پیشتر همیشه تيم ملي فوتبال ایران گروهی نچندان منسجم از بازیکنان بزرگ بود که لحظهها را با مهارتهای فردی بالایشان رقم می زدند و البته این جادو گاهی به دادش می رسید و گاهی نه. اما در بازی با عراق و كره شمالي ،ایران گروهی منسجم بود که قرار نبود به معجزه بازیکنان بزرگ دل خوش کند.
این تیم نشان داد اگر از بازیکنان بزرگ بسیاری برخوردار نیست، از اندیشه بازی بهره مند است که این اندیشه را یک گروه یکدست در زمین ارایه می دهند. گروهی مسنجم و متکی بر بازی گروهی. این کاملا فراتر از انتظار است و این تیم ملی نه فقط با نداشتن بازیکنانی از نسل طلائی چون علی کریمی، مهدی مهدوی کیاو وحید هاشمیان چهرهای دیگر دارد که از شخصیتی متفاوت برخوردار است.
تیم ملی تا امروز نتیجهاي خارج از تصور منتقدانش را گرفته است. تیمی که جای بسیاری از خوبها در آن خالی است ولی کریم انصاری فرد دارد . تیمی که حاج صفی جوان در آن خارق العاده عمل کرده ، همان تیمی که برای اولین بار یک دفاع تیمی مطمئن را به نمایش می گذارد.
بازی با کره شمالی برای اولین بار در این چند تورنمنت گذشته خیالمان را راحت کرد و باعث شد از امروز به فکر مرحله یک چهارم باشیم .
این تیم ملی با همه تیمهایی كه در چند سال گذشته داشتيم فرق دارد آن هم این است که هیجان انگیز نیست ولی شکلی بازی میکند که به قول قدیمیها توی دل آدم خالی نمیشود، طوری بازی میکند که فکرش را میکردیم؛ شکلی بازی میکند که چشم نواز نیست ولی خب دوستش داریم .
افشین قطبی مربی سطح بالایی باشد یا نه، تیم خوبی را با خود به قطر برده و برای اولین بار بیشتر از گذشته ما را به فکر قهرمانی انداخته .
تيم ملي حالا به تیمی تبدیل شده که روحیه، انگیزه و میل به پیروزی را در چهره تک تک بازیکنانش میتوان دید و این میتواند اتفاق بزرگی را برای فوتبال کشورمان رقم بزند.
پس از آنکه تیم ملی فوتبال کشورمان برابر عراق به یک پیروزی پراهمیت دست پیدا کرد، برخی اعتقاد داشتند حساسیت این بازی و انگیزه بالای بازیکنان در این دیدار بر مسائل فنی چربش داشته و شاگردان افشین قطبی به خاطر حساسیتهایی که برای این بازی ایجاد شده بود، توانستند به پیروزی برسند.
شاید بتوان پذیرفت که در دیدار برابر عراق بازیکنان تیم ملی از انگیزه ویژهای برای پیروزی برخوردار بودند و تمایل داشتند به خاطر دلایل متعددی عراق را شکست دهند اما از سهم فنی که می توانستند برای آن بازی بهره ببرند چیزی کم نگذاشتند و از این حیث نیز در سطح قابل قبولی قرار داشتند.
با این حال پس از آنکه چند بازیکن تیم ملی به خاطر بیماری نتوانستند این تیم را در دیدار برابر کره شمالی همراهی کنند این گمانهزنی وجود داشت که افشین قطبی در غیاب مردان اصلیاش با مشکل مواجه خواهد شد. اما واقعیت تیم ملی فوتبال ایران با بازیکنانی که رو به رشد و پیشرفت گذاشتهاند این است که فاصله زیادی بین مردان ثابت و نیمکت نشین وجود ندارد.
نگاهی به رقابتهای لیگ برتر و بررسی بازیهای گذشته تیم ملی نشان می دهد که اختلاف اکثر بازیکنان تیم ملی در اندازه بسیار پایینی است که ممکن است در بالا بردن کیفیت فنی یک تیم تاثیر داشته باشند اما در رقم خوردن نتیجه نهایی خیلی موثر نیستند. البته در میان مردان تیم ملی چند بازیکن هستند که اختلافشان با بازیکنان جانشین زیاد است.
به هر حال شاگردان افشین قطبی در دیدار برابر کره شمالی نشان دادند که تیم قابل احترامی شدهاند. تیمی که حتی در غیاب چند مهره اصلیاش هم خوب بازی می کند و البته نتیجه را هم از آن خود می کند.
تجربه نشان داده است تیم هایی که در چنین تورنمنت هایی شروع خوبی دارند و نتایجی می گیرند که کمتر کسی تصورش را می کند، اصطلاحا روی غلطک می افتند و تا پایان تورنمنت پیش میروند. شاید تیم ملی فوتبال عراق در دوره قبل همین رقابتهای جام ملتهای آسیا نمونه بارز این مدعا باشد.
شاگردان افشین قطبی که یکدلی و صمیمیت در چهرههای تک تک آنها موج می زند در دو بازی گذشته نشان دادهاند که از همدلی کامل برخوردارند و همه آنهایی هم که روی نیکمت نشستهاند بدون هیچ زیر و رو کشیدنی تنها به پیروزی تیم ملی فکر می کنند و حامی مردانی هستند که درون زمین حضور دارند.
افشین قطبی که نشان داده از نظر روحی و روانی می تواند تاثیر مثبتی روی اطرافیانش بگذارد باید حالا بیشترین تاثیرگذاری را روی بازیکنان تیم ملی داشته باشد و شرایط را برای آنها به گونهای پیش ببرند که برای سه امتیاز هر بازی و رسیدن به پیروزی در دیدارهای پیش رو تشنه تر از گذشته باشند.
تیم ملی هر چند از مرحله مقدماتی با اقتدار صعود کرده است اما در مرحله دوم کار بسیار سخت و دشواری دارد و اگر می خواهد در این تورنمنت به پیروزی برسد باید با تمام توان و انرژیاش به میدان برود و از تمام پتانسیلی که دارد استفاده کند. این را قطعا افشین قطبی بهتر از هر کسی می داند و تمام توانش را به کار خواهد بست تا با خاطرهای خوش ایران را ترک کند.
به هر حال انگار برای تیم ملی ایران ویژگی تازهای پیدا شده است: ایران در بازی بدون توپ موفق است، درگیرانه و دونده بازی میکند.اما این کافی نیست. تیمی که می خواهد بزرگ باشد ، باید بداند که با توپ چه میکند، گرچه شاید برخی بر حسب عادت مرسوم تیم ملی را به نداشتن برنامه و یا تاکتیک در حمله متهم میکنند، اما برای این که این عبارات کهنه را به کار نگیرند باید به آنها یاد آور شد بازیکنان ایرانی بارها شکلی از بازی را تکرار کردند و این نشان از هدف دار بودن تمام حرکات آنها بود، حرکاتی که از خط دفاع شروع می شد .اما بازیکنان ایران در لحظاتی با توپ خیره کننده بودند، البته فقط لحظاتی . با کارهای گروهی و ترکیبی آن را به سرعت به گردش در میآوردند، اما گاهی ضعف مهارتهای فردی اجازه نمیداد این کارها به نتیجه برسد.