سرانجام پس از هفتهها جوسازی و بوق و کرنا کردن رسانهای، جو بایدن رئیس جمهور در آستانه سقوط آمریکا راهی سرزمینهای اشغالی فلسطین شد. بایدن در این سفر در حالی ارادت شخصی خویش به صهیونیستها را به حد کمال ابراز داشت که از محورهای رفتاری وی را اتخاد مواضع در باب امنیت رژیم صهیونیستی تشکیل میداد که بخشی از آن نیز شامل مقابله با ایران بوده است. آغاز ورود بایدن در حالی با بازدید از سامانه لیزی ضد پهپادی ادعایی صهیونیستها بوده است که بایدن و لاپید نخست وزیر موقت صهیونیستها بیانیه مشترک بیت المقدس را امضا کردند که از بندهای اصلی آن را نیز مسائل نظامی و امنیتی تشکیل میداد. این رویکرد حمایتی از یک سو به صورت یک جانبه بوده چنانکه بایدن ادعا میکند که من از این موضوع عذرخواهی نمیکنم که دولت من ۴ میلیارد دلار و یک میلیارد دلار دیگر به گنبد آهنین اختصاص داده است و ما در حال کار بر روی یک پروژه لیزری هستیم که میتواند جایگزین گنبد آهنین باشد.
از سوی دیگر دو طرف در بیانیه مشترکی بر تعهد آمریکا در راستای ایجاد یک ساختار منطقهای در راستای تعمیق بیشتر روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای منطقه و گسترش آن با دیگر کشورهای عربی و اسلامی تأکید کردند. در این بیانیه آمده است که واشنگتن به امنیت رژیم اسرائیل و حفظ برتری نظامی آن در منطقه همچنان پایبند است. آمریکا آماده است تا از تمام عناصر قدرت ملی خود برای اطمینان از این نتیجه استفاده کند.
بعدی از سخنان بایدن نیز با محوریت تهدید نظامی علیه ایران بوده است چنانکه وی مدعی میشود که اجازه دستیابی ایران به سلاح هستهای را نخواهد داد. همچنین خود را متعهد به مقابله با فعالیتهای مستقیم ایران یا فعالیتهایی که از طریق گروههای همسو با خود همچون حزبالله لبنان، حماس و جهاد اسلامی انجام میدهد، میداند.
بایدن همچنین عنوان میکند که به عنوان آخرین گزینه از نیروی نظامی علیه ایران استفاده خواهم کرد. همزمان با او نیز یائیر لاپید، نخستوزیر صهیونیستها مدعی میشود که حرف زدن و دیپلماسی، جمهوری اسلامی را متوقف نخواهد کرد و تنها چیزی که آنها را متوقف میکند این است که بدانند در صورت توسعه برنامه هستهایشان، جهان آزاد به استفاده از زور متوسل میشود، باید یک تهدید نظامی معتبر روی میز بگذاریم.
بیان این سخنان از سوی سران رژیم صهیونیستی و آمریکا در تفسیری ساده بیانگر استمرار سیاست مذاکره و جنگ است چنانکه پیش از این نیز بایدن در یادداشتی در واشنگتن پست عنوان میکند که ایران گزینهای جز پذیرش آنچه غرب در مذاکرات مطرح میسازد، ندارد. در این میان برخی جریانهای داخلی در کنار بنگاههای رسانهای غرب از جمله فارسی زبانان بیگانه با برجسته سازی واژه گزینه نظامی، در حالی سعی دارند تا تنها گزینه ایران را تن دادن سریع به خواستههای غرب در مذاکرات عنوان نمایند و ایستادگی را زمینه ساز گرفتار شدن در جنگ که نگاهی به تحولات جهانی حقایقی ورای این دیدگاه را نشان میدهد.
آمریکا پس از ۲۰ سال مفتضحانه از افغانستان خارج و ماههاست که در جنگ اوکراین به رغم دهها میلیارد دلار هزینه نتوانسته در برابر روسیه ایستادگی نماید که بحران انرژی و غذایی تنها بخش کوچکی از این وضعیت است. رژیم صهیونیستی گرفتار بحران سیاسی و سقوط کابینهها از یک سو و گسترش مقاومت فلسطینیها از سوی دیگر است چنانکه حتی توان حفظ ایمنی زندانهای خود برای فرار نکردن فلسطینیها را ندارد. هر چند که جوخههای ترور و خرابکارانه این رژیم تحرکاتی در ایران صورت دادهاند اما در عمل توان ورود به هیچ جنگی را ندارند.
کشورهای عربی حامی آمریکا نیز ۷ سال است که در برابر مقاومت مردم فقیر و رنج کشیده یمن ناتوان بوده اند چه رسد به اینکه بخواهند در برابر ایران قرار گیرند. حقیقت امر آن است که ادعای ائتلاف آمریکایی-عبری و عربی علیه ایران صرفا یک دروغ و بازی رسانهای برای توجیه سازش برخی کشورهای عربی با صهیونیستها و نیز موفق نشان دادن سفر بایدن است تا شاید از شکست سنگین دموکراتها در انتخابات آبان ماه کنگره جلوگیری نمایند. به عبارتی دقیقتر گزینه نظامی در کار نمیباشد و نسخه سازش با امریکا نوشتن نسخهای نادرست با هزینههای بسیار است که زمینه ساز تشدی تحریمها و فشارها خواهد شد. باور نداشتن بایدن به کارایی گزینه نظامی زمانی آشکارتر میشود که وی در حالی مدعی میشود که سپاه را حتی به قیمت نابودی برجام در لیست گروه های تروریستی حفظ میکند که همزمان خروج ترامپ از برجام را اشتباه بزرگ مینامد و بازگشت به برجام را تنها گزینه درست مینامد.
نویسنده: قاسم غفوری
از سوی دیگر دو طرف در بیانیه مشترکی بر تعهد آمریکا در راستای ایجاد یک ساختار منطقهای در راستای تعمیق بیشتر روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای منطقه و گسترش آن با دیگر کشورهای عربی و اسلامی تأکید کردند. در این بیانیه آمده است که واشنگتن به امنیت رژیم اسرائیل و حفظ برتری نظامی آن در منطقه همچنان پایبند است. آمریکا آماده است تا از تمام عناصر قدرت ملی خود برای اطمینان از این نتیجه استفاده کند.
بعدی از سخنان بایدن نیز با محوریت تهدید نظامی علیه ایران بوده است چنانکه وی مدعی میشود که اجازه دستیابی ایران به سلاح هستهای را نخواهد داد. همچنین خود را متعهد به مقابله با فعالیتهای مستقیم ایران یا فعالیتهایی که از طریق گروههای همسو با خود همچون حزبالله لبنان، حماس و جهاد اسلامی انجام میدهد، میداند.
بایدن همچنین عنوان میکند که به عنوان آخرین گزینه از نیروی نظامی علیه ایران استفاده خواهم کرد. همزمان با او نیز یائیر لاپید، نخستوزیر صهیونیستها مدعی میشود که حرف زدن و دیپلماسی، جمهوری اسلامی را متوقف نخواهد کرد و تنها چیزی که آنها را متوقف میکند این است که بدانند در صورت توسعه برنامه هستهایشان، جهان آزاد به استفاده از زور متوسل میشود، باید یک تهدید نظامی معتبر روی میز بگذاریم.
بیان این سخنان از سوی سران رژیم صهیونیستی و آمریکا در تفسیری ساده بیانگر استمرار سیاست مذاکره و جنگ است چنانکه پیش از این نیز بایدن در یادداشتی در واشنگتن پست عنوان میکند که ایران گزینهای جز پذیرش آنچه غرب در مذاکرات مطرح میسازد، ندارد. در این میان برخی جریانهای داخلی در کنار بنگاههای رسانهای غرب از جمله فارسی زبانان بیگانه با برجسته سازی واژه گزینه نظامی، در حالی سعی دارند تا تنها گزینه ایران را تن دادن سریع به خواستههای غرب در مذاکرات عنوان نمایند و ایستادگی را زمینه ساز گرفتار شدن در جنگ که نگاهی به تحولات جهانی حقایقی ورای این دیدگاه را نشان میدهد.
آمریکا پس از ۲۰ سال مفتضحانه از افغانستان خارج و ماههاست که در جنگ اوکراین به رغم دهها میلیارد دلار هزینه نتوانسته در برابر روسیه ایستادگی نماید که بحران انرژی و غذایی تنها بخش کوچکی از این وضعیت است. رژیم صهیونیستی گرفتار بحران سیاسی و سقوط کابینهها از یک سو و گسترش مقاومت فلسطینیها از سوی دیگر است چنانکه حتی توان حفظ ایمنی زندانهای خود برای فرار نکردن فلسطینیها را ندارد. هر چند که جوخههای ترور و خرابکارانه این رژیم تحرکاتی در ایران صورت دادهاند اما در عمل توان ورود به هیچ جنگی را ندارند.
کشورهای عربی حامی آمریکا نیز ۷ سال است که در برابر مقاومت مردم فقیر و رنج کشیده یمن ناتوان بوده اند چه رسد به اینکه بخواهند در برابر ایران قرار گیرند. حقیقت امر آن است که ادعای ائتلاف آمریکایی-عبری و عربی علیه ایران صرفا یک دروغ و بازی رسانهای برای توجیه سازش برخی کشورهای عربی با صهیونیستها و نیز موفق نشان دادن سفر بایدن است تا شاید از شکست سنگین دموکراتها در انتخابات آبان ماه کنگره جلوگیری نمایند. به عبارتی دقیقتر گزینه نظامی در کار نمیباشد و نسخه سازش با امریکا نوشتن نسخهای نادرست با هزینههای بسیار است که زمینه ساز تشدی تحریمها و فشارها خواهد شد. باور نداشتن بایدن به کارایی گزینه نظامی زمانی آشکارتر میشود که وی در حالی مدعی میشود که سپاه را حتی به قیمت نابودی برجام در لیست گروه های تروریستی حفظ میکند که همزمان خروج ترامپ از برجام را اشتباه بزرگ مینامد و بازگشت به برجام را تنها گزینه درست مینامد.
نویسنده: قاسم غفوری