بعضی از ضربالمثلهای عهد عتیق امروز هم میتوانند ضمن چکشکاریهای لازم بسیاری از بنبستهای ایجادشده را باز و اجازه ندهند دشمنان با دور زدن سنتهای پسندیده به اهداف خود برسند. تا همین اواخر و حتی همین امروز هنوز هم در نقاط دورافتاده شاهدیم که همچنان به تجربیات بزرگان احترام میگذارند که نسلهای جدید را با گفتارهای نصیحت گونهای موجه میسازد تا عمق تهاجم فرهنگی یادآور شود.
یکی از متداولترین آنها «ششدانگ حواست را جمع کن» است که اگرچه پیشپاافتاده به نظر میرسد اما عمق ارزشی آن بسیار است. میگویند عجله کار شیطان است اما این قوم و موالید آن سالهاست روش خود را از تعجیل به تحمل تغییر دادهاند زیرا ثابت شده است که با رعایت آن حتی در اموری که جنبه خباثت دارد میتواند موفقیت را به همراه داشته باشد. حلاجی مبالغهآمیز در تبلیغات شبکههای اجتماعی بخصوص اینستاگرام این ادعا را ثابت میکند تا هریک از برنامههای ارشادی زیر ذرهبین قرار گیرند.
این تعاریف بهترین قسمت سناریوی بازیچه شدن حجاب توسط بلاگرهای مجازی است زیرا تمام لحظات زندگی خصوصی خود را در قالب تصویرها در معرض نمایش میگذارند. درحالیکه صفحاتشان محجبه و البته از دید تجارت نیست اما نماد حیا نجابت در هیچکدام جایگاه خودشان را ندارند! استایل ها معمولاً ترغیب و ترویج حجاب میکنند ولی ضمن نمایشهای خاص در این فضا رسماً و بهمرور بهنوعی ضدتبلیغ حجاب میپردازند که نمونه بارز آن نمایش چادرهای نگیندار و عباهای رنگی است که اگرچه در ظاهر اقدام به اشتباهی به نظر نمیرسد اما با صبر، تحمل و گذشت زمان این افراد از طریق شبکههای اجتماعی بهنوعی برند سازی پرداخته تا تبلیغات سوء و تأثیرات منفی را در سبک زندگی ایرانی اسلامی جایگزین کنند.
آنچه مسلم است هدف نهایی اینستاگرام بخصوص جلب رضایت کاربران میباشد که هیچ راهی بهجز جذب صددرصدی پیش رو ندارند بنابراین ناچارند از طرق مختلف و بهظاهر مثبت بستر لازم را برای رسیدن به این اهداف فراهم سازند. حالا این افراد هستند که با فعالیت در فضای مجازی باعث کمرنگ شدن عفاف و حیا در جامعه میشوند و هرگز از خود نمیپرسند فلسفه حجاب مقابله با تبرج و خودنمایی است یا جلبتوجه دیگران؟!
آنچه میتواند مخاطب این شبکهها را جلب کند دیدن زیاد تصاویر با آرایشهای غلیظ است که باعث میشود قبح آن از میان برود و متأسفانه این نوع آرایش تقریبا در هیچیک از کشورهای غیر اسلامی رواج نداشته است اما با کمال تأسف این اتفاق در کنار چادر و حجاب اسلامی به کمک شبکههای مجازی علیالخصوص اینستاگرام رشد میکند. آنها درس شیطنت را فوت آب هستند زیرا به مخاطبان خود مصرفگرایی و تجمل را تحمیل میکنند، عبایی اسلامی را با آرایش غلیظ پیشنهاد کرده و به مخاطب القاء میشود کنار گذاشتن چادر ضعف نیست که جایگزین بهتری چون عبا دارد تا مخاطب به همین نتیجه برسد، چرا با وجود عبا که پوشیدهتر است باید از چادر استفاده کند؟
قرار بود پوشش برای زنان جامعه ساده و سنگین باشد سبک پوشش و زندگی افراد با الهام از بلاگرهای اسلامی بهتر شود اما چرا باعث شده تا مخاطبان را برای خرید هرچه بیشتر حریصتر کند؟ قطعاً حجاب استایل ها توانستهاند نقش شیطنت خود را بهخوبی بازی کنند و ضربه اساسی به اصالت حجاب بزنند؛ زیرا جامعه رفتار آنها را بهپای حجاب و محجبه ها مینویسند که این جفای بزرگ به اصل حجاب و عفاف بوده و بستر را برای کشف حجاب رضاشاهی، گسترده کرده است، شاید بتوان اینجا نیز از بخش راکد پرورش در وزارتی گله کرد که متولی آموزشوپرورش است و بالاترین بودجه و بیشترین نفرات حقوقبگیر جامعه را به خود اختصاص داده است؛ اما در مقابل بیش از اینکه غرق سیاست است به آموزش دستوپاشکسته و به حاشیه فرستادن پرورش نیز نیمنگاهی دارد! بنابراین دیگر فرصتی برای خنثی کردن این شیطنتهای جهانی پیدا نمیکند تا این کوتاهیها در ارائه آموزشهای لازم و کافی در خصوص اصل حجاب و فرهنگ عفاف برای دختران و پسران از دلایل بروز بدحجابی پدیده جدید حجاب لاکچری باشد.
متأسفانه امروز همین وزارتخانه پر چالش مسئولیت حساسترین بخش یعنی مهدهای کودک را هم از سازمان بهزیستی خلع ید نموده تا خود اداره کند و اگر قرار باشد این بیتوجهیها ادامه یابد معلوم نیست باوجوداین ابزارهای هنجارشکن چه عاقبتی در انتظار کودکان مظلوم امروز و نسلهای بعدی باشد.
نویسنده: حسن روانشید - روزنامه نگار پیشکسوت
یکی از متداولترین آنها «ششدانگ حواست را جمع کن» است که اگرچه پیشپاافتاده به نظر میرسد اما عمق ارزشی آن بسیار است. میگویند عجله کار شیطان است اما این قوم و موالید آن سالهاست روش خود را از تعجیل به تحمل تغییر دادهاند زیرا ثابت شده است که با رعایت آن حتی در اموری که جنبه خباثت دارد میتواند موفقیت را به همراه داشته باشد. حلاجی مبالغهآمیز در تبلیغات شبکههای اجتماعی بخصوص اینستاگرام این ادعا را ثابت میکند تا هریک از برنامههای ارشادی زیر ذرهبین قرار گیرند.
این تعاریف بهترین قسمت سناریوی بازیچه شدن حجاب توسط بلاگرهای مجازی است زیرا تمام لحظات زندگی خصوصی خود را در قالب تصویرها در معرض نمایش میگذارند. درحالیکه صفحاتشان محجبه و البته از دید تجارت نیست اما نماد حیا نجابت در هیچکدام جایگاه خودشان را ندارند! استایل ها معمولاً ترغیب و ترویج حجاب میکنند ولی ضمن نمایشهای خاص در این فضا رسماً و بهمرور بهنوعی ضدتبلیغ حجاب میپردازند که نمونه بارز آن نمایش چادرهای نگیندار و عباهای رنگی است که اگرچه در ظاهر اقدام به اشتباهی به نظر نمیرسد اما با صبر، تحمل و گذشت زمان این افراد از طریق شبکههای اجتماعی بهنوعی برند سازی پرداخته تا تبلیغات سوء و تأثیرات منفی را در سبک زندگی ایرانی اسلامی جایگزین کنند.
آنچه مسلم است هدف نهایی اینستاگرام بخصوص جلب رضایت کاربران میباشد که هیچ راهی بهجز جذب صددرصدی پیش رو ندارند بنابراین ناچارند از طرق مختلف و بهظاهر مثبت بستر لازم را برای رسیدن به این اهداف فراهم سازند. حالا این افراد هستند که با فعالیت در فضای مجازی باعث کمرنگ شدن عفاف و حیا در جامعه میشوند و هرگز از خود نمیپرسند فلسفه حجاب مقابله با تبرج و خودنمایی است یا جلبتوجه دیگران؟!
آنچه میتواند مخاطب این شبکهها را جلب کند دیدن زیاد تصاویر با آرایشهای غلیظ است که باعث میشود قبح آن از میان برود و متأسفانه این نوع آرایش تقریبا در هیچیک از کشورهای غیر اسلامی رواج نداشته است اما با کمال تأسف این اتفاق در کنار چادر و حجاب اسلامی به کمک شبکههای مجازی علیالخصوص اینستاگرام رشد میکند. آنها درس شیطنت را فوت آب هستند زیرا به مخاطبان خود مصرفگرایی و تجمل را تحمیل میکنند، عبایی اسلامی را با آرایش غلیظ پیشنهاد کرده و به مخاطب القاء میشود کنار گذاشتن چادر ضعف نیست که جایگزین بهتری چون عبا دارد تا مخاطب به همین نتیجه برسد، چرا با وجود عبا که پوشیدهتر است باید از چادر استفاده کند؟
قرار بود پوشش برای زنان جامعه ساده و سنگین باشد سبک پوشش و زندگی افراد با الهام از بلاگرهای اسلامی بهتر شود اما چرا باعث شده تا مخاطبان را برای خرید هرچه بیشتر حریصتر کند؟ قطعاً حجاب استایل ها توانستهاند نقش شیطنت خود را بهخوبی بازی کنند و ضربه اساسی به اصالت حجاب بزنند؛ زیرا جامعه رفتار آنها را بهپای حجاب و محجبه ها مینویسند که این جفای بزرگ به اصل حجاب و عفاف بوده و بستر را برای کشف حجاب رضاشاهی، گسترده کرده است، شاید بتوان اینجا نیز از بخش راکد پرورش در وزارتی گله کرد که متولی آموزشوپرورش است و بالاترین بودجه و بیشترین نفرات حقوقبگیر جامعه را به خود اختصاص داده است؛ اما در مقابل بیش از اینکه غرق سیاست است به آموزش دستوپاشکسته و به حاشیه فرستادن پرورش نیز نیمنگاهی دارد! بنابراین دیگر فرصتی برای خنثی کردن این شیطنتهای جهانی پیدا نمیکند تا این کوتاهیها در ارائه آموزشهای لازم و کافی در خصوص اصل حجاب و فرهنگ عفاف برای دختران و پسران از دلایل بروز بدحجابی پدیده جدید حجاب لاکچری باشد.
متأسفانه امروز همین وزارتخانه پر چالش مسئولیت حساسترین بخش یعنی مهدهای کودک را هم از سازمان بهزیستی خلع ید نموده تا خود اداره کند و اگر قرار باشد این بیتوجهیها ادامه یابد معلوم نیست باوجوداین ابزارهای هنجارشکن چه عاقبتی در انتظار کودکان مظلوم امروز و نسلهای بعدی باشد.
نویسنده: حسن روانشید - روزنامه نگار پیشکسوت