده را در حمله هوایی ترور کرده است. وی مدعی شد که شهروندان آمریکایی! روز یکشنبه تحت فرمان من، ایالات متحده آمریکا در یک حمله هوایی موفقیتآمیز موفق شد در کابل، رهبر القاعده را بکشد. ایمن الظواهری، مرد شماره دو و همیشه همراه بن لادن بود و عمیقا یکی از برنامهریزان حمله یازده سپتامبر به شمار میرفت. پس از او باراک اوباما، رییس جمهور پیشین آمریکا کشته شدن ایمن الظواهری بیست سال پس از فاجعه یازده سپتامبر را اجرای عدالت خواند. او در عین حال افزود: این خبر دلیلی است بر اینکه بدون جنگ در افغانستان میتوان تروریسم را ریشهکن کرد. در همین حال آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا میگوید طالبان با پناه دادن به ایمن الظواهری در کابل، توافقنامه ای را که با واشنگتن امضا کرده بودند، نقض کرده است.
بر اساس توافقنامه دوحه طالبان وعده داده بود که به شبهنظامیان خارجی اجازه نخواهد داد تا از خاک افغانستان به عنوان پایگاهی برای طراحی حملات علیه غرب استفاده کنند. این سخنان با رویکردی معرفی بایدن به عنوان یک قهرمان، معرفی آمریکا به عنوان کانون مبارزه با تروریسم و البته اتهام زنی به طالبان مبنی بر همراهی با القاعده در حالی صورت گرفته است که چند سوال بی پاسخ مانده است؟ اگر هدف آمریکا کشتن سرکرده القاعده بوده است و با یک حمله هوایی به این امر دست یافته است، چگونه و چرا ۲۰ سال اشغال افغانستان را رقم زده است؟ چرا دو دهه است که اشغال عراق را اجرا و در بسیاری از مناطق غرب آسیا از جمله سوریه نیروی نظامی دارد و حاضر به خروج نمیباشد؟ اگر آمریکا واقعا توان مبارزه با چنین سرعتی با سرکردههای تروریسم را دارد چگونه است که یک سال است که به بهانه مقابله با تروریسم ۹ میلیارد دلار سرمایه مردم افغانستان را بلوکه کرده و از ارسال کمکهای بشر دوستانه به ۲۰ میلیون افغانستانی گرسنه که جا مانده از دوران اشغال هستند خودداری میکند؟ چگونه است که انفجارهای افغانستان با مسئولیت داعش صورت میگیرد و آمریکا نامی از آنها نمیبرد و ترور سرکرده القاعده را مبارزه با تروریسم معرفی میکند؟
مجموع این سوالات حکایت از آن دارد که ادعای بایدن همچون ادعای اوباما مبنی بر ترور بن لادن ادعایی ساختگی و قهرمان پرورانه با اهداف انتخاباتی است در حالی که با ادعای پناه بردن الظواهری به خانه مقامات طالبان به دنبال توجیه ادامه تحریمها و فشارهای اقتصادی علیه افغانستان و کشورهای در ارتباط با آن است که نتیجه آن نیز قربانی شدن میلیونها افغانستانی دیگر است که هرگز نیز نامی از آنها به عنوان قربانیان خودبرترپنداری و تروریسم دولتی آمریکا به میان نخواهد آمد.
نویسنده: مرضیه تفهمی
بر اساس توافقنامه دوحه طالبان وعده داده بود که به شبهنظامیان خارجی اجازه نخواهد داد تا از خاک افغانستان به عنوان پایگاهی برای طراحی حملات علیه غرب استفاده کنند. این سخنان با رویکردی معرفی بایدن به عنوان یک قهرمان، معرفی آمریکا به عنوان کانون مبارزه با تروریسم و البته اتهام زنی به طالبان مبنی بر همراهی با القاعده در حالی صورت گرفته است که چند سوال بی پاسخ مانده است؟ اگر هدف آمریکا کشتن سرکرده القاعده بوده است و با یک حمله هوایی به این امر دست یافته است، چگونه و چرا ۲۰ سال اشغال افغانستان را رقم زده است؟ چرا دو دهه است که اشغال عراق را اجرا و در بسیاری از مناطق غرب آسیا از جمله سوریه نیروی نظامی دارد و حاضر به خروج نمیباشد؟ اگر آمریکا واقعا توان مبارزه با چنین سرعتی با سرکردههای تروریسم را دارد چگونه است که یک سال است که به بهانه مقابله با تروریسم ۹ میلیارد دلار سرمایه مردم افغانستان را بلوکه کرده و از ارسال کمکهای بشر دوستانه به ۲۰ میلیون افغانستانی گرسنه که جا مانده از دوران اشغال هستند خودداری میکند؟ چگونه است که انفجارهای افغانستان با مسئولیت داعش صورت میگیرد و آمریکا نامی از آنها نمیبرد و ترور سرکرده القاعده را مبارزه با تروریسم معرفی میکند؟
مجموع این سوالات حکایت از آن دارد که ادعای بایدن همچون ادعای اوباما مبنی بر ترور بن لادن ادعایی ساختگی و قهرمان پرورانه با اهداف انتخاباتی است در حالی که با ادعای پناه بردن الظواهری به خانه مقامات طالبان به دنبال توجیه ادامه تحریمها و فشارهای اقتصادی علیه افغانستان و کشورهای در ارتباط با آن است که نتیجه آن نیز قربانی شدن میلیونها افغانستانی دیگر است که هرگز نیز نامی از آنها به عنوان قربانیان خودبرترپنداری و تروریسم دولتی آمریکا به میان نخواهد آمد.
نویسنده: مرضیه تفهمی