هدف از ترور سردار سلیمانی چه بود؟ آیا با ترور چنین شخصیتی در آن جایگاه، ایالات متحده و رژیم صهیونیستی به خواسته و اهداف خود رسیدند؟
از زمانی که آمریکا شهید حاج قاسم سلیمانی را ترور کرد، خون تازه‌ای به رگهای جبهه مقاومت تزریق شد و از دو سال گذشته تاکنون تغییر و تحولات بزرگی را در منطقه رقم زده است.
ایالات متحده و رژیم صهیونیستی که در جریان ترور سپهبد سردار قاسم سلیمانی نقش اصلی را داشتند و به این جنایت اعتراف هم کرده‌اند، انگیزه خود را از چنین اقدامی جلوگیری از گسترش نفوذ و تأثیر جمهوری اسلامی ایران در منطقه اعلام کردند.
حاج قاسم در یک عملیات تروریستی به شهادت رسید اما حتی رسانه‌های آمریکایی، اروپایی و منطقه از عبارت ترور برای جنایتی که ایالات متحده مرتکب شد استفاده نکردند.
دونالد ترامپ که عملیات ترور فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران با دستور او انجام شد، سردار سلیمانی را تروریسم خطاب کرد، در حالی که شهید سلیمانی با ترور به شهادت رسید.
آمریکا واسرائیل بر این تصور بودند که با حذف فیزیکی شهید حاج قاسم سلیمانی، منطقه غرب آسیا به طور کامل در اختیار آنها قرار خواهد گرفت و یک مانع بزرگ از پیش پای ایالات متحده و رژیم صهیونیستی برداشته خواهد شد.
سوریه نخستین کشوری بود که با حضور گروه تروریستی داعش که با برنامه ریزی محور غربی عبری عربی تشکیل شده بود، در جنگ خانمانسوز فرو رفت.
پیش از آن که سوریه دچار بحران داعش شود، نیروی قدس سپاه و شخص حاج قاسم از روند و فرایند تشکیل گروه تروریستی افراطی داعش آگاه شده بودند و این اطلاع از آغاز یک توطئه بزرگ در منطقه باعث شده بود تا تدارک لازم نیز برای مقابله با پدیده داعش صورت گیرد.
طرح و برنامه‌های سردار سلیمانی برای مقابله با داعش و نابودی این گروه تروریستی از همان ابتدا، سناریوهای آمریکا و صهیونیست‌ها را هدف قرار داد تا جایی که توانست چالش بسیار جدی برای امریکایی‌ها ایجاد کند.
سیاست‌های فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران با حضور و نفوذ این نیرو در سوریه و سپس عراق، علاوه بر جلوگیری از پیشروی گروه‌های تروریستی تحت حمایت مثلث غربی عبری عربی، مشت آمریکایی‌ها را در منطقه باز کرد و نشان داد که اهداف و برنامه‌ای که برای منطقه تدارک دیده شده است چیست.
هدف از تأسیس داعش که یک گروه افراطی برگرفته از ایدئولوژی وهابیت سعودی است، نابودی جبهه مقاومت با ایجاد جنگ داخلی در کشورهایی است که در این محور قرار دارند.
سوریه که با لبنان و فلسطین اشغالی مرز مشترک دارد، نخستین کشوری بود که به درد داعش دچار شد.
جبهه مقاومت شامل کشورهای ایران، سوریه، عراق، لبنان، یمن و فلسطین است که هدف از تشکیل جبهه مقاومت نبرد علیه رژیم صهیونیستی، سلطه و نفوذ کشورهای ائتلاف عبری، عربی، غربی است.
عملکرد این جبهه تاکنون بسیاری از اهداف و برنامه‌های آمریکا را خنثی کرده و از پیشرفت آن جلوگیری کرده است.
فرماندهی شهید حاج قاسم سلیمانی بر این جبهه که به گسترگی همه منطقه غرب آسیا است، علاوه بر آن که هزینه‌های سنگینی را به محور غربی عبری و عربی وارد کرد، باعث شد تا افول هیمنه ایالات متحده نیز سرعت پیدا کند و جرأت و جسارت لازم را به کشورها و مردم مسلمان و حتی غیر مسلمان بدهد تا در مقابل آمریکا ایستادگی کنند.
در واقع فرماندهی سردار سلیمانی به عمق و گسترگی جبهه مقاومت افزود و همین باعث شد تا آمریکا و اسرائیل به گمان آن که با ترور شهید سلیمانی از پیشروی جبهه مقاومت جلوگیری خواهد کرد، دست به این کار زد اما پس از ترور، علاوه بر واکنش اولیه ایران در موشکباران پایگاه آمریکایی عین الاسد در عراق، نیروهای جبهه مقاومت با هوشیاری بیشتری عمل کردند تا جایی که خلاء فرمانده خود را با انتصاب سریع سردار قاآنی احساس نکردند چرا که او نیز همان سیاست سردار سلیمانی را در پیش گرفت.
آنچه که در منطقه غرب آسیا جریان دارد، نمی‌توان یک جنگ سرد میان غرب با جهان اسلام به فرماندهی جمهوری اسلامی ایران دانست، بلکه یک نبرد تمام عیار شکل گرفته که شکست های سنگینی را به محور غربی عبری عربی وارد کرده که تصور آن را هم نمی‌کردند.
اکنون جبهه مقاومت دارای سازمان‌های پرقدرت و توانمندی چون حزب الله در لبنان، حشد شعبی در عراق، انصارالله در یمن، گروه‌های مردمی در سوریه و برخی دیگر از کشورهای اسلامی به ویژه در فلسطین است که در واقع تشکیل سازمان بسیج جهان اسلام را کلید زده و رفته رفته می رود تا فراگیرتر شود.
مکتبی که شهید سپهبد قاسم سلیمانی در منطقه ایجاد کرد، بیداری مسلمانان را رقم زده است.
نویسنده: محمد صفری
از زمانی که آمریکا شهید حاج قاسم سلیمانی را ترور کرد، خون تازه‌ای به رگهای جبهه مقاومت تزریق شد و از دو سال گذشته تاکنون تغییر و تحولات بزرگی را در منطقه رقم زده است.
ایالات متحده و رژیم صهیونیستی که در جریان ترور سپهبد سردار قاسم سلیمانی نقش اصلی را داشتند و به این جنایت اعتراف هم کرده‌اند، انگیزه خود را از چنین اقدامی جلوگیری از گسترش نفوذ و تأثیر جمهوری اسلامی ایران در منطقه اعلام کردند.
حاج قاسم در یک عملیات تروریستی به شهادت رسید اما حتی رسانه‌های آمریکایی، اروپایی و منطقه از عبارت ترور برای جنایتی که ایالات متحده مرتکب شد استفاده نکردند.
دونالد ترامپ که عملیات ترور فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران با دستور او انجام شد، سردار سلیمانی را تروریسم خطاب کرد، در حالی که شهید سلیمانی با ترور به شهادت رسید.
آمریکا واسرائیل بر این تصور بودند که با حذف فیزیکی شهید حاج قاسم سلیمانی، منطقه غرب آسیا به طور کامل در اختیار آنها قرار خواهد گرفت و یک مانع بزرگ از پیش پای ایالات متحده و رژیم صهیونیستی برداشته خواهد شد.
سوریه نخستین کشوری بود که با حضور گروه تروریستی داعش که با برنامه ریزی محور غربی عبری عربی تشکیل شده بود، در جنگ خانمانسوز فرو رفت.
پیش از آن که سوریه دچار بحران داعش شود، نیروی قدس سپاه و شخص حاج قاسم از روند و فرایند تشکیل گروه تروریستی افراطی داعش آگاه شده بودند و این اطلاع از آغاز یک توطئه بزرگ در منطقه باعث شده بود تا تدارک لازم نیز برای مقابله با پدیده داعش صورت گیرد.
طرح و برنامه‌های سردار سلیمانی برای مقابله با داعش و نابودی این گروه تروریستی از همان ابتدا، سناریوهای آمریکا و صهیونیست‌ها را هدف قرار داد تا جایی که توانست چالش بسیار جدی برای امریکایی‌ها ایجاد کند.
سیاست‌های فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران با حضور و نفوذ این نیرو در سوریه و سپس عراق، علاوه بر جلوگیری از پیشروی گروه‌های تروریستی تحت حمایت مثلث غربی عبری عربی، مشت آمریکایی‌ها را در منطقه باز کرد و نشان داد که اهداف و برنامه‌ای که برای منطقه تدارک دیده شده است چیست.
هدف از تأسیس داعش که یک گروه افراطی برگرفته از ایدئولوژی وهابیت سعودی است، نابودی جبهه مقاومت با ایجاد جنگ داخلی در کشورهایی است که در این محور قرار دارند.
سوریه که با لبنان و فلسطین اشغالی مرز مشترک دارد، نخستین کشوری بود که به درد داعش دچار شد.
جبهه مقاومت شامل کشورهای ایران، سوریه، عراق، لبنان، یمن و فلسطین است که هدف از تشکیل جبهه مقاومت نبرد علیه رژیم صهیونیستی، سلطه و نفوذ کشورهای ائتلاف عبری، عربی، غربی است.
عملکرد این جبهه تاکنون بسیاری از اهداف و برنامه‌های آمریکا را خنثی کرده و از پیشرفت آن جلوگیری کرده است.
فرماندهی شهید حاج قاسم سلیمانی بر این جبهه که به گسترگی همه منطقه غرب آسیا است، علاوه بر آن که هزینه‌های سنگینی را به محور غربی عبری و عربی وارد کرد، باعث شد تا افول هیمنه ایالات متحده نیز سرعت پیدا کند و جرأت و جسارت لازم را به کشورها و مردم مسلمان و حتی غیر مسلمان بدهد تا در مقابل آمریکا ایستادگی کنند.
در واقع فرماندهی سردار سلیمانی به عمق و گسترگی جبهه مقاومت افزود و همین باعث شد تا آمریکا و اسرائیل به گمان آن که با ترور شهید سلیمانی از پیشروی جبهه مقاومت جلوگیری خواهد کرد، دست به این کار زد اما پس از ترور، علاوه بر واکنش اولیه ایران در موشکباران پایگاه آمریکایی عین الاسد در عراق، نیروهای جبهه مقاومت با هوشیاری بیشتری عمل کردند تا جایی که خلاء فرمانده خود را با انتصاب سریع سردار قاآنی احساس نکردند چرا که او نیز همان سیاست سردار سلیمانی را در پیش گرفت.
آنچه که در منطقه غرب آسیا جریان دارد، نمی‌توان یک جنگ سرد میان غرب با جهان اسلام به فرماندهی جمهوری اسلامی ایران دانست، بلکه یک نبرد تمام عیار شکل گرفته که شکست های سنگینی را به محور غربی عبری عربی وارد کرده که تصور آن را هم نمی‌کردند.
اکنون جبهه مقاومت دارای سازمان‌های پرقدرت و توانمندی چون حزب الله در لبنان، حشد شعبی در عراق، انصارالله در یمن، گروه‌های مردمی در سوریه و برخی دیگر از کشورهای اسلامی به ویژه در فلسطین است که در واقع تشکیل سازمان بسیج جهان اسلام را کلید زده و رفته رفته می رود تا فراگیرتر شود.
مکتبی که شهید سپهبد قاسم سلیمانی در منطقه ایجاد کرد، بیداری مسلمانان را رقم زده است.
نویسنده: محمد صفری
