گسترش پلتفرمهای پخش آنلاین سریال و فیلم سینمایی و راه اندازی شبکههایی با نام نمایش خانگی، اتفاق خوبی که در این چند سال اخیر توانسته با پیشرفت هرچه بیشتر و ورود به عرصه فیلم و سریال سازی و اختصاصی کردن تولیداتش، اقبال عمومی را به سوی خود جلب کند و حتی به رقابت جدی با رسانه ملی بپردازد.
پخش سریالها به صورت هفتگی چند صباحی است که در اکثر پلتفرمها رونق گرفته و تقریبا هر روزِ هفته شاهد پخش یک قسمت از سریالها هستیم و همین امر میتواند اقدام خوبی در جهت تفریح و سرگرمی مردمی باشد که این روزها به دلیل مشکلات عدیده اقتصادی دل و دماغ ندارند و تنها دلخوشیاشان دیدن سریال مورد علاقه اشان در خانه و با کمترین هزینه است. البته که باید به این نکته توجه داشت، در این چند سال اخیر برخی پلتفرمها با سوء استفاده از این قضیه، اقدام به ساخت سریالهای دستِ چندمی کردند که هیچ نشانهای از یک اثر سینمایی فاخر و یا حتی قابل قبول در آن وجود نداشت و پخش آن و توقع دیده شدن توسط مخاطبان، توهین به شعور مردم به حساب میآمد.
شهرام شاه حسینی که او را با سریال «می خواهم زنده بمانم» به یاد میآوریم این روزها با کارگردانی سریال «رهایم کن» میهمان خانههای مردم است. سریالی که جمعه هفته گذشته شانزدهمین قسمتش را برای مخاطبان، در پلتفرم «فیلیمو» عرضه کرد.
ابتدا و قبل از ورود به بحث سریال «رهایم کن» بد نیست نیم نگاهی به کارنامه این کارگردان بیندازیم.
با اینکه شهرام شاه حسینی را بیشتر بعنوان کارگردان میشناسیم، اما در حرفههای دیگر نیز فعال بوده است. شهرام شاه حسینی علاوه بر کارگردان بهعنوان بازیگر، دستیار اول کارگردان، نویسنده و دستیار کارگردان نیز در سینما و تلویزیون فعالیت داشته است.
میشود گفت که شهرام شاه حسینی خود را با سریال تلویزیونی «هشت و نیم دقیقه» به اهالی سینما و مردم و مخاطبین شناساند.
شهرام شاهحسینی توانست با فعالیت در سریال هشت و نیم دقیقه تجربه حرفهای موفقی برای خود رقم بزند و همکاری در کنار بازیگرانی نظیر شبنم قلیخانی و سام درخشانی توانست در آن مقطع سطح کاری او را متحول کند.
شهرام شاه حسینی علاوه بر سریال هشت و نیم دقیقه، سال ١٣٩٤ سریال «همه چیز آنجاست» را کارگردانی کرده است.
شاه حسینی با عبور از مقطعِ کار برای تلویزیون با سریال «می خواهم زنده بمانم » پا به عرصه تولید برای پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی گذاشت. سریالی که در کل توانست از مخاطبین و اهالی سینما نمره خوبی دریافت کند و جای خود را حداقل برای چند ماهی که این سریال پخش میشد در ذهن مخاطب باز کند.
نکته حائز اهمیت سریال سازی شاه حسینی، علاقه زیاد او به ایجاد مثلث عشقی است. کاری که حسن فتحی آن را به بهترین شکل در سریال «شهرزاد» شروع کرد و بدترین نحو به نوعی در سریال «جیران» به پایان رساند باید دقت کنیم که تکرار به نمایش کشاندن این نوع رابطه در سریالهایی پس از «شهرزاد» راه رفتن بر روی لبه تیغ است. حسن فتحی به خوبی توانسته بود در سریال شهرزاد و با بازی بینظیر بازیگرانی همچون شهاب حسینی، مصطفی زمانی و ترانه علیدوستی این نوع رابطه را به چالش بکشد به نحوی که مخاطب را جذب و تشنه ادامه داستان بگذارد.
شاه حسینی با ادامه این روند سریال سازی و به اصطلاح پا گذاشتن در مسیر حسن فتحی اقدام به ساخت «می خواهم زنده بمانم» کرد تا جایی که توانست با تیم بازیگری خوب همچون حامد بهداد، سحر دولتشاهی و پدرام شریفی، مخاطب را راضی نگه دارد. شاید این سریال همچون شهرزاد ماندگاری نداشته باشد ولی میتواند به عنوان یک اثر خوب نام شاه حسینی را تا مدتها در ذهن مخاطبان و علاقه مندان به سینما و سریال زنده نگه دارد.
شاه حسینی در تازهترین کارش به سراغ «رهایم کن» رفته، سریالی که به مانند کار قبلی این کارگردان در زمان گذشته و قبل از انقلاب به تصویر کشیده است.
با نگاهی به روند سریال، میتوانیم بگوییم که رهایم کن تا ابتدای قسمت ششم کار فوقالعادهای بود و انتظار میرفت که با ادامه روند خوب و داستان سرایی بینقص شاه حسینی، شاهد اثری به یاد ماندنی باشیم ولی با ظهور پدیدهای به نام مثلث عشقی دوباره باید به تماشای داستان تکراری بنشینیم یا آن را رها کنیم..
مثلثِ عشقی که در رهایم کن شاهد آن هستیم نه شهرزاد است نه میخواهم زنده بمانم، مثلت عشقیِ رهایم کن بیشباهت به فیلم فارسیهای قبل از انقلاب نیست. جایی که دو برادر عاشق یک دختر میشدند و برای بدست آوردنش بنیان خانواده را نشانه میگرفتند و در نهایت با مرگ یکی از برادرها، برادر دوم با معشوقه ازدواج میکرد.
کاش شاه حسینی قدم در این راه نمیگذاشت. رهایم کن با همان پخش ابتدایی نشان داد که سریال خوش ساخت و گیرایی است و میتواند جای خود را در دل مردم باز کند ولی نتوانست با ادامه همان روند و داستانسازی حول محور خانواده نایب سرخی و تحرکات سیاسی و تروریستی قبل از انقلاب و تودههای سیاسی و پرهیز از ورود به داستان و مثلث عشقی، موفقیت خاصی بدست بیاورد.
بیشک شاه حسینی کارگردانی خوب و کاربلد است ولی تکرار یک داستان موفق لزوما نمیتواند موفقیت یک کارگردان را تضمین کند. رهایم کن اگرچه تیم خوبی را در کنار خود میبیند ولی تا به امروز و پایان قسمت شانزدهم به کلیشه افتاده و شاید با ادامه همین داستان نتواند از ورطه فراموشی، رهایی پیدا کند.
علی کلانتری
پخش سریالها به صورت هفتگی چند صباحی است که در اکثر پلتفرمها رونق گرفته و تقریبا هر روزِ هفته شاهد پخش یک قسمت از سریالها هستیم و همین امر میتواند اقدام خوبی در جهت تفریح و سرگرمی مردمی باشد که این روزها به دلیل مشکلات عدیده اقتصادی دل و دماغ ندارند و تنها دلخوشیاشان دیدن سریال مورد علاقه اشان در خانه و با کمترین هزینه است. البته که باید به این نکته توجه داشت، در این چند سال اخیر برخی پلتفرمها با سوء استفاده از این قضیه، اقدام به ساخت سریالهای دستِ چندمی کردند که هیچ نشانهای از یک اثر سینمایی فاخر و یا حتی قابل قبول در آن وجود نداشت و پخش آن و توقع دیده شدن توسط مخاطبان، توهین به شعور مردم به حساب میآمد.
شهرام شاه حسینی که او را با سریال «می خواهم زنده بمانم» به یاد میآوریم این روزها با کارگردانی سریال «رهایم کن» میهمان خانههای مردم است. سریالی که جمعه هفته گذشته شانزدهمین قسمتش را برای مخاطبان، در پلتفرم «فیلیمو» عرضه کرد.
ابتدا و قبل از ورود به بحث سریال «رهایم کن» بد نیست نیم نگاهی به کارنامه این کارگردان بیندازیم.
با اینکه شهرام شاه حسینی را بیشتر بعنوان کارگردان میشناسیم، اما در حرفههای دیگر نیز فعال بوده است. شهرام شاه حسینی علاوه بر کارگردان بهعنوان بازیگر، دستیار اول کارگردان، نویسنده و دستیار کارگردان نیز در سینما و تلویزیون فعالیت داشته است.
میشود گفت که شهرام شاه حسینی خود را با سریال تلویزیونی «هشت و نیم دقیقه» به اهالی سینما و مردم و مخاطبین شناساند.
شهرام شاهحسینی توانست با فعالیت در سریال هشت و نیم دقیقه تجربه حرفهای موفقی برای خود رقم بزند و همکاری در کنار بازیگرانی نظیر شبنم قلیخانی و سام درخشانی توانست در آن مقطع سطح کاری او را متحول کند.
شهرام شاه حسینی علاوه بر سریال هشت و نیم دقیقه، سال ١٣٩٤ سریال «همه چیز آنجاست» را کارگردانی کرده است.
شاه حسینی با عبور از مقطعِ کار برای تلویزیون با سریال «می خواهم زنده بمانم » پا به عرصه تولید برای پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی گذاشت. سریالی که در کل توانست از مخاطبین و اهالی سینما نمره خوبی دریافت کند و جای خود را حداقل برای چند ماهی که این سریال پخش میشد در ذهن مخاطب باز کند.
نکته حائز اهمیت سریال سازی شاه حسینی، علاقه زیاد او به ایجاد مثلث عشقی است. کاری که حسن فتحی آن را به بهترین شکل در سریال «شهرزاد» شروع کرد و بدترین نحو به نوعی در سریال «جیران» به پایان رساند باید دقت کنیم که تکرار به نمایش کشاندن این نوع رابطه در سریالهایی پس از «شهرزاد» راه رفتن بر روی لبه تیغ است. حسن فتحی به خوبی توانسته بود در سریال شهرزاد و با بازی بینظیر بازیگرانی همچون شهاب حسینی، مصطفی زمانی و ترانه علیدوستی این نوع رابطه را به چالش بکشد به نحوی که مخاطب را جذب و تشنه ادامه داستان بگذارد.
شاه حسینی با ادامه این روند سریال سازی و به اصطلاح پا گذاشتن در مسیر حسن فتحی اقدام به ساخت «می خواهم زنده بمانم» کرد تا جایی که توانست با تیم بازیگری خوب همچون حامد بهداد، سحر دولتشاهی و پدرام شریفی، مخاطب را راضی نگه دارد. شاید این سریال همچون شهرزاد ماندگاری نداشته باشد ولی میتواند به عنوان یک اثر خوب نام شاه حسینی را تا مدتها در ذهن مخاطبان و علاقه مندان به سینما و سریال زنده نگه دارد.
شاه حسینی در تازهترین کارش به سراغ «رهایم کن» رفته، سریالی که به مانند کار قبلی این کارگردان در زمان گذشته و قبل از انقلاب به تصویر کشیده است.
با نگاهی به روند سریال، میتوانیم بگوییم که رهایم کن تا ابتدای قسمت ششم کار فوقالعادهای بود و انتظار میرفت که با ادامه روند خوب و داستان سرایی بینقص شاه حسینی، شاهد اثری به یاد ماندنی باشیم ولی با ظهور پدیدهای به نام مثلث عشقی دوباره باید به تماشای داستان تکراری بنشینیم یا آن را رها کنیم..
مثلثِ عشقی که در رهایم کن شاهد آن هستیم نه شهرزاد است نه میخواهم زنده بمانم، مثلت عشقیِ رهایم کن بیشباهت به فیلم فارسیهای قبل از انقلاب نیست. جایی که دو برادر عاشق یک دختر میشدند و برای بدست آوردنش بنیان خانواده را نشانه میگرفتند و در نهایت با مرگ یکی از برادرها، برادر دوم با معشوقه ازدواج میکرد.
کاش شاه حسینی قدم در این راه نمیگذاشت. رهایم کن با همان پخش ابتدایی نشان داد که سریال خوش ساخت و گیرایی است و میتواند جای خود را در دل مردم باز کند ولی نتوانست با ادامه همان روند و داستانسازی حول محور خانواده نایب سرخی و تحرکات سیاسی و تروریستی قبل از انقلاب و تودههای سیاسی و پرهیز از ورود به داستان و مثلث عشقی، موفقیت خاصی بدست بیاورد.
بیشک شاه حسینی کارگردانی خوب و کاربلد است ولی تکرار یک داستان موفق لزوما نمیتواند موفقیت یک کارگردان را تضمین کند. رهایم کن اگرچه تیم خوبی را در کنار خود میبیند ولی تا به امروز و پایان قسمت شانزدهم به کلیشه افتاده و شاید با ادامه همین داستان نتواند از ورطه فراموشی، رهایی پیدا کند.
علی کلانتری