به نظر نمیرسد سازمان امور مالیاتی کشور بتواند مشتریان خوشحساب و دست و دلباز تری بهتر از حقوقبگیران دولتی و غیردولتی پیدا کند...
به نظر نمیرسد سازمان امور مالیاتی کشور بتواند مشتریان خوشحساب و دست و دلباز تری بهتر از حقوقبگیران دولتی و غیردولتی پیدا کند که سالانه بیش از چهل درصد از درآمد بیچونوچرای آن را تأمین کند زیرا این قشر از جامعه قبل از اینکه چشمشان به حاصل زحمات یکماهه خود بیفتد حق و حساب دولت را تحت عنوان مالیات پرداختهاند اما هیچوقت نتوانستهاند پیرامون این پرداخت مطالبه داشته باشند درحالیکه گروههای دیگری نیز که این روش کسب درآمد را از کیسه حقوقبگیران پسندیدهاند و به مزاجشان خوش آمده در اتاقهای فکر بسط نشسته و به روشهای جدید آن میاندیشند تا فیشهای حقوقی ردیفهای تازهای تحت عنوان کسورات داشته باشد. بیمه عمر، بیمه سلامت، آتشسوزی، مشارکتهای بانکی، بیمه تکمیلی و امروز نوع نوظهور اکمل آن توسط آتیه سازان که شرکتی تودرتو از بازنشستگان بخش درمان دولتی است که طی این سالها هنوز نتوانسته است لبخند رضایت را از اهداف و روشهای ارائهشده خود بر لبان بیمهشدگان و خانوادههای آنها که امروز از مرز ده میلیون نفر گذشتهاند، بنشاند. این شرکت فاقد سرمایه زیرساخت که برای اجرای تعهدات خود از امکانات دیگران و بخصوص دولت بهره میبرد و طی یکی دو سال گذشته با اعتراضات و انتقادات فراوان بیمهشدگان و حتی دستگاههای کارفرما روبرو بوده تا طرفهای عمده قراردادها را ناچار سازد که از واریز کل مبلغ موردتوافق بهحساب آن خودداری و تنها درصدی را بهعنوان کارمزد پرداخت نماید، در جستجوی مسیرهای تازهای برای کسب درآمدهای ازدسترفته است که یکی از این ابداعات ناقصالخلقه بیمه اکمل میباشد درحالیکه تعهدات پیشبینیشده همانند بیمه تکمیلی محدود است و این امر میتواند در سالهای آتی تعداد متقاضیان را بهشدت کاهش داده و بنیانگذاران موسسه را ناچار به انحلال آن نماید. فلسفه ایجاد نهضت بیمه در جهان طی دویست سال گذشته بر این مبنا استوار بود تا هر شخصیت حقوقی یا حقیقی بتواند به پشتوانه رقمی که بهطور علی الرأس، روزانه، ماهانه و سالانه به بیمهگر میپردازد، سلامتی، عمر، جان، مال و سرمایه منقول و غیرمنقول خود را بیمه نماید تا در صورت خدشه وارد شدن به آن قسمتی و یا کل خسارت وارده را دریافت نماید که آتیه سازان هم در آغاز بخش تعهدات مازاد خدمات درمانی و تأمین اجتماعی را در مقابل دریافت رقمی ماهانه از محل حقوق کارکنان و کارگران آنها تأمین و تعهد نماید، اما بهمرورزمان این وظیفه در رقابت با کوچک و کموزن شدن نان سهمیهای تحلیل رفت تا بتوان بیمه اکمل را به آن افزود و رقم تازه و قابل توجهی پیرامون آن دریافت کرد! آتیه سازان حافظ پیرامون بیمه تکمیلی متعهد بود تفاوت هزینههای بیمارستانی بیمهشده خود را افزونتر از رقم بیمه پایه توسط خدمات درمانی یا همان بیمه سلامت تأمین نماید و کل فاکتور آزمایشها را نیز پرداخت کند اما در یکی دو سال اخیر درحالیکه پرداخت سهم بیمهشده افزایش چشمگیری داشته اما برای هرکدام سقف گذاشتهاند که بعضی از آنها با یکبار مراجعه به مراکز درمانی پایان یافته و بیمهشده را ناچار میکند هزینهها را تماما پرداخت کند. از سوی دیگر بیمه اکمل که باید حق ویزیت مازاد بر بیمه پایه را تأمین کند تنها رقمی معادل دویست هزار تومان برای یکسال مالی پیشبینیشده که با نرخهای جدید برای یک نوبت مراجعه به پزشک عمومی کفایت میکند! بنابراین آنچه دست بیمهشده را میگیرد چیزی نیست جز یک کلکمرغابی که با پرداخت سرانهای ماهانه بیش از دویست هزار تومان برای عضویت در بیمه اکمل طی طول سال تنها یکی از این ارقام را باز پس گرفته و هزینههای درمانی را بهصورت مضاعف شخصا تحمل کند! درحالیکه همین نوع اکمل جدید هم همچنان در هالهای از ابهام مانده زیرا صندوق بازنشستگی کشوری وادارات مربوطه در ستادهای وزارتی و همچنین واحدهای تعاون پایتخت تا این ساعت نتوانستهاند نسبت به عضویت بازنشستگان حوزههای ستادی بخصوص در وزارت آموزشوپرورش اقدامی درخور انجام دهند اما اکثر استانها ضمن دریافت سهم بیمهشده نسبت به پرداخت تعهدات محدود اقدام کردهاند که همین رقمهای پیشپاافتاده و مختصر را نیز ماهها بعد و پس از رفتوآمدهای متعدد به دفاتر این بیمهگر از طریق حساب بانکی پرداخت میکند. آنچه مسلم است یک شرکت بیمهگر معتبر که قصد دارد با استفاده از رانت سهامداران خود بیمههای تکمیلی و اکمل را از چنگ دیگر رقیبان که هرکدام سابقهای بیش از نیمقرن را دارند، بیرون آورد، نیازمند داشتن سرمایهای کلان است تا حداقل بتواند دفاتر اصلی خود را در املاک شخصی مستقر نموده و خانهبهدوش نباشد که ناچار به پرداخت اجارهبهای مضاعف گردد زیرا تأمین این هزینههای کلان بالاسری، مستلزم کسب درآمد هرچه بیشتر از محل دریافت حق بیمههای اکمل ماهانه تا سقف دویست هزار تومان برای هر فرد و پایین کشیدن فتیله خدمات ارائه شده است که بتوان از محل صوری ارزشافزوده آن نسبت به پرداخت حقوق مدیران و حقالزحمه و پاداش سالانه اعضای هیئتمدیره اقدام نمود تا قراردادها همچنان پایدار بمانند درحالیکه بکارگیری نیروها در آن نیز میرود تا به سرنوشت فربگی شرکتهای شستا وابسته به تامین اجتماعی تبدیل شود و بالطبع نیازمند پیاده کردن انواع کلکهای مرغابی تازه در آتیه سازان حافظی است که اولین دفتر آن دو دهه قبل شامل اتاقی دوازده متری در خیابانی به همین نام و بخش مرکزی پایتخت تأسیس شد.